either

base info - اطلاعات اولیه

either - یا

determiner, pronoun - تعیین کننده، ضمیر

/ˈiːðər/

UK :

/ˈaɪðə(r)/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [either] در گوگل
description - توضیح
example - مثال

  • می توانید در دو طرف خیابان پارک کنید.

  • You can keep one of the photos. Either of them—whichever you like.


    می توانید یکی از عکس ها را نگه دارید. هر کدام از آنها - هر کدام که دوست دارید.

  • There are two types of qualification—either is acceptable.


    دو نوع صلاحیت وجود دارد - هر کدام قابل قبول است.

  • The offices on either side were empty.


    دفاتر دو طرف خالی بود.

  • There's a door at either end of the corridor.


    در دو انتهای راهرو یک در وجود دارد.

  • Neither candidate was selected for the job.


    هیچ یک از کاندیداها برای این شغل انتخاب نشدند.

  • Neither of my parents speaks/​speak a foreign language.


    هیچ یک از والدین من به زبان خارجی صحبت نمی کنند.

  • I don't eat meat and my husband doesn't either.


    من گوشت نمیخورم شوهرم هم نمیخوره.

  • I've never been to the States. I haven't either.


    من هرگز به ایالات متحده نرفته ام. من هم ندارم.


  • آنها در آن رستوران غذای بسیار خوبی می خورند و خیلی هم گران نیست.


  • هر یک از کاندیداها برای این شغل ایده آل خواهند بود.

  • Do you prefer pork or beef? I don't like either.


    گوشت خوک را ترجیح می دهید یا گاو؟ من هم دوست ندارم.


  • آیا فلزی را دوست دارید یا پلاستیکی؟ هر دو انجام خواهند داد.

  • You can get there by train or bus - either way/in either case it'll take an hour.


    می‌توانید با قطار یا اتوبوس به آنجا برسید - در هر صورت/در هر صورت یک ساعت طول می‌کشد.

  • We can either eat now or after the show - it's up to you.


    ما می توانیم هم اکنون یا بعد از نمایش غذا بخوریم - این به شما بستگی دارد.

  • Either you leave now or I call the police!


    یا الان برو یا به پلیس زنگ میزنم!

  • Unfortunately I was sitting at the table with smokers on either side of me.


    متأسفانه من پشت میز نشسته بودم و سیگاری ها در دو طرف من بودند.

  • The restaurant has good food and it’s not expensive either.


    رستوران غذای خوبی دارد و گران هم نیست.


  • هر دو نفر برای این کار خوب هستند.

  • You can go by train or buseither way it’ll take an hour.


    می توانید با قطار یا اتوبوس بروید - در هر صورت یک ساعت طول می کشد.


  • گذاشتمش یا تو خونه یا تو ماشین.

  • Friends sat on either side of me on the plane.


    دوستان در دو طرف من در هواپیما نشستند.

synonyms - مترادف
antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

leaked

لغت پیشنهادی

collected

لغت پیشنهادی

disciplinary