ought
ought - باید
N/A - N/A
UK :
US :
به این گفته می شود که انجام عملی که در فعل بیان می شود ضروری یا مطلوب است
به این گفته می شود که عمل بیان شده در فعل محتمل یا مورد انتظار است
قبل از رفتن به خانه باید تمیز کنیم.
او واقعاً باید عذرخواهی کند.
او باید تا ساعت هفت به خانه می آمد.
پرده ها باید روز دوشنبه آماده باشند.
در سن و سالش باید بهتر می دانست.
باید
نیاز
موظف باشد
خواهد شد
gotta
مورد نیاز باشد
به
مجبور شود
تحت اجبار باشد
نیاز دارند
متعهد بودن به
got to
اراده
نیاز به
چاره ای جز این ندارند
بهتر بود
be under an obligation to
خواستن
وظیفه دارند
موظف به
بهتر
می خواهد مطمئن باشد
had better
بهترین ها را داشت
می خواهد
وادار شده
تعهد دارند
موظف هستند
had best
be obliged
have an obligation
are obliged to
paid
پرداخت شده
payed
پرداخت کرد
resolved
حل شد
settled
مستقر شده
settled up
مستقر شد
ترک کردن
cleared
پاک شد
met
ملاقات کرد
footed
پا
balanced
متعادل
recompensed
جبران کرد
satisfied
راضی
squared
مربع
discharged
مرخص شد
stood
ایستاد
honouredUK
HonouredUK
liquidated
منحل شد
quitted
استعفا داد
honoredUS
honoredUS
defrayed
مستوجب
made good
خوب شد
paid up
پرداخت تا
anted up
مورچه
sprung for
بهار برای
به طور کامل پرداخت شده است
paid off
نتیجه داد
ponied up
تسویه حساب کرد
relieved
راحت شد
repaid
بازپرداخت شد
reimbursed
بازپرداخت می شود
sprang for
ظهور کرد برای