overlook

base info - اطلاعات اولیه

overlook - نادیده گرفتن

verb - فعل

/ˌəʊvərˈlʊk/

UK :

/ˌəʊvəˈlʊk/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [overlook] در گوگل
description - توضیح

  • به چیزی توجه نکنیم، یا نبینیم که چقدر مهم است

  • to forgive someone’s mistake bad behaviour etc and take no action


    بخشیدن اشتباه، رفتار بد و غیره یک نفر و هیچ اقدامی


  • اگر خانه، اتاق و غیره مشرف به چیزی باشد، معمولاً از بالا به آن منظره دارد


  • برای ارائه نمای به خصوص از بالا


  • عدم توجه یا توجه به چیزی یا کسی


  • بخشیدن یا تظاهر به عدم توجه به چیزی


  • مکانی که از آنجا انسان می تواند به چیزی نگاه کند، به خصوص به منطقه ای با زیبایی طبیعی


  • از بالا به چیزی داشتن یا نگاه کردن


  • عدم توجه به چیزی

  • To overlook is also to forgive bad behavior


    نادیده گرفتن نیز بخشیدن رفتار بد است

  • a place that provides a good view of what is below esp. an area of natural beauty


    مکانی که نمای خوبی از آنچه در زیر است فراهم می کند، به ویژه. منطقه ای با زیبایی طبیعی

  • Although this is a first offence it cannot be overlooked.


    اگرچه این اولین تخلف است اما نمی توان آن را نادیده گرفت.


  • آنها شواهد مهمی پیدا کردند که پلیس نادیده گرفته بود.

  • The remote Sylvan Lake Lodge overlooks a striking man-made lake and spruce forest.


    لاج دورافتاده سیلوان لیک مشرف به دریاچه ساخت انسان و جنگل صنوبر است.

  • Thaden's restored house overlooks an alpine valley.


    خانه بازسازی شده تادن مشرف به یک دره کوهستانی است.

  • Mrs Johnson tends to overlook any small faults the girls may have.


    خانم جانسون تمایل دارد هر ایراد کوچکی که ممکن است دختران داشته باشند را نادیده بگیرد.

  • Make a list of what you need to bring so you don't overlook anything.


    فهرستی از چیزهایی که باید همراه داشته باشید تهیه کنید تا از چیزی غافل نشوید.

  • The Hotel les Tipaniers, practically hidden between two much larger hotels, is easy to overlook but worth finding.


    هتل les Tipaniers که عملا بین دو هتل بسیار بزرگتر پنهان شده است، به راحتی قابل چشم پوشی است اما ارزش یافتن را دارد.

  • We become obsessed with change and tend to overlook content.


    ما نسبت به تغییر وسواس داریم و تمایل داریم از محتوا چشم پوشی کنیم.

  • The check is often overlooked in surveys of the history of the piano.


    چک اغلب در بررسی تاریخچه پیانو نادیده گرفته می شود.

  • Guessing that they had been overlooked, Murray senior tore up the one addressed to his father.


    موری ارشد با حدس زدن اینکه آنها نادیده گرفته شده اند، نامه خطاب به پدرش را پاره کرد.

  • He has moved into a new office in the Rayburn Building one of the really nice second-floor ones overlooking the Capitol.


    او به یک دفتر جدید در ساختمان ریبورن نقل مکان کرده است، یکی از دفاتر بسیار زیبا در طبقه دوم که مشرف به کاپیتول است.

  • I have an apartment that overlooks the Elbe.


    من یک آپارتمان دارم که مشرف به البه است.

  • The Hapless family were placed in a room which was staff accommodation, overlooking the kitchens.


    خانواده بیچاره در اتاقی قرار گرفتند که محل اسکان کارکنان بود و مشرف به آشپزخانه بود.

  • I'll overlook your mistake this time.


    این بار اشتباه شما را نادیده خواهم گرفت.

  • The clerk must have overlooked your name because he said you weren't here.


    منشی باید اسم شما را نادیده گرفته باشد، چون گفته بود اینجا نیستید.

example - مثال
  • He seems to have overlooked one important fact.


    به نظر می رسد او یک واقعیت مهم را نادیده گرفته است.

  • In my hurry to finish the exam I had overlooked part of one of the questions.


    در عجله ای که برای اتمام امتحان داشتم بخشی از یکی از سوالات را نادیده گرفته بودم.


  • ما نمی‌توانستیم چنین تخلف جدی را نادیده بگیریم.

  • He’s so friendly people are prepared to overlook his faults.


    او بسیار صمیمی است که مردم آماده اند تا عیب های او را نادیده بگیرند.

  • I was prepared to overlook her mistakes this time.


    من آماده بودم که این بار اشتباهات او را نادیده بگیرم.

  • a restaurant overlooking the lake


    رستورانی مشرف به دریاچه

  • Our back yard is overlooked by several houses.


    حیاط پشتی ما مشرف به چند خانه است.

  • She's been overlooked for promotion several times.


    او چندین بار برای ارتقاء نادیده گرفته شده است.


  • به راحتی می توان از اهمیت این تغییر چشم پوشی کرد.

  • The importance of this should not be overlooked.


    اهمیت این موضوع را نباید نادیده گرفت.

  • We should not overlook this possibility.


    ما نباید از این احتمال غافل شویم.

  • Our hotel room overlooked the harbour.


    اتاق هتل ما مشرف به بندر بود.

  • The house is surrounded by trees, so it's not overlooked at all (= it cannot be seen from any other buildings).


    خانه توسط درختان احاطه شده است، بنابراین به هیچ وجه نادیده گرفته نمی شود (= از هیچ ساختمان دیگری دیده نمی شود).

  • I think there is one key fact that you have overlooked.


    من فکر می کنم یک واقعیت کلیدی وجود دارد که شما آن را نادیده گرفته اید.

  • No one will be overlooked when we select players for the team.


    وقتی بازیکنانی را برای تیم انتخاب می کنیم، هیچ کس نادیده گرفته نمی شود.

  • I'm prepared to overlook his behaviour this time.


    من حاضرم این بار رفتار او را نادیده بگیرم.

  • There are lots of scenic overlooks along the road from New York to Montreal.


    در امتداد جاده نیویورک به مونترال مناظر دیدنی زیادی وجود دارد.

  • Our hotel room overlooked the harbor.


    فیلم او نامزد جایزه اسکار شد، اما خود راینر به عنوان بهترین کارگردان نادیده گرفته شد.

  • His film was nominated for an Oscar, but Reiner himself was overlooked as best director.


    این بار غیبت شما را نادیده می گیریم، اما اجازه ندهید دوباره تکرار شود.

  • We’ll overlook your absence this time but don’t let it happen again.


synonyms - مترادف
antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

blue-chip

لغت پیشنهادی

airbrush

لغت پیشنهادی

blazon