hotel
hotel - هتل
noun - اسم
UK :
US :
ساختمانی که مردم برای اقامت و صرف غذا در آن پول می دهند
یک هتل برای افرادی که با ماشین سفر می کنند، معمولاً با مکانی برای ماشین در نزدیکی هر اتاق
یک هتل کوچک، به خصوص یک هتل قدیمی در حومه شهر. همچنین در نام برخی از هتل های بزرگ مدرن استفاده می شود
a small hotel especially an old one in the countryside. Also used in the names of some big modern hotels
یک خانه خصوصی یا هتل کوچک که می توانید در آن بخوابید و صبحانه بخورید
یک خانه خصوصی که مردم می توانند برای اقامت و صرف غذا در آن هزینه کنند
یک هتل بسیار ارزان که افراد می توانند در طول سفر برای مدت کوتاهی در آن اقامت کنند. هاستل ها به ویژه توسط جوانان استفاده می شود
a very cheap hotel where people can stay for a short time while they are travelling. Hostels are used especially by young people
ساختمانی که برای داشتن اتاقی برای خوابیدن در آن پول می دهید و گاهی اوقات می توانید غذا بخورید
ساختمانی که می توان نوشیدنی های الکلی را در آن خرید و نوشید و اغلب غذا در آن موجود است
رستوران
ساختمانی که برای داشتن اتاقی برای خوابیدن در آن پول می دهید
درخواست استفاده از میز در دفتری که در آنجا میز دائمی ندارید
استحکام و مقاومت در برابر سایش آن را برای پارچه های تمیز کردن کفش ایده آل کرده است، همانطور که توسط اکثر هتل های زنجیره ای ارائه می شود.
چادر و خیمه شب بازی به طور سنتی در محوطه هتل ها و کلوپ های روستایی برای فعالیت های خاص مانند پذیرایی و مهمانی استفاده می شده است.
Its strength and abrasion resistance have made it ideal for shoe cleaning cloths, as provided by most hotel chains.
در اسکله، این عملیات با یک مجتمع تفریحی با مضمون غربی و یک هتل 300 اتاقه پشتیبانی می شود.
Tents and marquees have traditionally been used in the grounds of hotels and country clubs for special functions such as receptions and parties.
با وجود کمبود گاز و برق، قهوه هتل داغ بود.
At dock, the operation would be supported with a Westernthemed entertainment complex and a 300-room hotel.
او تمام وعده های غذایی را در اتاقش می خورد، به هتل بدهکار بود، انتظار داشت از دستیار مدیر بازدید کند.
هتل ها و رستوران ها نتوانستند رونق بگیرند.
از هتل خود به خانه تلفن نزنید.
یک هتل دو ستاره / پنج ستاره و غیره
یک هتل لوکس/بوتیک
یک هتل استراحتگاه جدید و مرکز کنفرانس
ما در یک هتل خانوادگی دوستانه اقامت کردیم.
hotel rooms/guests
اتاق های هتل/مهمانان
سایت های رزرو آنلاین هتل
این هتل دارای یک اتاق ناهار خوری زیبا مشرف به دریاچه است.
هتل دارای تهویه مطبوع کامل است.
این هتل در قلب شهر واقع شده است.
این هتل امکانات عالی ارائه می دهد.
وارد هتل شدیم، سپس در امتداد ساحل قدم زدیم.
در هتل با هم آشنا شدیم.
ما در یک هتل ارزان نزدیک ایستگاه اقامت داریم.
ما در یک هتل دو ستاره در مرکز شهر اقامت داریم.
یک هتل خانوادگی با زمین بازی برای کودکان کوچک
یک هتل روستایی کوچک
تمام سبک و راحتی که فقط بهترین هتل ها می توانند ارائه دهند
خانواده های بی خانمان که در هتل های تخت و صبحانه زندگی می کنند
او صاحب یک هتل زنجیره ای بزرگ است.
با تاکسی به هتلم برگشتم.
چمدان هایم را جمع می کنم و از هتل خارج می شوم.
این یک هتل خانوادگی با فضایی آرام است.
It's a five-star hotel.
این یک هتل پنج ستاره است.
این شیک ترین هتلی است که تا به حال در آن اقامت داشته ام.
بیشتر مشاغل در صنعت هتلداری و پذیرایی هستند.
او در هتلی در نزدیکی مرکز کنفرانس رزرو کرد.
هتل حدود پنج مایل از اینجا فاصله دارد.
این سفر شامل دو شب اقامت در یک هتل مجلل می باشد.
کمبود هتل در شهر وجود دارد.
این یک هتل لذت بخش است که دسترسی آسانی به تمامی امکانات دارد.
قرار گذاشتیم در سرسرای هتل همدیگر را ببینیم.
inn
مسافرخانه
hostel
خوابگاه
lodge
کلبه
auberge
بادمجان
hostelry
مهمانخانه
hospice
آسایشگاه
caravansary
کاروانسرا
caravanserai
میخانه
tavern
متل
motel
جاده خانه
roadhouse
رفت و آمد مکرر
حقوق بازنشستگی
pension
مهمان خانه
guesthouse
اسکان
lodging
هتل آپارتمان
aparthotel
قایق
boatel
زباله
dump
کیسه کچلی
fleabag
فلاپ هاوس
flophouse
گاستهاوس
Gasthaus
خانه
پارادور
parador
مستمری بگیر
pensione
پوسادا
posada
آبگرم
pousada
تخت و صبحانه
spa
پانسیون
boarding house
lodging house