its

base info - اطلاعات اولیه

its - آن

determiner - تعیین کننده

/ɪts/

UK :

/ɪts/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [its] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • Turn the box on its side.


    جعبه را به طرف خود بچرخانید.

  • Have you any idea of its value?


    آیا نظری از ارزش آن دارید؟

  • The dog had hurt its paw.


    سگ پنجه اش را زخمی کرده بود.

  • The baby threw its food on the floor.


    بچه غذایش را روی زمین انداخت.

  • The dog hurt its paw.


    سگ به پنجه اش آسیب زد.

  • Their house has its own swimming pool.


    خانه آنها استخر مخصوص به خود را دارد.


  • این شرکت سود خود را افزایش داد.

  • I prefer the second option - its advantages are simplicity and cheapness.


    من گزینه دوم را ترجیح می دهم - مزایای آن سادگی و ارزانی است.

  • The horse flicked its tail at the flies.


    اسب دمش را به سمت مگس ها تکان داد.

  • The movie has its flaws, but it is interesting nevertheless.


    این فیلم ایراداتی دارد اما به هر حال جالب است.

synonyms - مترادف

  • آنها

  • her


    او

  • his


    خود

antonyms - متضاد

  • مال شما


  • مال خودت

  • thine


    مال تو

  • thy


    تو

لغت پیشنهادی

closes

لغت پیشنهادی

rectification

لغت پیشنهادی

aforementioned