interesting
interesting - جالب هست
adjective - صفت
UK :
US :
بی علاقگی
بی علاقه
جالب است
---
if something is interesting you give it your attention because it seems unusual or exciting or provides information that you did not know about
اگر چیزی جالب است، به آن توجه می کنید زیرا غیرعادی یا هیجان انگیز به نظر می رسد یا اطلاعاتی را ارائه می دهد که شما نمی دانستید
توجه شما را حفظ می کند و باعث می شود بیشتر بدانید
بسیار جالب
به شما ایده ها یا تجربیات جدید را به روشی جالب و لذت بخش می دهد
به دلیل غیرمعمول، مرموز یا غیرمنتظره بودن جالب است، به طوری که می خواهید بیشتر بدانید
جالب است به نحوی که توجه شما را به طور کامل یا برای مدت طولانی حفظ کند
در مورد یک داستان، فیلم و غیره بسیار جالب استفاده شده است که احساس می کنید باید به خواندن یا تماشای آن ادامه دهید
very interesting and exciting – used especially about a performance you are watching or listening to
بسیار جالب و هیجانانگیز - مخصوصاً در مورد اجرایی که در حال تماشا یا گوش دادن به آن هستید استفاده میشود
بسیار جالب است زیرا بسیار عجیب، غیرمعمول یا شگفت انگیز است
وقتی می گویند کتاب آنقدر جالب است که نمی توانید از خواندن آن دست بکشید استفاده می شود
Someone or something that is interesting keeps your attention because he she or it is unusual exciting or has a lot of ideas
کسی یا چیزی که جالب است توجه شما را حفظ می کند زیرا او، او یا غیرعادی، هیجان انگیز یا ایده های زیادی است.
عجیب یا متفاوت
holding one’s attention
جلب توجه
یک دوره در حقوق تجارت انگلیسی در کالج کینگ وجود دارد که جالب به نظر می رسد.
کار جدید مایکل واقعا جالب به نظر می رسد.
وکلا می توانند وکالت بسیاری از مشتریان را در حرفه خود داشته باشند، اما تعداد کمی از آنها به اندازه یک رئیس جمهور جالب هستند.
She found him interesting attractive even.
او او را جالب و حتی جذاب یافت.
من کتاب را بسیار جالب دیدم، اگرچه آن چیزی نیست که من معمولاً میخوانم.
Today's been really interesting I enjoyed it very much.
امروز واقعا جالب بود، خیلی لذت بردم.
What makes San Francisco so interesting is its architecture, which is completely different from that of other American cities.
چیزی که سانفرانسیسکو را بسیار جالب می کند، معماری آن است که با دیگر شهرهای آمریکا کاملاً متفاوت است.
I got an interesting letter in the mail today.
امروز نامه جالبی از طریق نامه دریافت کردم.
او در سن 80 سالگی هنوز زندگی بسیار شلوغ و جالبی دارد.
an interesting man
یک مرد جالب
The exhibition includes some interesting old musical instruments.
این نمایشگاه شامل چند آلات موسیقی قدیمی جالب است.
مهمانی پر از هنرمندان، بازیگران و افراد جالب دیگر بود.
I find it interesting that no one has yet mentioned the President's appalling record on the economy.
برای من جالب است که هیچ کس هنوز به سوابق وحشتناک رئیس جمهور در اقتصاد اشاره نکرده است.
جالب است که رکود فعلی در جنوب بسیار عمیق تر از شمال است.
جالب ترین چیز در مورد دایناسورها این واقعیت است که همه آنها به طور ناگهانی از بین رفتند.
رنسانس باید زمان بسیار جالبی برای زنده بودن بوده باشد.
جالب است بدانیم او چقدر درآمد دارد.
The article raises several interesting questions.
این مقاله چندین سوال جالب را مطرح می کند.
The speaker made some interesting points.
سخنران به نکات جالبی اشاره کرد.
The documentary explores some interesting ideas about addiction.
این مستند به بررسی ایده های جالبی در مورد اعتیاد می پردازد.
She sounds like a really interesting person.
او به نظر یک شخص واقعا جالب است.
Our survey produced some very interesting results.
نظرسنجی ما نتایج بسیار جالبی داشت.
او حرف های جالب زیادی برای گفتن داشت.
خیلی جالبه ببینیم که چی میشه.
It is particularly interesting to compare the two versions.
مقایسه این دو نسخه بسیار جالب است.
جالب است بدانیم او واقعاً چه اعتقادی دارد.
برای من جالب است که او ادعا می کند که او را نمی شناسد.
It is interesting that you mention that.
جالب است که به آن اشاره کردید.
چیزی که در مورد سخنرانی جالب است این است که چقدر مدرن به نظر می رسد.
پروژه جالب به نظر می رسد.
برخی از عناوین جالب به نظر می رسند.
سپس همه چیز شروع به جالب شدن کرد.
او جزئیات کافی را در داستان قرار می دهد تا آن را جالب کند.
آیا نمی توانیم کار جالب تری انجام دهیم؟
Her account makes interesting reading.
حساب او خواندن جالبی دارد.
That’s an interesting question Daniel.
این یک سوال جالب است، دانیل.
این نمایشگاه داستان جذاب عصر بخار را روایت می کند.
آخرین کتاب او خواندن قانع کننده است.
با تشکر از شما برای بحث انگیزاننده ترین.
کتاب های او همیشه بسیار جذاب هستند.
شطرنج می تواند یک بازی بسیار جذاب باشد.
He is completely uninterested in politics.
او کاملاً بی علاقه به سیاست است.
I am not really interested in politics.
من واقعاً علاقه ای به سیاست ندارم.
یک وکیل می تواند به شما مشاوره بی غرضی بدهد.
غذا کسل کننده و غیر جالب بود.
به نظر من ایده های او واقعا جالب است.
شنیدن داستان های او همیشه جالب بود.
It's not very interesting for visitors.
برای بازدیدکنندگان زیاد جالب نیست.
appealing
جذاب
absorbing
جذب کننده
arresting
دستگیر کردن
captivating
فریبنده
compelling
متقاعد کننده
کنجکاو
engaging
درگیر کننده
entertaining
سرگرم کننده
fascinating
شگفت انگیز
چشمگیر
intriguing
محرک
provocative
تحریک کننده
stimulating
قابل توجه، برجسته، موثر
striking
موثر بر
affecting
جلب توجه
attention-grabbing
مسحور کننده
enchanting
گرفتن
engrossing
پرچین
enthralling
هم زدن
gripping
تأمل برانگیز
riveting
استثنایی
stirring
هیجان انگیز
thought-provoking
قابل توجه
exceptional
طراوت بخش
جادوگر
noteworthy
مهیج
refreshing
کاریزماتیک
bewitching
breathtaking
charismatic
boring
حوصله سر بر
dull
کدر
unimpressive
بی تاثیر
uninteresting
غیر جالب
predictable
قابل پیش بینی
unexciting
غیر هیجان انگیز
banal
پیش پا افتاده
drab
خشک
dreary
دلگیر
mundane
دنیوی
tedious
خسته کننده
خسته
tiresome
کلافه کننده
trite
بی انگیزه
uninspiring
تخت
arid
بی مزه
بی درخشش ایالات متحده
insipid
ضعیف بریتانیا
lacklusterUS
یکنواخت
lacklustreUK
عابر پیاده
monotonous
تکراری
pedestrian
بی روح
repetitive
کهنه
spiritless
غیر اصلی
stale
غیر تحریک کننده
unoriginal
پوچ
unstimulating
برومیدیک
vapid
بی شخصیت
wearisome
bromidic
characterless