mail

base info - اطلاعات اولیه

mail - پست الکترونیکی

noun - اسم

/meɪl/

UK :

/meɪl/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [mail] در گوگل
description - توضیح
  • the letters and packages that are delivered to you


    نامه ها و بسته هایی که به شما تحویل داده می شود

  • the system of collecting and delivering letters and packages


    سیستم جمع آوری و تحویل نامه ها و بسته ها

  • messages that are sent and received on a computer


    پیام هایی که از طریق کامپیوتر ارسال و دریافت می شوند

  • armour made of small pieces of metal worn by soldiers in the Middle Ages


    زره ساخته شده از قطعات کوچک فلز که توسط سربازان در قرون وسطی پوشیده می شد


  • برای ارسال نامه یا بسته ای برای کسی


  • برای ارسال سند برای شخصی که از رایانه استفاده می کند


  • نام دیگری برای دیلی میل

  • the system of collecting or delivering letters, packages etc


    سیستم جمع آوری یا تحویل نامه ها، بسته ها و غیره

  • the letters, packages etc that are sent to a particular person at a particular time


    نامه ها، بسته ها و غیره که در یک زمان خاص برای یک شخص خاص ارسال می شود

  • messages sent by email


    پیام های ارسال شده از طریق ایمیل


  • برای ارسال پیام به کسی از طریق ایمیل


  • نامه ها و غیره که برای یا از افراد ارسال می شود یا سیستم ارسال نامه و غیره از جایی به مکان دیگر

  • the letters, etc. that are sent to or from people or the system for sending letters, etc. from place to place


    پست الکترونیک

  • email


    → زره زنجیری

  • →  chain mail


    برای ارسال نامه و غیره یا ارسال ایمیل به چیزی

  • to send a letter etc. or to email something


    در انگلستان، به نام برخی از روزنامه ها استفاده می شود

  • in the UK, used in the name of some newspapers


    نامه‌ها و بسته‌هایی که حمل و نقل می‌شوند و به خانه یا محل کار شما تحویل می‌شوند، به ویژه. آنهایی که توسط سیستم دولتی تحویل داده می شوند

  • the letters and packages that are transported and delivered to your home or the place you work esp. those delivered by the government’s system


    برای ارسال esp. نامه ها یا بسته ها توسط سیستم پستی

  • to send esp. letters or packages by the mail system


    سیستمی برای ارسال نامه ها و بسته ها از مکانی به مکان دیگر

  • a system for sending letters and packages from place to place


    نامه ها و بسته هایی که از طریق پست ارسال می شوند

  • the letters and packages which are sent by post


    → پست الکترونیک

  • →  email


    به نام برخی روزنامه ها استفاده می شود

  • used in the name of some newspapers


    برای ارسال نامه یا بسته

  • to send a letter or parcel


    → فعل ایمیل

  • →  email verb


    دوایت سیلورمن می تواند نامه الکترونیکی را از طریق اینترنت دریافت کند.

  • Dwight Silverman can receive electronic mail via the Internet.


    ویرایش از طریق پست سریع انجام شد.

  • Editing was done via express mail.


    آیا این همه نامه ای است که امروز آمده است؟

  • Is that all the mail that came today?


    هیچ زندانی ای نامه را قبل از اینکه توسط کارکنان بررسی شود لمس نمی کند.

  • No prisoner touches mail before it's been examined by staff.


    رامبام کارت ویزیت چاپ کرد که دارای یک شماره تلفن کارکرد کامل با پست صوتی بود.

  • Rambam printed business cards carrying a working telephone number complete with voice mail.


    سارا نامه شما را آورد.

  • Sarah brought your mail over.


example - مثال
  • a mail service/train/van


    یک سرویس پستی/قطار/ون

  • the Royal Mail


    پست سلطنتی

  • regular/postal mail (= rather than email)


    پست معمولی/پستی (= به جای ایمیل)

  • Hard copies of the documents are in the mail to you.


    نسخه های چاپی اسناد در پست برای شما ارسال می شود.

  • We do our business by mail.


    ما تجارت خود را از طریق پست انجام می دهیم.


  • هرگز از طریق پست پول نقد ارسال نکنید.

  • We did not get any message via mail or email.


    ما هیچ پیامی از طریق پست یا ایمیل دریافت نکردیم.

  • There isn't much mail today.


    امروز نامه زیادی وجود ندارد.

  • I sat down to open the mail.


    نشستم تا نامه را باز کنم.

  • to send/receive/deliver mail


    برای ارسال/دریافت/تحویل نامه

  • Is there a letter from them in the mail?


    آیا نامه ای از آنها در پست وجود دارد؟

  • Remember to cancel mail delivery when you go on vacation.


    به یاد داشته باشید که هنگام رفتن به تعطیلات، تحویل نامه را لغو کنید.


  • به طور مرتب ایمیل های جدید را بررسی کنید.

  • She checked her mail before leaving the hotel.


    قبل از ترک هتل، نامه هایش را چک کرد.

  • You've got mail.


    شما ایمیل دارید.

  • incoming/outgoing mail


    نامه های ورودی/خروجی

  • The company's mail server was down.


    سرور ایمیل شرکت از کار افتاده بود.

  • You can delete your mails with a single swipe.


    شما می توانید ایمیل های خود را با یک بار کشیدن انگشت حذف کنید.

  • the Mail on Sunday


    میل روز یکشنبه


  • یک کت پست


  • اگر بخواهیم چیزی را به بخش دیگری ارسال کنیم، از ایمیل داخلی استفاده می کنیم.

  • Send it by first-class mail.


    آن را با پست درجه یک ارسال کنید.

  • Millions of people registered to vote by mail.


    میلیون ها نفر برای رای دادن از طریق پست ثبت نام کردند.

  • If you're sending correspondence through the mail these days, why not design your own stamps?


    اگر این روزها مکاتباتی را از طریق پست ارسال می کنید، چرا تمبرهای خود را طراحی نمی کنید؟

  • I think the card got lost in the mail.


    من فکر می کنم کارت در پست گم شده است.

  • I'll mail you a formal invitation.


    من یک دعوت نامه رسمی برای شما ارسال می کنم.

  • The male characters in the book are all well drawn.


    شخصیت های مرد کتاب همگی به خوبی ترسیم شده اند.

  • The strongest male will become the leader of the pack.


    قوی ترین نر رهبر گروه خواهد شد.

  • I’ll put an application form in the post/​mail for you today.


    من امروز یک فرم درخواست را در پست / پست برای شما قرار می دهم.

  • Send your fee by post/​mail to this address.


    هزینه خود را از طریق پست / پست به این آدرس ارسال کنید.

  • the Royal Mail.


synonyms - مترادف

  • پست

  • correspondence


    مکاتبات

  • letters


    نامه ها


  • موضوع

  • airmail


    پست هوایی

  • parcels


    بسته ها

  • packages


    ارتباط


  • ارتباطات

  • communications


    تحویل


  • مجموعه


  • پستی

  • mailing


    عکس پستی

  • mailshot


    پست صوتی

  • voicemail


    تاریک

  • dak


    تاپال

  • mails


    بخشنامه ها

  • tappal


    حرف

  • circulars


    بسته بندی


  • بسته


  • کارت پستال

  • parcel


    پست حلزون

  • postcard


    پست بسته

  • snail mail


    سرویس پستی

  • parcel post


    تحویل ویژه

  • postal service


    سیستم پستی


  • پست ثبت شده

  • postal system


    پست اداره پست

  • registered mail


    تحویل ثبت شده


  • اولین کلاس

  • recorded delivery



antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

scotched

لغت پیشنهادی

revels

لغت پیشنهادی

responsibly