adopted
adopted - به تصویب رسید
adjective - صفت
UK :
US :
فرزند خوانده به طور قانونی عضو خانواده ای شده است که در آن متولد نشده است
کشور مورد قبول شما کشوری است که شما آن را برای زندگی دائم انتخاب کرده اید
یک فرزند خوانده به طور قانونی توسط خانواده دیگری گرفته شده است تا به عنوان فرزند خود از او مراقبت شود
کشور پذیرفته شده کشوری است که در آن کسی زندگی میکند، اگرچه در آنجا متولد نشده است
(از یک جاده و غیره) در مالکیت و نگهداری (= در وضعیت خوبی نگه داشته شده) توسط یک دولت محلی
اگر این را باور کنیم، فکر میکنم چالش تربیت فرزندان خوانده را آسانتر میکند.
او دو روز بود که در نیواورلئان، شهر خواندهاش، پرسه میزد.
The couple split up after Farrow saw nude pictures of her adopted daughter Soon-Yi Previn, 21, taken by Allen.
این زوج پس از اینکه فارو تصاویر برهنه دختر خوانده اش سون یی پروین 21 ساله را دید که توسط آلن گرفته شده بود از هم جدا شدند.
رابی هرگز با هیچ یک از خانوادههای کارو ملاقات نکرده بود.
حتی ایالت بوش، تگزاس، به کلینتون پنج درصد برتری داد.
اما خواهرزاده خوانده دن کرولی به وضوح اعتقاد هنری به دنیای اسب ها را داشت.
براون ها یک پسر خوانده دارند.
took
گرفت
accomplished
انجام شده است
achieved
به دست آورد
earned
به دست آورده
received
اخذ شده
won
برنده شد
accepted
پذیرفته شده
attained
رسیده است
reached
گل زد
scored
فرود آمد
acquired
به دست آمده
landed
تهیه شده است
obtained
امن شده است
procured
گیر کرده
secured
فرض
snagged
بسته بندی شده
assumed
آمد
bagged
جمع آوری شده
came by
بدست آورد
collected
توری شده
gained
متوجه آمریکا شد
got
به پایان رسید
grabbed
برداشت
netted
درو کرد
realizedUS
درو کردن
consummated
اسکوپ زد
picked up
وارد کرد
reaped
reapt
scooped
brought in
failed
ناموفق
blundered
اشتباه گرفته
flopped
شکست خورد
fell
سقوط
felled
سقوط کرد
bombed
بمباران شد
fizzled
گاز گرفته
floundered
دست و پا زد
folded
تا شده
slipped
لیز خورد
fluffed
کرک شده
flunked
پرتاب کرد
foundered
تاسیس کرد
missed
از دست رفته
fell flat
صاف افتاد
fell short
کوتاه آمد
از دست داده
علامت را از دست داد