check
check - بررسی
verb - فعل
UK :
US :
انجام کاری برای اینکه بفهمیم آیا چیزی واقعا درست، درست است یا در شرایط خوبی است
از کسی بپرسید که آیا چیزی درست، درست یا مجاز است
to suddenly stop yourself from saying or doing something because you realize it would be better not to
به طور ناگهانی خود را از گفتن یا انجام کاری منع کنید زیرا متوجه می شوید که بهتر است این کار را نکنید
برای جلوگیری از بدتر شدن یا ادامه اتفاق بد
to leave your bags at an official place so they can be put on a plane or a train or to take someone’s bags in order to do this
چمدان های خود را در یک مکان رسمی بگذارید تا آنها را در هواپیما یا قطار قرار دهید، یا برای انجام این کار، کیف های شخصی را بردارید.
to make a mark (✓) next to an answer something on a list etc to show you have chosen it that it is correct or that you have dealt with it
علامت زدن (✓) در کنار یک پاسخ، چیزی در لیست و غیره برای نشان دادن اینکه آن را انتخاب کرده اید، درست است یا با آن برخورد کرده اید
to look at something carefully and thoroughly in order to make sure that it is correct safe or working properly
نگاه کردن به چیزی با دقت و کامل به منظور اطمینان از صحت، ایمن بودن یا کارکرد صحیح آن
به چیزی با دقت و به طور کامل نگاه کنید زیرا می خواهید چیزی در مورد آن پیدا کنید
to look at something carefully and thoroughly in order to make sure that it is correct safe or working properly especially when it is your job to do this
نگاه کردن به چیزی با دقت و کامل به منظور اطمینان از صحت، ایمن بودن یا کارکرد درست آن، به خصوص زمانی که وظیفه شما این باشد که این کار را انجام دهید.
to examine something such as a document or plan from beginning to end especially in order to check that it is correct
بررسی چیزی مانند سند یا طرح از ابتدا تا انتها، به ویژه برای بررسی صحت آن
دوباره چیزی را بررسی کنید تا کاملاً مطمئن شوید که درست، ایمن یا درست کار می کند
to examine or use something in order to find out whether it works or what its qualities are, or in order to check that it is satisfactory
بررسی یا استفاده از چیزی برای یافتن اینکه آیا کار می کند یا کیفیت آن چیست یا برای بررسی رضایت بخش بودن آن
to carefully watch or keep checking someone or something in order to see what happens over a period of time
به دقت تماشا کردن یا ادامه دادن به بررسی کسی یا چیزی به منظور دیدن آنچه در یک دوره زمانی اتفاق می افتد
این را زمانی بگویید که کسی هر موردی را در لیست ذکر می کند تا به آنها بگویید که آن را دارید یا انجام داده اید
فرآیند کشف اینکه آیا چیزی امن، صحیح، درست است یا در شرایطی که باید باشد
چیزی که چیز دیگری را کنترل می کند و از بدتر شدن، ادامه وقوع و غیره جلوگیری می کند
a pattern of squares, especially on cloth
یک الگوی مربع، به خصوص روی پارچه
املای چک آمریکایی
لیستی که در یک رستوران به شما داده می شود که نشان می دهد چه چیزی خورده اید و چقدر باید بپردازید
a mark (✓) that you put next to an answer to show that it is correct or next to something on a list to show that you have dealt with it
یک علامت (✓) که در کنار یک پاسخ قرار می دهید تا نشان دهد درست است یا در کنار چیزی در لیست برای نشان دادن اینکه با آن برخورد کرده اید
the position of the king (=most important piece) in chess where it can be directly attacked by the opponent’s pieces
موقعیت شاه (=مهمترین مهره) در شطرنج که می تواند مستقیماً توسط مهره های حریف مورد حمله قرار گیرد.
املای آمریکایی چک
an examination or investigation of something to see that it is correct true or safe and in the condition it should be
معاینه یا بررسی چیزی برای صحت، صحت یا بی خطر بودن آن و در وضعیتی که باید باشد
to watch or examine something regularly to make sure that it is correct true or safe and in the condition it should be
تماشا کردن یا بررسی منظم چیزی برای اطمینان از صحت، صحت یا بی خطر بودن آن و در شرایطی که باید باشد
چیزی که چیز دیگری را کنترل می کند و مانع از وقوع بیشتر یا بدتر شدن آن می شود
برای تحت کنترل داشتن چیزی
the bill you are given in a restaurant at the end of your meal showing what you have eaten and the cost
صورت حسابی که در پایان غذا در رستوران به شما داده می شود و نشان می دهد چه چیزی خورده اید و هزینه آن
a mark that you put next to an answer to show it is correct or against an item on a list to show that you have dealt with it
علامتی که در کنار یک پاسخ قرار می دهید تا نشان دهد درست است یا در مقابل یک مورد از یک لیست برای نشان دادن اینکه با آن برخورد کرده اید
برای پیدا کردن اینکه آیا چیزی درست، درست یا ایمن است
برای جلوگیری از اتفاق بدتر یا بدتر شدن اتفاق بد
to hand your bags to someone at an airport so that they will be put on the plane you are going to take
چمدانهای خود را در فرودگاه به شخصی تحویل دهید تا در هواپیمایی که میخواهید سوار آن شوید
او صورتجلسه را به من داد تا بخوانم و بررسی کنم.
قبل از حرکت روغن و آب را چک کنید.
کار خود را قبل از تحویل بررسی کنید.
مأموران گمرک حق دارند تمام چمدان هایی را که از گمرک می گذرد بررسی کنند.
خودروها بررسی شدند تا ببینند که آیا ایرادها مشخص شده است یا خیر.
ظرف را از نظر ترک یا نشتی بررسی کنید.
برای اطلاعات خاص حتما برچسب ها را بررسی کنید.
من باید این ارقام را در مقایسه با سال گذشته بررسی کنم.
چند ساعت دیگر دوباره بررسی خواهیم کرد.
پیشخدمتی ما را قطع کرد تا ببیند همه چیز خوب است یا نه.
«مری در دفتر است؟» «فقط یک لحظه. من می روم و بررسی می کنم.
صبر کنید - فقط باید ایمیلم را چک کنم.
She's constantly checking her phone—it drives me mad.
او دائماً تلفن خود را چک می کند - این مرا دیوانه می کند.
وبسایت ما را برای اطلاعات بیشر ببینید.
برو و بررسی کن (که) پنجره ها را قفل کرده ام.
قبل از شروع هر برنامه ورزشی با پزشک خود مشورت کنید.
نگاهی به اطراف انداخت تا ببیند آیا کسی تماشا می کند یا خیر.
بهتر است با جین چک کنید که او امشب چه ساعتی منتظر ما است.
سپس داده ها با پایگاه داده مجرمان بررسی می شود.
کادر کنار پاسخ درست را علامت بزنید.
برای استفاده از این پیشنهاد اضافی، کافی است کادر فرم سفارش خود را علامت بزنید.
دولت مصمم است تا رشد مخارج عمومی را بررسی کند.
او چند نوار پارچه دور زخم بست تا خونریزی را بررسی کند.
ماده فعال رشد باکتری ها را بررسی می کند.
برای بررسی عصبانیت / خنده / اشک های خود
او هیچ تلاشی نکرد تا اشک هایش را بررسی کند و فقط اجازه داد روی صورتش جاری شوند.
می خواست تمام حقیقت را به او بگوید، اما خودش را بررسی کرد - لحظه مناسبی نبود.
آیا می خواهید کت های خود را بررسی کنید؟
چند کیف را چک می کنید؟
کالا در بدو ورود از نظر آسیب بررسی شد.
مطمئن شوید که کالاها را قبل از امضا برای آنها بررسی کرده اید.
معاینه کردن
مطالعه
تحقیق کردن
تست
inspect
بازرسی
نظارت کنید
probe
پویشگر
پژوهش
scrutiniseUK
بررسی انگلستان
scrutinizeUS
ایالات متحده را موشکافی کنید
تاسيس كردن
analyseUK
analyseUK
analyzeUS
تجزیه و تحلیل ایالات متحده
ascertain
مشخص کردن
certify
گواهی کند
تایید
توجه داشته باشید
scan
اسکن کنید
نظر سنجی
dissect
تشریح
کاوش
مرور
verify
تایید کنید
vet
دامپزشک
audit
حسابرسی
مورد
parse
تجزیه
بگو
candle
شمع
مقایسه کنید
درست
نادیده گرفتن
چشم پوشی
neglect
بی توجهی
disregard
جست و خیز کردن
skip
میان بر
bypass
ترک کردن
تخفیف
discount
شانه بالا انداختن
مسواک زدن
عبور کردن
فراموش کردن
سوء تفاهم
پاسخ
misunderstand
لاغری
ستایش
تایید
skim
کافر شدن
praise
به دور نگاه کن
نگاه
disbelieve
نگاه مختصر انداختن