explore
explore - کاوش
verb - فعل
UK :
US :
اکتشاف
کاوشگر
اکتشافی
کشف نشده
بحث کردن یا فکر کردن در مورد چیزی با دقت
به دور یک منطقه سفر کنید تا در مورد آن اطلاعات کسب کنید
چیزی را با دست یا قسمت دیگری از بدن خود احساس کنید تا بفهمید که چگونه است
برای جستجوی یک مکان و کشف چیزهایی در مورد آن
درباره چیزی فکر کردن، صحبت کردن، یا مطالعه کردن، یا تجربه کردن آن، برای یافتن اطلاعات بیشتر در مورد آن
به یک مکان جدید سفر کنید تا در مورد آن بیاموزید یا با آن آشنا شوید
تلاش برای کشف؛ در مورد یاد بگیرند
Instead separate Centers of Competence explored issues of interest to the consultants who participated in them.
در عوض، مراکز مجزای صلاحیت موضوعات مورد علاقه مشاورانی را که در آنها مشارکت داشتند بررسی کردند.
اما فراموش کردم، شما قبلا آشپزخانه من را کاوش کرده اید، اینطور نیست؟
جیمز قصد دارد قبل از تصمیم گیری، پیشنهادات شرکت های دیگر را بررسی کند.
Whenever possible she and Flynn would go off and explore the countryside, taking a picnic with them.
هر زمان که ممکن بود، او و فلین می رفتند و حومه شهر را کاوش می کردند و با آنها به پیک نیک می رفتند.
در یک بعد از ظهر آفتابی، مناظر ملایم تری در نزدیکی هنلی و آکسفورد را کاوش کردیم.
But most of the philosophers who have written about and explored the nature of being have not been so crude.
اما اکثر فیلسوفانی که در مورد ماهیت هستی نوشته اند و آن را بررسی کرده اند، چندان خام نبوده اند.
To begin to answer these questions, we first explore the normal course of human language development.
برای شروع پاسخ به این سؤالات، ابتدا سیر طبیعی رشد زبان انسان را بررسی می کنیم.
ما یک هفته را صرف کاوش در خط ساحلی اورگان کردیم.
یک قاضی کمتر باهوش و کمتر امن ممکن است به دفاع اجازه دهد تا این راه ها را بررسی کند.
اما میخواستم پا را فراتر بگذارم و کشف کنم که یک رابطه صمیمی چگونه خواهد بود.
به محض اینکه به جزیره رسیدیم مشتاق گشت و گذار بودیم.
آنها زمینی را که در جنوب رودخانه موری قرار داشت کاوش کردند.
شهر را بهتر است با پای پیاده کاوش کنید.
غربی ها تا قرن پانزدهم برای کاوش در جهان اقدام نکردند.
خرس ها گاهی اوقات مناطق شهری را برای غذا کاوش می کنند.
شرکت هایی که به دنبال (= در جستجوی) نفت هستند
برای بررسی یک موضوع/یک موضوع
ما این ایده ها را با جزئیات بیشتر در فصل 7 بررسی خواهیم کرد.
برای کشف احتمالات/گزینه ها
این شرکت پروژه های توسعه مشترک احتمالی را بررسی خواهد کرد.
تیمی برای بررسی راه هایی برای ایجاد بیشترین سود برای سهامداران وارد شد.
او قصد دارد رابطه بین طبقه اقتصادی و انتخاب شغل را بررسی کند.
مجموعه ای از برنامه ها که در آن او دنیای باله را بررسی می کند
او با انگشتان پا به کاوش در شن و ماسه پرداخت.
ما مشتاق کشف منطقه بودیم.
یک روز واقعاً برای گشت و گذار در شهر کافی نیست.
پس از جلسه شما آزاد خواهید بود تا در اوقات فراغت به گشت و گذار بپردازید.
اگر میخواهید مناطق دورتر را کاوش کنید، میتوانید دوچرخه کرایه کنید.
به جاده های اصلی بچسبید و وسوسه نشوید که به کاوش در جاده های کوچک بروید.
کتاب در مورد افراد بی خانمان در شهرها است.
این گزارش به موضوع بی خانمانی در لندن می پردازد.
نویسنده مشکلاتی را که افراد بی خانمان با آن روبرو هستند را مورد بحث قرار می دهد.
در این مقاله مروری بر مسائل مربوط به بی خانمانی ارائه شده است.
این رمان موضوع دوستی بین افراد بی خانمان را بررسی می کند.
فصل اول به بررسی رابطه بین بی خانمانی و اعتیاد به مواد مخدر می پردازد.
این مقاله به این سوال می پردازد که چرا بسیاری از جوانان بی خانمان می شوند.
این دوره به شما فرصتی برای کشف تاریخچه زبان انگلیسی می دهد.
ما باید هر راه ممکن را کشف کنیم.
این مطالعه به بررسی تفاوتهای بین نحوه صحبت دختران و پسران میپردازد.
این تحقیق بررسی خواهد کرد که آیا الگوهای مشترک بین گروه ها وجود دارد یا خیر.
این سوالات هنوز به طور کامل بررسی نشده است.
تحقیق کردن
analyzeUS
تجزیه و تحلیل ایالات متحده
پژوهش
analyseUK
analyseUK
ارزیابی کنید
معاینه کردن
در نظر گرفتن
شناسایی
inspect
بازرسی
probe
پویشگر
مرور
scrutiniseUK
بررسی انگلستان
scrutinizeUS
ایالات متحده را موشکافی کنید
مطالعه
وارسی
chew over
بجوید
delve into
کندوکاو در
تعیین کنید
حفاری
dissect
تشریح
enquire into
پرس و جو کردن
رفتن به
برو
نگاهی به
در اطراف پرسه زدن
نگاه کن
نگاه به
منافذ بیش از
pore over
سوال
مرتب کردن
چشم پوشی
رد
disregard
بی توجهی
neglect
نادیده گرفتن
تخفیف
discount
رد کردن
طرد کردن
spurn
اجتناب کردن
میان بر
bypass
دور انداختن
discard
طفره رفتن
evade
بدبینی
misheed
حذف کردن
omit
جست و خیز کردن
rebuff
کم محلی کردن
skip
بی توجه
snub
بی خیال
unheed
مسواک زدن
unmind
کنار گذاشتن
کاری را انجام نشده رها کنید
بگذار چیزی سر بخورد
به گذشته نگاه کن
روشن کردن
عبور کن
توجه نکنید
فراموش کردن
از دست دادن
پاسخ