examine

base info - اطلاعات اولیه

examine - معاینه کردن

verb - فعل

/ɪɡˈzæmɪn/

UK :

/ɪɡˈzæmɪn/

US :

family - خانواده
exam
امتحان
examination
معاینه
examiner
ممتحن
cross-examine
معاینه متقابل
google image
نتیجه جستجوی لغت [examine] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • This study sets out to examine in detail the possible effects of climate change.


    این مطالعه به بررسی جزئیات اثرات احتمالی تغییرات آب و هوایی می پردازد.

  • Her new show critically examines the relationship between the arts and popular culture.


    نمایش جدید او رابطه بین هنر و فرهنگ عامه را به طور انتقادی بررسی می کند.


  • این موضوع مهم باید به دقت بررسی شود.

  • Only recently have historians begun to examine the impact and influence of these changes.


    تنها اخیراً مورخان شروع به بررسی تأثیر و تأثیر این تغییرات کرده اند.

  • It is necessary to examine how the proposals can be carried out.


    بررسی نحوه اجرای پیشنهادات ضروری است.

  • The weather gave researchers an opportunity to examine what happens to insect numbers when temperatures rise.


    آب و هوا به محققان این فرصت را داد تا بررسی کنند با افزایش دما چه اتفاقی برای تعداد حشرات می افتد.


  • دکتر او را به دقت معاینه کرد اما هیچ مشکلی پیدا نکرد.

  • to be examined by a doctor/psychiatrist/specialist/vet


    توسط پزشک / روانپزشک / متخصص / دامپزشک معاینه شود

  • She examined herself closely in the mirror.


    خودش را از نزدیک در آینه بررسی کرد.

  • The samples were examined under the microscope for the presence of damaged cells.


    نمونه ها از نظر وجود سلول های آسیب دیده زیر میکروسکوپ بررسی شدند.

  • The goods were examined for damage on arrival.


    کالا در بدو ورود از نظر آسیب بررسی شد.

  • Investigators examined the room minutely for clues.


    بازرسان اتاق را برای سرنخ بررسی کردند.

  • The students will be examined in all subjects at the end of term.


    دانشجویان در پایان ترم در تمامی دروس مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

  • You are only being examined on this semester's work.


    شما فقط در کار این ترم در حال بررسی هستید.

  • The course is externally examined (= arranged and marked by somebody from outside a school a university or an organization).


    دوره مورد بررسی خارجی قرار می گیرد (= توسط شخصی از خارج از مدرسه، دانشگاه یا سازمان تنظیم و علامت گذاری شده است).

  • The prosecution examined 20 witnesses.


    دادستانی از 20 شاهد بازجویی کرد.

  • These ideas will be examined in more detail in Chapter 10.


    این ایده ها با جزئیات بیشتر در فصل 10 مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

  • The job involves gathering and analysing data.


    این کار شامل جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها است.

  • He tried to analyse his feelings.


    سعی کرد احساساتش را تحلیل کند.


  • دولت در اواخر سال وضعیت را بررسی خواهد کرد.

  • We will study the report carefully before making a decision.


    قبل از تصمیم گیری، گزارش را به دقت مطالعه خواهیم کرد.

  • This topic will be discussed at greater length in the next chapter.


    این موضوع در فصل بعدی به تفصیل مورد بحث قرار خواهد گرفت.


  • کتاب در مورد افراد بی خانمان در شهرها است.

  • The report deals with the issue of homelessness in London.


    این گزارش به موضوع بی خانمانی در لندن می پردازد.

  • The writer discusses the problems faced by homeless people.


    نویسنده مشکلاتی را که افراد بی خانمان با آن روبرو هستند را مورد بحث قرار می دهد.

  • The article presents an overview of the issues surrounding homelessness.


    در این مقاله مروری بر مسائل مربوط به بی خانمانی ارائه شده است.


  • این رمان موضوع دوستی بین افراد بی خانمان را بررسی می کند.

  • The first chapter examines the relationship between homelessness and drug addiction.


    فصل اول به بررسی رابطه بین بی خانمانی و اعتیاد به مواد مخدر می پردازد.

  • The paper considers the question of why so many young people become homeless.


    این مقاله به این سوال می پردازد که چرا بسیاری از جوانان بی خانمان می شوند.

  • Critically examine your work as if you were looking at someone else's efforts.


    کار خود را به گونه ای انتقادی بررسی کنید که انگار به تلاش های شخص دیگری نگاه می کنید.

  • He didn't even bother to examine the note.


    او حتی به خود زحمت بررسی یادداشت را هم نداد.

synonyms - مترادف
  • inspect


    بازرسی

  • scrutiniseUK


    بررسی انگلستان

  • scrutinizeUS


    ایالات متحده را موشکافی کنید


  • کاوش


  • مطالعه


  • نظر سنجی


  • بررسی

  • scan


    اسکن کنید

  • vet


    دامپزشک


  • چشم انداز


  • مورد


  • رعایت کنید


  • سنجش

  • assay


    recce

  • recce


    مطالعه کنید

  • peruse


    شناسایی انگلستان

  • reconnoitreUK


    شناسایی آمریکا

  • reconnoiterUS


    بوم نقاشی

  • canvass


    موشکافی کردن

  • scrutinate


    نادیده گرفتن


  • باهم

  • con


    محدوده


  • صفحه نمایش


  • خواندن


  • نظارت کند

  • oversee


    چشم

  • eye


    تجزیه

  • parse


    جارو کردن


  • زیر نظر گرفتن

  • undersee


    winnow

  • winnow


antonyms - متضاد

  • تایید


  • فراموش کردن


  • چشم پوشی

  • neglect


    بی توجهی


  • نادیده گرفتن

  • praise


    ستایش

  • disregard


    به دور نگاه کن


  • دور انداختن

  • discard


    کافر شدن

  • disbelieve


    نگاه


  • از دست دادن


  • مطالعه


  • بی اعتمادی

  • mistrust


    موافق


  • لاغری

  • skim


    اعتماد گرفتن


  • تمسخر

  • scorn


    اندک


  • همراه باشید


  • اسکن کنید

  • scan


    سوء تفاهم

  • misunderstand


    خدمت


  • دنبال کردن


  • طرح

  • sketch


    نگاه مختصر انداختن


  • ورق بزنید

  • flip through


لغت پیشنهادی

operation

لغت پیشنهادی

travellers

لغت پیشنهادی

Berwickshire