recently
recently - به تازگی
adverb - قید
UK :
US :
چندی پیش
چندی پیش، به خصوص چند روز، هفته یا ماه پیش
در گذشته نزدیک، به ویژه در هفته ها یا روزهای نزدیک به حال
یک زمان بسیار کوتاه قبل، به خصوص فقط چند دقیقه، ساعت، روز یا هفته پیش
چندی پیش - اغلب زمانی استفاده می شود که دقیقاً از چه زمانی مطمئن نیستید
اخیرا، به خصوص همین چند روز پیش
made, prepared, done etc not long ago – used especially about food and drink. Also used about things that have just been painted, washed, or dug
چندی پیش ساخته، آماده، انجام شده و غیره - به ویژه در مورد غذا و نوشیدنی استفاده می شود. همچنین در مورد چیزهایی که به تازگی رنگ شده، شسته شده یا حفر شده اند استفاده می شود
چندی پیش ایجاد، ساخته، ازدواج و غیره
چندی پیش، یا در زمانی که چندی پیش آغاز شد
کار مدرسه او اخیراً بسیار بهتر شده است.
اخیرا حالم خوب نیست
Congress recently acted to deny trade preferences to countries that fail to meet their legal obligations to end such abusive child labor.
کنگره اخیراً اقدام به رد ترجیحات تجاری برای کشورهایی کرد که به تعهدات قانونی خود برای پایان دادن به چنین کار آزاردهنده کودکان عمل نمی کنند.
The Town of Tortolita recently added Ching to its battery of attorneys by approving a consulting contract.
شهر تورتولیتا اخیراً با تأیید یک قرارداد مشاوره، چینگ را به مجموعه وکلای خود اضافه کرده است.
تعدادی دیگر از مؤسسات اخیراً برای عضویت شرکتی درخواست داده اند.
As recently as the mid sixties, Nelson Rockefeller was considered unsuitable for the presidency because he had once been divorced.
در اواسط دهه شصت، نلسون راکفلر برای ریاست جمهوری نامناسب تلقی می شد زیرا یک بار طلاق گرفته بود.
اخیراً، بانکها به مشتریان این فرصت را دادهاند که به رایانه شخصی یا تلفن بانکی تغییر کنند.
Until recently commercial fishermen had been allowed to shoot sea lions if they tried to steal their catch.
تا همین اواخر، ماهیگیران تجاری اجازه داشتند در صورت سرقت صید شیرهای دریایی، به آنها شلیک کنند.
این کشیش یک برادر مبلغ خیریه بود که به تازگی وارد نظمیه شده بود.
اخیراً به تغییر شغلم فکر می کنم.
کشورهای اخیراً صنعتی آسیای جنوب شرقی
بیمارستان اخیراً یک سیستم گرمایشی جدید نصب کرده است.
فدرال رزرو اخیراً نرخ وجوه را از 5.75 درصد به 5.50 درصد کاهش داد.
رئیس جمهور اخیراً از یک تور پنج روزه از آمریکای جنوبی بازگشته است.
We have heard recently that Trafford is working on the same lines, so we will have to get a move on.
اخیراً شنیدهایم که ترافورد روی همین خطوط کار میکند، بنابراین باید حرکت کنیم.
Police recently uncovered a ring that was selling crack through two girls living in the tiny town of Downs, population 620.
پلیس اخیرا حلقهای را کشف کرده است که به دو دختر ساکن شهر کوچک داونز با جمعیت 620 نفر کراک میفروخت.
کتابی که به تازگی منتشر شده است
گزارشی که به تازگی منتشر شده است
این شرکت اخیراً اعلام کرده است که قصد دارد یک پنجم نیروی کار خود را اخراج کند.
او اخیراً یک مطالعه بعدی را روی شرکتکنندگان به پایان رساند.
اخیراً نامه ای از او دریافت کردیم.
تا همین اواخر آنها در یورک زندگی می کردند.
من اخیراً آنها را ندیده ام (= مدتی است که آنها را دیده ام).
آیا اخیراً (= در گذشته نزدیک) از آن استفاده کرده اید؟
تازه اخیراً مشکل ساز شده است.
پدرش اخیراً در سن 79 سالگی درگذشت.
اخیراً جلسات عمومی برای بحث در مورد پیشنهادات برگزار شد.
این شرکت اخیرا با یک بانک بزرگ قراردادی امضا کرده است.
آیا اخیراً فیلم خوبی دیده اید؟
تا همین اواخر به عنوان معلم کار می کرد و هنوز هم از خاطرات می لرزد.
اخیراً کمی احساس افسردگی می کنم.
freshly
تازه
به تازگی
فقط
اخیرا
lately
اکنون
latterly
یک لحظه قبل
دوباره
afresh
همین یک لحظه پیش
همین چند وقت پیش
anew
همین الان
درست در آن زمان
چند وقت پیش
در زمان های اخیر
در گذشته نه چندان دور
همین اخیرا
دیر
جدید
چندی پیش
از اواخر
فقط فقط
کمی قبل
فقط الآن
چند روز قبل
در چند روز گذشته
در چند ماه گذشته