until

base info - اطلاعات اولیه

until - تا زمان

conjunction, preposition - حرف ربط، حرف اضافه

/ənˈtɪl/

UK :

/ənˈtɪl/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [until] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • Let's wait until the rain stops.


    صبر کنیم تا باران تمام شود.

  • Until she spoke I hadn't realized she wasn't English.


    تا زمانی که او صحبت کرد، متوجه نشده بودم که او انگلیسی نیست.

  • You're not going out until you've finished this.


    تا زمانی که این کار را تمام نکنید بیرون نمی روید.

  • Until now I have always lived alone.


    تا به حال من همیشه تنها زندگی کرده ام.

  • They moved here in 2009. Until then they'd always been in the London area.


    آنها در سال 2009 به اینجا نقل مکان کردند. تا آن زمان آنها همیشه در منطقه لندن بودند.


  • او تا زمان مرگش به کار خود ادامه داد.

  • The street is full of traffic from morning till night.


    خیابان از صبح تا شب پر از ترافیک است.

  • You can stay on the bus until London (= until you reach London).


    می توانید تا لندن (= تا رسیدن به لندن) در اتوبوس بمانید.

  • I was up until three o'clock trying to get it finished!


    تا ساعت سه بیدار بودم سعی می کردم تمامش کنم!

  • Shouldn't we wait until Antony's here?


    آیا نباید صبر کنیم تا آنتونی اینجا باشد؟

  • We didn't eat till past midnight.


    تا نیمه شب چیزی نخوردیم.

  • Once he starts painting a room he won't stop until it's done.


    هنگامی که او شروع به رنگ آمیزی یک اتاق می کند، تا زمانی که این کار تمام نشود متوقف نمی شود.

  • You should stay on the train until Manchester and then change.


    باید تا منچستر تو قطار بمونی و بعد عوض کنی.

  • I was up until 3 a.m.


    تا ساعت 3 صبح بیدار بودم


  • تا خیابان 57 در اتوبوس بمانید و سپس یک بلوک به سمت غرب پیاده روی کنید.

synonyms - مترادف
antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

describe

لغت پیشنهادی

belay

لغت پیشنهادی

meg