have
have - دارند
verb - فعل
UK :
US :
با فعل ماضی برای تشکیل زمان های کامل استفاده می شود
برای گفتن اینکه شخص یا چیزی شبیه چه چیزی است، چه ویژگی ها یا ویژگی هایی دارد و غیره استفاده می شود
شامل یا شامل چیزی یا تعداد خاصی از چیزها یا افراد است
معمولاً میگفتند کسی مالک چیزی است یا برای استفاده از آن در دسترس است
چیزی را در دست بگیرید یا آن را با خود حمل کنید
برای انجام کاری
خوردن، نوشیدن، یا سیگار کشیدن چیزی
چیزی را تجربه کردن یا تحت تاثیر چیزی قرار گرفتن
فکر کردن به چیزی یا تجربه یک احساس خاص
رنج بردن از یک بیماری، آسیب یا درد
اگر زمان خاصی دارید، برای انجام کاری در دسترس شماست
دریافت چیزی
used to say that your body or something else is in a particular position or state because you moved or did something
می گفت بدن شما یا چیز دیگری در موقعیت یا حالت خاصی قرار دارد، زیرا شما حرکت کرده اید یا کاری انجام داده اید
می گفت کسی هست که فامیل یا دوست شماست
استخدام شدن در کار خاصی یا مسئولیت انجام کاری
برای استخدام یا سرپرستی گروهی از کارگران
اگر مغازه یا هتلی اجناس یا اتاق دارد، برای خرید یا استفاده در دسترس شما هستند
گرفتن یک نفر با خشونت توسط بخشی از بدنش
اگر بازدید کننده یا مهمان دارید، آنها به خانه، دفتر و غیره شما آمده اند
اگر رویدادی مانند جلسه، مهمانی یا کنسرت دارید، به این دلیل است که شما آن را سازماندهی کرده اید
برای ایجاد یک نتیجه خاص
قبلاً می گفت که یک فرصت یا انتخاب برای شما در دسترس است
اگر زنی بچه دار شود از بدن او متولد می شود
تأثیر گذاشتن بر کسی به گونه ای که باعث شود او شروع به انجام کاری کند
متقاعد کردن یا دستور دادن کسی به انجام کاری
برای داشتن رابطه جنسی با کسی
برای ارائه چیزی به کسی استفاده می شود
if you have to do something you must do it because it is necessary or because someone makes you do it
اگر مجبورید کاری را انجام دهید، باید آن را انجام دهید زیرا لازم است یا به این دلیل که کسی شما را وادار به انجام آن می کند
used to say that it is important that something happens, or that something must happen if something else is to happen
می گفت مهم است که اتفاقی بیفتد یا اگر قرار است اتفاق دیگری بیفتد باید اتفاقی بیفتد
به کسی می گفت که چگونه کاری را انجام دهد
می گفت مطمئن هستید که اتفاقی می افتد یا چیزی درست است
او یک ماشین و یک قایق نو داشت.
آیا تا به حال کار پیدا کرده اید؟
من آنقدر پول ندارم
او لیسانس زبان انگلیسی دارد.
در سال 2018 این حزب 10000 عضو داشت.
ژامبون طعم دودی داشت.
خانه دارای گرمایش مرکزی گازسوز است.
ماشین دارای چهار چرخ محرک است.
آنها شجاعت زیادی دارند.
او یک دندان جلویی از دست داده است.
مطمئناً اعصاب این را نداشت که به او بگوید؟
He's got three children.
او سه فرزند دارد
آیا مشتری به نام پیترز دارید؟
آیا وقت دارید به او زنگ بزنید؟
ما در این موضوع چاره ای نداریم.
ما وظیفه داریم از پناهندگان مراقبت کنیم.
امشب کلی تکلیف دارم
من باید بروم - اتوبوسی برای گرفتن دارم.
او این تصور قوی را داشت که کسی او را تماشا می کند.
ما چند ایده برای عنوان داریم.
فهمیدم! ما آن را جادوی کلمه می نامیم.
I've got a headache.
من یک سردرد دارم.
او را از یقه گرفته بود.
سرش را بین دستانش گرفته بود.
مریم پشتش به من بود.
من به زودی ماهی را در تور گرفتم.
چند تا مهمونی رفتم و خوش گذشت.
I was having difficulty in staying awake.
من در بیدار ماندن مشکل داشتم.
یه روز تصادف میکنه
بیا یه مهمونی بگیریم
برای صرف صبحانه/ناهار/شام
در اختیار داشتن
خود
خرس
hog
گراز
boast
به رخ کشیدن
در دست داشته باشد
نگه دارید
حمل
در اختیار داشته باشد
فرمان
جزو دارایی های خود بشمارید
لذت ببرید
grasp
فهم
در اختیار داشته باشید
نگاه داشتن
نشستن روی
مالک باشد
باید به نام خود
را اشغال کند
حفظ
پر شدن با
teem with
برکت داشته باشد
صاحب افتخار باشد
گچ کردن
هاست (باستانی)
chalk up
پر کردن
ذخیره
hast (archaic)
خودداری کنید
reserve
withhold
بی بهره بودن
بدون بودن
خالی از
بدون ماندن
کمبود داشته باشد
سلب مالکیت شود
منهای باشد
be minus
نداشتن
محروم شود
عاری از
کوتاه باشد
از دست دادن
قطع شود از
فقیر بودن
واگذار شود
جدا شدن از
کوتاه شود
گرسنه بودن
سلب شود
خواهان بودن
پشمالو شدن از
دزدیده شود