retain
retain - حفظ
verb - فعل
UK :
US :
حفظ
نگه داشتن چیزی یا ادامه داشتن چیزی
ذخیره کردن یا نگهداری چیزی در داخل چیز دیگری
برای به خاطر سپردن اطلاعات
اگر یک وکیل یا متخصص دیگر داشته باشید، به آنها پول می دهید تا اکنون و در آینده برای شما کار کنند
اگر یک شرکت کارگران را حفظ کند، به استخدام آنها برای مدت طولانی ادامه می دهد
نگه داشتن چیزی یا ادامه داشتن آن
ادامه به کارگیری افراد پس از تغییر مالکیت، کاهش اندازه و غیره شرکت
if a company retains a lawyer or other specialist it pays them to do work for it now or in the future
اگر شرکتی وکیل یا متخصص دیگری را حفظ کند، در حال حاضر یا در آینده به آنها پول می دهد که برای آن کار کنند.
نگه داشتن یا ادامه داشتن چیزی
اگر ماده ای چیزی مانند گرما یا آب را در خود نگه دارد، همچنان آن را نگه می دارد یا در خود نگه می دارد
برای دریافت خدمات وکیل با پرداخت هزینه قبل از نیاز به آنها
نگه داشتن یا ادامه داشتن چیزی، به ویژه موقعیت یا پول، یا کنترل چیزی
برای ادامه استخدام افراد در یک شرکت یا سازمان
to employ a lawyer consultant (= someone paid to give expert advice or training), etc. by paying them before you need them
استخدام وکیل، مشاور (= شخصی که برای مشاوره یا آموزش تخصصی پول پرداخت می کند) و غیره با پرداخت پول قبل از نیاز به آنها
برای نگهداری سوابق، سند و غیره که ممکن است در آینده مورد نیاز باشد
مهم است که وقتی احساس افسردگی می کنید، حس نسبت را حفظ کنید.
For some one who worked in what she believed to be such a hard-nosed profession he retained a sensitive streak.
برای برخی از کسانی که در حرفهای که او معتقد بود چنین حرفهای سخت کار میکرد، یک خط حساس را حفظ کرد.
این معاهده به هیچ کشوری اجازه تولید، دستیابی یا حفظ سلاح های شیمیایی را نمی دهد.
پیشنهاد می شود کپی مدارک را حداقل به مدت سه سال نگه دارید.
رابرتسون پست خود را به عنوان وزیر اطلاعات حفظ کرد.
اگر نمادی نماد چیزی نباشد که فرد خوب یا درست فکر می کند، دلیلی برای حفظ آن وجود ندارد.
اگرچه گلدان از بین رفته بود، شکل گلدانی خود را حفظ کرد.
اگر تعطیلات تابستانی کوتاهتر بود، بچهها چیزهای بیشتری را حفظ میکردند.
این شهر بسیاری از جذابیت های کشور خود را حفظ کرده است.
تنها چهار نفر از تیم بازاریابی اصلی در سال آینده باقی خواهند ماند.
بستگان فلوریان حقوق مالکیت را حفظ خواهند کرد.
Schools around the state say they're having a hard time attracting and retaining teachers, especially in certain fields.
مدارس سراسر ایالت می گویند که برای جذب و حفظ معلمان، به ویژه در رشته های خاص، مشکل دارند.
طراحی جدید مدرن تر خواهد بود، در حالی که شکل برازنده اصلی را حفظ می کند.
However some have retained the more traditional method of charging commission on transactions only.
با این حال، برخی از روشهای سنتیتر دریافت کمیسیون فقط برای تراکنشها را حفظ کردهاند.
The Commission retains the services of consultants in specialized fields.
کمیسیون خدمات مشاوران در زمینه های تخصصی را حفظ می کند.
The rims of the eyes also have this same bright blue and they retain this coloration in the adult stage.
لبه های چشم نیز همین آبی روشن را دارند و در مرحله بزرگسالی نیز این رنگ را حفظ می کنند.
برای حفظ استقلال خود
او برای حفظ کنترل اوضاع تلاش کرد.
این خانه بسیاری از جذابیت اصلی خود را حفظ کرده است.
او برای سومین سال عنوان تنیس خود را حفظ کرد.
این گیاهان در طول ماه های تابستان به خاکی نیاز دارند که رطوبت خود را حفظ کند.
این اطلاعات دیگر در حافظه اصلی رایانه نگهداری نمی شود.
او حافظه خوبی دارد و به راحتی می تواند حقایق را حفظ کند.
هزینه نگهداری به شما پرداخت خواهد شد.
شما باید خدمات یک وکیل را حفظ کنید.
او با موفقیت جایگاه خود را به عنوان رئیس ملی جامعه حفظ کرده است.
او اجازه داشت کرسی پارلمان خود را حفظ کند.
موسیقی جدید او تا حد زیادی تمایز قدیمی را حفظ کرده است.
رئیس جمهور او را به عنوان مشاور ارشد خود ابقا کرد.
لطفا خرد بلیط خود را در طول رویداد نگه دارید.
ساکنان خانه می توانند استقلال خود را حفظ کنند.
برای حفظ استعدادها، شرکت ها باید به کارکنان فرصت توسعه بدهند.
او نبرد خود را برای حفظ کنترل شرکت شکست داده است.
او در طول اجرا توانست وقار خود را حفظ کند.
او در نیمه دوم مسابقه موفق شد برتری خود را حفظ کند.
من حافظه خوبی دارم و می توانم حقایق را به راحتی حفظ کنم (= به خاطر بسپارم).
دریا بیشتر از خشکی گرمای خورشید را حفظ می کند.
فرانسیس کنترل شرکت را حفظ کرد.
His capacity to retain (= remember) facts was as keen as ever but he had trouble remembering people’s names.
توانایی او برای حفظ (= به خاطر سپردن) حقایق مثل همیشه مشتاق بود، اما او در به خاطر سپردن نام افراد مشکل داشت.
فروشندگان راه های جدیدی برای استفاده از وب برای دستیابی یا حفظ مشتریان ایجاد کرده اند.
اگر تصمیم او را نپذیرفتید، حق اقدام قانونی را برای خود محفوظ خواهید داشت.
این گروه کنترل کسب و کار را حفظ خواهد کرد.
خانواده سهام اقلیت در شرکت را حفظ می کند.
اتکینسون پست خود را در گروه بانکداری بزرگ حفظ کرد.
ما تمام کارکنانی را که در حال حاضر در کارخانه مشغول به کار هستند حفظ خواهیم کرد.
شرکت ها با جذب و حفظ بهترین استعدادها به مزیت رقابتی دست خواهند یافت.
جذب و حفظ کارکنان خوب جزو اولویت های او خواهد بود.
حفظ
نگاه داشتن
نگه دارید
ذخیره
reserve
کنسرو
conserve
در اختیار داشتن
صرفه جویی
حفظ کردن
uphold
دارند
خود
ماندگار کردن
perpetuate
خودداری کنید
withhold
فرمان
حاوی
گرامی داشتن
cherish
بازداشت
detain
لذت ببرید
فهم
grasp
گرفتن
grip
شوهر
پرورش دادن
nurture
به
نگه داشتن
چسبیدن به
به داشتن ادامه دهد
cling to
ادامه دادن
کلاچ بر روی
عقب نگه دارید
cleave to
relinquish
رها کردن
از دست دادن
surrender
تسلیم شدن
بازده
abdicate
کناره گیری
cede
واگذار کردن
renounce
صرف نظر کردن
استعفا دهد
resign
کنار کشیدن
سلب مالکیت
dispossess
قربانی
sacrifice
کویر
دور انداختن
discard
متوقف کردن
discontinue
بخشید
دست برداشتن از
تحویل دادن
بخشی با
عبور کردن
ایستادن
نوبت دادن
حجم معاملات
رها کن
عدم
خواستن
رهایی
نیاز
زباله
dump