ticket
ticket - بلیط
noun - اسم
UK :
US :
a printed piece of paper which shows that you have paid to enter a cinema, travel on a bus plane etc
یک تکه کاغذ چاپ شده که نشان می دهد برای ورود به سینما، سفر با اتوبوس، هواپیما و غیره پول پرداخت کرده اید
a printed piece of paper with a number on it that you buy because you will get a prize if that number is chosen
یک تکه کاغذ چاپ شده با یک شماره که می خرید چون اگر آن شماره انتخاب شود جایزه می گیرید
a printed note ordering you to pay money because you have done something illegal while driving or parking your car
یادداشت چاپی که به شما دستور می دهد پول بپردازید زیرا در حین رانندگی یا پارک کردن ماشین خود کار غیرقانونی انجام داده اید
یک تکه کاغذ که به چیزی در مغازه بسته شده است که قیمت، اندازه و غیره آن را نشان می دهد
فهرستی از افراد مورد حمایت یک حزب سیاسی خاص در یک انتخابات
بلیطی که به شما امکان می دهد به مکانی بروید اما دوباره برنگردید
بلیطی که به شما امکان می دهد به یک مکان بروید و دوباره برگردید
بلیطی که به شما امکان می دهد هر روز یک سفر را برای مدت زمان مشخصی انجام دهید
a ticket that you buy over the Internet, in which you are given a number which you use when you check in at an airport
بلیتی که از طریق اینترنت می خرید و در آن شماره ای به شما داده می شود که هنگام ورود به فرودگاه از آن استفاده می کنید
برای تولید و فروش بلیط برای یک رویداد، سفر و غیره
دادن بلیط به کسی برای پارک کردن ماشینش در جای نامناسب، رانندگی خیلی سریع و غیره
a printed piece of paper which shows that you have paid to travel on a bus or plane enter a cinema, go to a sports game etc
یک تکه کاغذ چاپ شده که نشان می دهد برای سفر با اتوبوس یا هواپیما، ورود به سینما، رفتن به یک بازی ورزشی و غیره پول پرداخت کرده اید.
a small piece of paper or card given to someone usually to show that they have paid for an event journey or activity
یک تکه کاغذ یا کارت کوچک که به کسی داده می شود، معمولاً برای نشان دادن اینکه برای یک رویداد، سفر یا فعالیت پول پرداخت کرده است
یک تکه کارت یا کاغذی که برای نشان دادن اندازه یا قیمت آن روی جسمی گذاشته می شود
یادداشتی که به شما می گوید که باید مقداری پول به عنوان مجازات برای عدم رعایت یک قانون یا قانون بپردازید
فهرستی از افرادی که نماینده یک حزب سیاسی خاص در انتخابات هستند
سیاست هایی که توسط یک حزب سیاسی یا شخصی که در یک انتخابات رقابت می کند حمایت می شود
درخواستی که به صورت آنلاین یا تلفنی برای کمک در مورد مشکل یک وب سایت، سیستم کامپیوتری و غیره ارسال می شود.
برای فروش بلیط برای یک رویداد؛ برای تهیه بلیط برای کسی
دادن بلیت به کسی که قانون راهنمایی و رانندگی را زیر پا گذاشته است
یک کارت کوچک که نشان می دهد شخصی که آن را در اختیار دارد برای یک فعالیت پول پرداخت کرده است
یک تکه کاغذ رسمی که به کسی می گوید قانون راهنمایی و رانندگی نقض شده است
گروهی از افراد یک حزب سیاسی که در یک زمان در تلاش برای انتخاب شدن هستند
a printed piece of paper or card which shows that you have paid to go on a trip see a film go to an event etc.
یک کاغذ یا کارت چاپ شده که نشان می دهد برای رفتن به سفر، دیدن فیلم، رفتن به یک رویداد و غیره پول پرداخت کرده اید.
a piece of card put on clothes furniture or other goods in stores which shows the price size and other details
یک تکه کارتی که روی لباس، مبلمان یا سایر کالاها در فروشگاه ها گذاشته می شود که قیمت، اندازه و سایر جزئیات را نشان می دهد.
دو یا چند سیاستمدار که مردم می توانند با هم در یک انتخابات به آنها رای دهند
if a police officer etc. tickets a person or their vehicle they give or send a piece of paper saying the person must pay money because of an offence they have committed
اگر یک افسر پلیس و غیره به شخصی یا وسیله نقلیهاش بلیت میگیرد، یک تکه کاغذ میفرستد یا میفرستد که فرد باید به دلیل تخلفی که مرتکب شده پول بپردازد.
فروش آنقدر بد است که بلیتهای انفرادی بازی را ارائه میکنند، هرچند که پاسخ ضعیف بوده است.
سانفرانسیسکو از زمان فروش بلیت های تک بازی، داغ ترین فروشنده بوده است.
TheTrainLine offers secure internet ticket sales for trains operated by all 25 franchisees on the Railtrack network.
TheTrainLine فروش امن بلیط اینترنتی را برای قطارهایی که توسط تمام 25 امتیاز دهنده در شبکه Railtrack اداره می شود ارائه می دهد.
بلیط پارکینگ
بلیط هواپیما / اتوبوس / قطار
یک بلیط هواپیما
بلیط تئاتر/کنسرت
بلیط رایگان نمایش
بلیت کنسرت خریدم.
بلیط یک طرفه به مونترال رزرو کردم.
بلیط ها از مرکز هنر با قیمت 5 پوند در دسترس هستند.
بلیط یک طرفه / رفت و برگشت
یک دفتر فروش بلیط
دارنده بلیط (= شخصی که بلیط دارد)
دستگاه بلیت/گردآورنده/بازرس
آنها تنها از طریق فروش بلیت بیش از 40000 پوند جمع آوری کردند.
قیمت بلیط از 9 دلار برای بزرگسالان تا 4.75 دلار برای کودکان متغیر است.
خرید بلیط از طریق تلفن نیز امکان پذیر است.
او امیدوار بود که دستیابی به این شغل بالاخره بلیت موفقیت او باشد.
پذیرش فقط با بلیط است.
بلیط قرعه کشی/قرعه کشی
سه بلیط برنده وجود دارد.
من یک فروشگاه کوچک دارم که بلیط های بخت آزمایی می فروشد.
هزینه بلیط قرعه کشی فقط 10 دلار است.
بلیط سرعت
افسر پلیس برای عبور از چراغ قرمز به ما بلیط داد.
او با بلیت دموکرات برای انتخابات شرکت کرد.
یک بلیط را با Help Desk باز کنید.
این بلیط برای تیمی است که می بازد.
آن فنجان چای فقط بلیط بود.
آیا همه ما بسته بندی شده و آماده رفتن هستیم؟ این بلیط است.
بلیط های امتیازی با نصف قیمت استاندارد موجود است.
بلیطش را به نگهبان نشان داد.
من بلیط رایگان برای تئاتر دارم.
با خط بلیط با این شماره تماس بگیرید.
coupon
کوپن
عبور
voucher
کارت
نشانه
token
چیت
chit
مجوز
لیز خوردن
مجوز انگلستان
authorisationUK
مجوز ایالات متحده
authorizationUS
خرد
licence
حکم
stub
کارنت
warrant
بررسی
carnet
فویل جلویی
گواهی
counterfoil
شیطون
certificate
مقایسه
chitty
دوکات
comp
فرمان
ducat
مقوا
firman
نشان
pasteboard
هیئت مدیره
badge
اعتبار
سند
credential
دعوت
توجه داشته باشید
کاغذ
چک باران
raincheck
denial
انکار
heedlessness
بی توجهی
ignorance
جهل
neglect
ممنوعیت
prohibition
امتناع
refusal
وتو
veto
رد کردن
disproof
محرومیت
exclusion
عدم اجازه
disallowance
نتیجه
ممنوع کردن
مسدود کردن
رد صلاحیت
disqualification
دستور
proscription
محدودیت
injunction
تحریم
سانسور
embargo
خروج
censorship
تعلیق
egress
بار
exit
تحریم کردن
suspension
مهلت قانونی
رخنه
زنگ تفريح
boycott
اخراج
moratorium
breach
repudiation
expulsion