tea
tea - چای
noun - اسم
UK :
US :
a hot brown drink made by pouring boiling water onto the dried leaves from a particular Asian bush, or a cup of this drink
یک نوشیدنی قهوهای داغ که با ریختن آب جوش روی برگهای خشک یک بوته آسیایی خاص، یا یک فنجان از این نوشیدنی درست میشود.
برگ های خشک شده و ریز خرد شده که برای تهیه چای استفاده می شود
بوته هایی که از برگ های آن برای تهیه چای استفاده می شود
یک وعده غذایی کوچک از کیک یا بیسکویت که بعد از ظهر با یک فنجان چای میل شود
در برخی از مناطق بریتانیا به معنای یک وعده غذایی بزرگ است که در اوایل شب خورده می شود
(a drink made by pouring hot water onto) dried and cut leaves and sometimes flowers, especially the leaves of the tea plant
(نوشیدنی که با ریختن آب داغ روی) برگها و گاهی گلهای خشک و بریده شده مخصوصاً برگهای گیاه چای تهیه می شود.
یک فنجان چای
یک وعده غذایی کوچک که در اواخر بعد از ظهر خورده می شود، معمولاً شامل کیک و یک فنجان چای است
غذایی که در اوایل شب خورده می شود و معمولاً پخته می شود
برگ های خشک و برش خورده ی sp. گیاه چای یا نوشیدنی که با ریختن آب داغ روی آنها درست می شود
Br Tea نیز یک وعده غذایی سبک است که در اواخر بعد از ظهر یا اوایل شب مصرف می شود.
What's for tea?
برای چای چیست؟
حالا برو یه چایی بزن.
بچه ها از مدرسه آمدند، چای خوردند و تکالیفشان را انجام دادند.
وقتی چایش تمام شد، به آرامی از پله ها بالا رفت.
یک فنجان چای چطور؟
و حالا برای یک فنجان چای فکر کرد و بیرون آمد تا یک حوله حمام بزرگ را دور برهنگی خود بپیچد.
به او غذا ندادند، فقط یک فنجان چای و آب.
در طول روز فقط آب معدنی، آب میوه تازه، قهوه یا چای مینوشم.
فقط بعد از سرو چای توسط الی نشست.
پودر حنا را طبق دستور با چای مخلوط کردیم.
یک بسته چای
چای را با قاشق داخل قابلمه ریختم.
ترکیبی از چای های مختلف (= انواع چای)
یک فنجان چای
لطفا یک قوری چای دو نفره
iced tea
چای سرد
آیا چای یا قهوه میل دارید؟
I don't drink tea.
من چای نمیخورم
آیا در چای خود شکر می خورید؟
Two teas, please.
دو تا چای لطفا
camomile/mint/herbal tea
بابونه/نعناع/چای گیاهی
شما می توانید به محض اینکه از مدرسه به خانه آمدید چای خود را میل کنید.
آیا می خواهید یکشنبه برای چای بیایید؟
چیزهای چای را پاک کردم.
یک شب در اپرا فنجان چای همه نیست.
او به اندازه کافی خوب است اما واقعاً فنجان چای من نیست.
من کار شما را انجام نمی دهم نه برای همه چای در چین!
چای داغش را آهسته می خورد.
بگذارید چای قبل از نوشیدن خنک شود.
چند دقیقه دیگه براتون یه چای میارم
من چای می خورم - سفید، بدون شکر، لطفا.
برات چای درست میکنم
جان هجوم آورد و چای و کیک برای همه داد.
مقداری چای تازه در قابلمه است.
نگذاشتید چای به اندازه کافی دم بکشد.
همه اتاق ها دارای امکانات چای سازی هستند.
چای بار بیمارستان توسط داوطلبان اداره می شود.
یک چایخانه اصیل ژاپنی
من مطمئن می شوم که بچه هایم یک شام مدرسه گرم دارند، نه فقط یک ناهار بسته بندی شده.
یک چای خامه ای
بچه ها ساعت چند چای می خورند؟
pekoe
pekoe
brew
دم کردن
infusion
تزریق
decoction
جوشانده
beverage
نوشیدنی
tisane
tisane
طراوت
refreshment
معجون
concoction
قهوه
غوطه وری
potion
آماده سازی
immersion
snack
خوراک مختصر