powder
powder - پودر
noun - اسم
UK :
US :
یک ماده خشک به شکل دانه های بسیار ریز
a type of powder that you put on your face in order to make it look smoother and to give it more colour
نوعی پودر که روی صورت خود می زنید تا صاف تر به نظر برسد و رنگ بیشتری به آن بدهید
برف سبک خشک
gunpowder
باروت
پودر زدن روی چیزی مخصوصا پوستت
a loose dry substance that consists of extremely small pieces, usually made by breaking something up and crushing it
یک ماده سست و خشک که از قطعات بسیار کوچک تشکیل شده است که معمولاً از شکستن چیزی و خرد کردن آن ساخته می شود
a soft dry substance that is spread over the skin of the face in order to stop the skin from looking shiny
ماده ای نرم و خشک که روی پوست صورت پخش می شود تا از براق شدن پوست جلوگیری کند
برفی که سست و خشک است و شروع به آب شدن نکرده است
پودر زدن روی پوست کسی
a loose dry substance of extremely small pieces, usually made by breaking up something into smaller parts and crushing them
یک ماده سست و خشک از قطعات بسیار کوچک که معمولاً از شکستن چیزی به قطعات کوچکتر و خرد کردن آنها ساخته می شود
Powder is also any of various loose dry usually pleasant-smelling substances that people put on their skin as a help in healing or as makeup
پودر همچنین هر یک از مواد مختلف شل، خشک و معمولاً با بوی مطبوع است که افراد برای کمک به درمان یا آرایش روی پوست خود قرار می دهند.
پودر هم باروت است.
او با قاشق پودر قهوه را داخل آن ریخت و آن را با آب کتری پر کرد.
پاهای درهم و برهم، پودری ریز ایجاد می کند که کودکان و هر چیز دیگری را می پوشاند.
این روزها هیچ کس برایش مهم نبود که چه پودر درجه یک بینی اش را می زند که شب را با او گذرانده است.
جان دنور در کارهای فلزی ماهر بود و می توانست 2 پوند: 7 ثانیه: 6 روز درآمد کسب کند. برای ساخت قوطی پودر
در پی آن، طعم دهنده پودر، عطر، لوسیون و شبنم از عشق ورزی گذشته.
Next a long tapering round metal pricker was inserted so that its point penetrated a short distance into the powder.
در مرحله بعد، یک پرکننده فلزی گرد باریک و باریک به گونهای وارد شد که نقطه آن در فاصله کوتاهی به داخل پودر نفوذ کند.
milk/chilli/cocoa powder
شیر/فلفل/پودر کاکائو
توده های گچ خرد شده به پودر سفید ریز
برف مثل پودر بود.
طیف گسترده ای از مایعات و پودرهای پاک کننده
خردل به صورت پودر فروخته می شود.
اسکی پودری (= روی برف خشک ریز)
من فقط از رژ لب و کمی پودر استفاده می کنم.
سریع مقداری پودر روی گونه هایش زد.
قبل از خشک شدن عکس، تصویر با پودر مخصوص گردگیری می شود.
دانه ها قبل از استفاده به صورت پودر ریز آسیاب می شوند.
curry/chilli powder
کاری / پودر فلفل قرمز
talcum powder
پودر تالک
یک بسته پودر سفید پیدا شد و دانشمندان پلیس در حال تجزیه و تحلیل آن هستند.
اگر ادویه ها را به صورت پودر درآورید، طعم بیشتری از ادویه ها خواهید گرفت.
چرا تبلیغات زیادی برای پودر لباسشویی در تلویزیون وجود دارد؟
شیر را می توانید به صورت پودر خریداری کنید.
پودر صورت
صورت را به آرامی با پودر پودر کنید.
من عاشق اسکی در پودر عمیق هستم.
ته کودک را پودر کنید تا چروک نشود.
گرد و خاک
pounce
پرتاب کردن
talc
تالک
fine particles
ذرات ریز
pulvil
پولوی
pulvilio
پولویلیو
ash
خاکستر
تمرکز
crumb
خرده نان
فیلم
خوب
غلات
grit
شن
gunpowder
باروت
وعده غذایی
particle
ذره
precipitate
رسوب می کند
pulverulence
ریزگرد
residue
باقی مانده
دانه
shavings
خاشاک
triturate
تراشیدن
fine grains
دانه های ریز
loose particles
ذرات سست
talcum powder
پودر تالک
پودر صورت
پودر بچه
جامد