makeup

base info - اطلاعات اولیه

makeup - آرایش

N/A - N/A

ˈmeɪk.ʌp

UK :

ˈmeɪk.ʌp

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [makeup] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
synonyms - مترادف
  • cosmetics


    لوازم آرایشی

  • maquillage


    ماکیلاژ


  • پایه


  • رنگ کردن

  • blush


    سرخ شدن


  • صورت

  • greasepaint


    رنگ روغنی

  • lipstick


    رژ لب

  • pancake


    پنکیک


  • پودر


  • نقاشی صورت


  • جنگ نگاره


  • پودر و رنگ

  • cosmetic


    رژگونه

  • blusher


    رژ گونه

  • rouge


    آرایش

  • make-up


    قرمز

  • red


    رنگ

  • dye


    قرمزتر

  • reddener


    خط چشم

  • eyeliner


    ریمل

  • mascara


    لاک ناخن

  • nail polish


    سایه چشم


  • grease paint


antonyms - متضاد
  • disorganisationUK


    سازماندهی بریتانیا

  • disorganizationUS


    بی سازمانی ایالات متحده

  • disarray


    بی نظمی


  • آشفتگی

  • derangement


    بودن


  • کلفت

  • clutter


    بهم ریختگی


  • تصادفی بودن

  • randomness


    ملانژ

  • mélange


    آشوب

  • melange


    گیجی

  • chaos



لغت پیشنهادی

breastplate

لغت پیشنهادی

Muslim

لغت پیشنهادی

nonessential