host
host - میزبان
noun - اسم
UK :
US :
کسی در یک مهمانی، غذا و غیره که مهمانان را دعوت کرده و غذا، نوشیدنی و غیره را فراهم می کند
کسی که در یک برنامه تلویزیونی یا رادیویی مهمانان را معرفی می کند و با آنها صحبت می کند
کشور، شهر یا سازمانی که فضا، تجهیزات و غیره لازم را برای یک رویداد خاص فراهم می کند
حیوان یا گیاهی که حیوان یا گیاه کوچکتری روی آن به عنوان انگل زندگی می کند
برای تهیه مکان و هر آنچه برای یک رویداد سازماندهی شده نیاز است
برای معرفی یک برنامه رادیویی یا تلویزیونی
the computer that controls and communicates with all the other computers in a REMOTE PROCESSING system such as a NETWORK (=a group of connected computers)
رایانه ای که همه رایانه های دیگر را در یک سیستم پردازش از راه دور مانند یک شبکه (=گروهی از رایانه های متصل) کنترل می کند و با آنها ارتباط برقرار می کند.
کسی که مهمان دارد
a person who introduces guests and performers, especially on television or radio
شخصی که مهمانان و مجریان را به خصوص در تلویزیون یا رادیو معرفی می کند
someone who sets up a meeting or call in which people can talk to each other over the internet using their computers
کسی که یک جلسه یا تماس برقرار می کند که در آن افراد می توانند با استفاده از رایانه خود از طریق اینترنت با یکدیگر صحبت کنند
مکان یا سازمانی که فضا و سایر موارد لازم را برای یک رویداد خاص فراهم می کند
گیاه یا حیوانی که گیاه یا حیوان دیگری در آن به عنوان انگل زندگی می کند
تعداد زیادی از چیزی
نان مقدسی که در مراسم عشای ربانی (= مراسم مذهبی مسیحی) خورده می شود.
شرکتی که میزبان یک وب سایت در اینترنت است
برای فراهم کردن فضا و سایر موارد لازم برای یک رویداد خاص
مجری یک برنامه تلویزیونی یا رادیویی
to set up and manage a meeting or call in which people can speak to each other over the internet using their computers
برای تنظیم و مدیریت یک جلسه یا تماس که در آن افراد می توانند با استفاده از رایانه خود از طریق اینترنت با یکدیگر صحبت کنند
برای ارائه سخت افزار و نرم افزار کامپیوتری که به یک وب سایت اجازه می دهد در اینترنت وجود داشته باشد
کسی که مهمانی می دهد یا مهمان دارد
شخصی که مهمانان و مجریان را در تلویزیون یا رادیو معرفی می کند
تعداد زیادی
میزبان مهمانان یا یک رویداد خاص باشد
کشور، شهر یا سازمانی که ساختمان ها، خدمات و غیره را برای یک رویداد ارائه می دهد
a company that provides the computer equipment and software necessary for a website to be available on the internet
شرکتی که تجهیزات و نرم افزارهای کامپیوتری لازم برای دسترسی به یک وب سایت در اینترنت را فراهم می کند
برای سازماندهی و ارائه ساختمان ها، خدمات و غیره برای یک رویداد
to provide the computer equipment and software necessary for a website to be available on the internet
تهیه تجهیزات کامپیوتری و نرم افزارهای لازم برای در دسترس بودن یک وب سایت در اینترنت
چشم انداز این لایحه باعث نگرانی بسیاری از شرکت ها شده است.
لنو جایگزین جانی کارسون به عنوان مجری برنامه «نمایش امشب» شد.
رئیس جمهور و همسرش به عنوان میزبان در این کنسرت حضور داشتند.
وسایلش را جمع کرد، خداحافظی کرد و از میزبانش جدا شد.
ایان، میزبان ما، ما را به مهمانان دیگر معرفی کرد.
سونیا در یک خانواده میزبان آرژانتینی ماند.
کشور/کشور/شهر میزبان
این کالج میزبان گروهی از دانشمندان روسیه است.
شهر شگفت انگیز ملبورن میزبان این رویداد است.
مجری رادیو/تلویزیون
این مراسم توسط مجری تلویزیونی بیل پانتر افتتاح خواهد شد.
انبوهی از احتمالات
روغن اسطوخودوس می تواند مجموعه ای از بیماری ها را تسکین دهد.
انتقال فایل ها از میزبان به کامپیوتر محلی شما
استرالیا میزبان برخی از خطرناک ترین حیوانات جهان است.
این هکتار باغ میزبان یک بانک باشکوه از رودودندرون است.
این پارک میزبان یک دریاچه زینتی زیبا است.
باید به باشگاه میزبان بابت برگزاری مسابقات تبریک گفت.
این شهر میزبان یک گروه فیلمبرداری است.
ما از میزبانان خود برای یک شب بسیار لذت بخش تشکر کردیم.
The local language school is advertising for host families (= families people stay with when they are visiting another country).
آموزشگاه زبان محلی برای خانوادههای میزبان تبلیغ میکند (= خانوادههایی که افراد هنگام بازدید از کشور دیگری با آنها میمانند).
میزبان ما برای برنامه امشب جیمی فالون است.
باید منتظر بمانید تا میزبان به شما اجازه دهد به جلسه بپیوندید.
اگر میزبانی به شخص دیگری برای شروع جلسه نیاز داشته باشد، می تواند میزبان جایگزینی را تعیین کند.
Japan is playing host to the next international conference.
ژاپن میزبان کنفرانس بین المللی بعدی است.
کشور میزبان جام جهانی بعدی
دلایل زیادی وجود دارد که چرا او این کار را نگرفت.
کدام کشور میزبان بازی های المپیک بعدی است؟
میزبانی یک نمایش/برنامه
آیا برای میزبانی جلسه نیاز به دانلود نرم افزار خاصی دارم؟
شخصی که میزبان تماس بود می خواست دو ساعت بعد تماس دیگری داشته باشد.
من وب سایت خود را نوشته ام، اکنون فقط باید یک شرکت برای میزبانی آن پیدا کنم.
Lucy was a gracious host.
لوسی میزبان مهربانی بود.
ونکوور میزبان کنفرانس بود (= رویداد در آنجا اتفاق افتاد).
مجری برنامه گفتگو
MC
MC
emcee
امسی
presenter
ارائه کننده
anchor
لنگر
announcer
گوینده
anchorman
لنگر زن
anchorwoman
مقایسه کردن
compere
ناظم
moderator
پیوند شخص
شخص لنگر
anchor person
رئيس تشریفات
شخص خانه
رئیس حلقه
ringmaster
توست مستر
compère
رئیس
toastmaster
صندلی
chairperson
امپرساریو
گوینده خبر
impresario
تبلیغاتی
newscaster
پخش کننده
publicist
نمایشگر
broadcaster
تهيه كننده
anchorperson
مدیر صحنه
showman
مجری تلوزیون
مجری رادیو
بلندگو
TV presenter
گفتگو کننده
radio presenter
مارشال
interlocuter
marshal
حضار
عضو مخاطب
جمعیت
fans
طرفداران
viewers
بینندگان
congregation
جماعت
followers
پیروان
listeners
شنوندگان
observers
ناظران
عمومی
spectators
تماشاگران
assemblage
مجموعه
assembly
مونتاژ
attendance
حضور
gathering
جمع آوری
punters
نوازنده ها
patrons
مشتریان
watchers
hearers