link
link - ارتباط دادن
noun - اسم
UK :
US :
پیوند
برای ایجاد ارتباط بین دو یا چند چیز یا افراد
برای پیوستن فیزیکی به دو یا چند چیز، افراد یا مکان
برای نشان دادن یا گفتن این که بین دو فرد، موقعیت یا چیز ارتباط وجود دارد
وابستگی یک چیز یا موقعیت به چیز یا موقعیت دیگری
برای اتصال رایانه ها، سیستم های پخش و غیره، به طوری که می توان پیام های الکترونیکی را بین آنها ارسال کرد
برای تنظیم پیوند به یک وب سایت یا صفحه وب
روشی که در آن دو چیز یا ایده با یکدیگر مرتبط هستند
a relationship or connection between two or more people countries, organizations etc
رابطه یا ارتباط بین دو یا چند نفر، کشور، سازمان و غیره
شخص یا چیزی که رابطه یا ارتباط با شخص یا چیز دیگری را ممکن می سازد
یکی از حلقه های زنجیر
a special word or picture in an Internet document that you click on to move quickly to another part of the same document or to another document
یک کلمه یا تصویر خاص در یک سند اینترنتی که روی آن کلیک می کنید تا به سرعت به قسمت دیگری از همان سند یا به سند دیگری بروید
in the UK, a system by which people can get money from their bank or building society accounts by using a special plastic card (a Link card) in a cash machine
در بریتانیا، سیستمی که به وسیله آن افراد می توانند با استفاده از یک کارت پلاستیکی خاص (یک کارت لینک) در یک دستگاه پول نقد، از حساب های بانکی یا ساختمانی خود پول دریافت کنند.
چیزی که دو مکان را به هم می پیوندد و امکان سفر یا ارتباط آسان بین آنها را فراهم می کند
توافق بین دو شرکت، کشور و غیره برای همکاری در یک پروژه خاص
سیستمی که کامپیوترها، شبکه های تلفن و غیره را به هم متصل می کند
a word or picture in a website or computer document that will take you to another page or document if you click on it
یک کلمه یا تصویر در یک وب سایت یا سند رایانه ای که اگر روی آن کلیک کنید شما را به صفحه یا سند دیگری می برد
to put something such as a road between two places, joining them together and making travel and communication easier between them
قرار دادن چیزی مانند جاده بین دو مکان و به هم پیوستن آنها و سهولت در رفت و آمد و ارتباط بین آنها
اگر دو یا چند شرکت یا کشور به هم مرتبط باشند، موافقت می کنند که با هم کار کنند
اگر سرمایه گذاری ها، نرخ ارز و غیره مرتبط باشند، با همان نرخ تغییر می کنند
برای اتصال کامپیوترها، شبکه های تلفن و غیره
ارتباط بین دو فرد، چیز یا ایده
a connection between documents on the internet
ارتباط بین اسناد در اینترنت
برای ایجاد ارتباط بین دو یا چند نفر، چیز یا ایده
to connect two objects or places physically
برای اتصال فیزیکی دو شی یا مکان
برای ایجاد ارتباط با یک وب سایت، پست رسانه های اجتماعی، ویدئو و غیره در اینترنت
a connection between two things
ارتباط بین دو چیز
یک کلمه یا تصویر در یک وب سایت که می تواند شما را به سند یا وب سایت دیگری برساند
راهی برای سفر یا برقراری ارتباط بین دو مکان یا سیستم
رابطه بین دو یا چند نفر، کشورها، شرکت ها و غیره.
ارتباط بین دو یا چند واقعیت، رویداد و غیره.
a word or image in an electronic document or on a website that you can click on to take you to another part of the document another document or another website
یک کلمه یا تصویر در یک سند الکترونیکی یا در یک وبسایت که میتوانید روی آن کلیک کنید تا به بخش دیگری از سند، سند دیگر یا وبسایت دیگری منتقل شوید.
پلیس احتمال می دهد که بین این دو قتل ارتباطی وجود داشته باشد.
شواهدی مبنی بر ارتباط علی قوی بین قرار گرفتن در معرض آفتاب و سرطان پوست وجود دارد.
برای ایجاد/پیدا کردن پیوند
این عکس ها ارتباط مستقیمی با گذشته دارند.
بسیاری از آنها هیچ ارتباط قبلی با تروریسم نداشتند.
برای ایجاد روابط تجاری با آسیا
تولیدکنندگان در حال ایجاد ارتباط مستقیم با مصرف کنندگان هستند.
این دپارتمان سعی می کند ارتباط نزدیک با صنعت را حفظ کند.
مددکاران اجتماعی پیوندی حیاتی بین بیمارستان و جامعه ایجاد می کنند.
این توافق باعث تقویت روابط بین دو کشور خواهد شد.
یک لینک ریلی پرسرعت
یک لینک ویدیویی
این کانال یک ارتباط مهم حمل و نقل بین انگلستان و ولز بود.
راننده یک پیوند رادیویی به پایگاه دارد.
ما در حال تلاش برای ایجاد یک پیوند از طریق ماهواره هستیم.
این سخنرانی از طریق لینک ماهواره ای پخش شد.
با کلیک روی این لینک می توانید تمام جزئیات را پیدا کنید.
برای تماشای تریلر اختصاصی ما پیوندها را دنبال کنید.
من لینک مقاله را برای علاقه مندان قرار داده ام.
زنجیر خیلی طولانی بود بنابراین چند تا از لینک ها را حذف کردم.
شما به چهار لینک سوسیس ایتالیایی نیاز دارید.
تولید، فرآوری و بازاریابی مواد غذایی حلقه های متفاوتی در زنجیره از کشاورز تا مصرف کننده هستند.
مرگ آخرین حلقه این زنجیر است.
او مستقیماً به دنبال یک حلقه ضعیف در زنجیره استدلال او رفت.
کار او پیوندهای بین خشونت و روابط جنسیتی را بررسی می کند.
مطالعات ارتباط بین قند و بیش فعالی را ثابت نکرده اند.
نویسنده ارتباط بین سرمایه داری و فاشیسم را رد می کند.
آمارها نشان می دهد که ارتباط واضحی بین طبقه اجتماعی و جرم وجود دارد.
این مطالعه ارتباط قوی بین فرهنگ محل کار و عملکرد مالی یک کسب و کار را نشان می دهد.
هیچ ارتباطی با افزایش موارد این بیماری وجود ندارد.
این یک پیوند مفهومی کلیدی با تئوری های قبلی فراهم کرد.
ارتباط
مفصل
رابطه، رشته
coupling
جفت
interface
رابط
joining
پیوستن
junction
اتصال
knot
گره
loop
حلقه
interconnection
اتصال متقابل
intersection
تقاطع
ligament
رباط
شبکه
درز
seam
کراوات
splice
سیمان
پیوند دهنده
cement
اتصال دهنده
connective
مخاطب
connector
طناب
بست
cord
تکان دادن
fastening
لیگاتور
hitch
رابطه
ligature
جوش
کانال
weld
کوپلر
بستن
coupler
hookup
ligation
disconnection
قطع ارتباط
separation
جدایش، جدایی
disconnect
قطع شدن
severance
جدایی
disengagement
متارکه
detachment
کناره گیری
disunion
فراق
parting
تقسیم
قطع کردن
cut-off
جدا شدن
decoupling
شکاف
cutting off
شقاق
تقسیم بندی
breakup
تفکیک
schism
زنگ تفريح
partition
جدا کردن
disassociation
انحلال
dissociation
بریدگی
عدم وابستگی
uncoupling
جداسازی
dissolution
افتتاح
scission
آزادی
rift
طلاق
disaffiliation
خلیج
segregation
emancipation
gulf
severing