network
network - شبکه
noun - اسم
UK :
US :
سیستمی از خطوط، لوله ها، سیم ها، جاده ها و غیره که از یکدیگر عبور می کنند و به یکدیگر متصل می شوند
a group of radio or television stations, which broadcast many of the same programmes, but in different parts of the same country
گروهی از ایستگاه های رادیویی یا تلویزیونی که بسیاری از برنامه های یکسان را پخش می کنند، اما در مناطق مختلف یک کشور
مجموعه ای از رایانه ها که به یکدیگر متصل هستند تا بتوانند اطلاعات را به اشتراک بگذارند
گروهی از افراد، سازمان ها و غیره که به هم مرتبط هستند یا با هم کار می کنند
برای اتصال چندین کامپیوتر به یکدیگر تا بتوانند اطلاعات را به اشتراک بگذارند
to meet and talk with people who have similar jobs to yours especially because they may be useful for your work
برای ملاقات و گفتگو با افرادی که مشاغلی مشابه شغل شما دارند، به خصوص به این دلیل که ممکن است برای کار شما مفید باشند
برای پخش یک برنامه رادیویی یا تلویزیونی در چندین کانال مختلف به طور همزمان
گروهی از افراد یا سازمان هایی که به هم مرتبط هستند یا با هم کار می کنند
a set of computers which are connected to each other and operate as part of the same system able to exchange information and messages
مجموعه ای از رایانه ها که به یکدیگر متصل هستند و به عنوان بخشی از یک سیستم عمل می کنند و قادر به تبادل اطلاعات و پیام هستند
a group of radio or television stations that broadcast many of the same programmes, but at different times in different places
گروهی از ایستگاه های رادیویی یا تلویزیونی که بسیاری از برنامه های یکسان را پخش می کنند، اما در زمان های مختلف در مکان های مختلف
سیستم جادهها، راهآهنها یا سیستمهای ارتباطی مانند تلفنهای مورد استفاده در یک کشور
to make use of meetings with people involved in the same kind of work in order to share information help each other etc
استفاده از جلسات با افراد درگیر در یک نوع کار، به منظور به اشتراک گذاشتن اطلاعات، کمک به یکدیگر و غیره
to connect several computers together so that they operate as part of the same system able to exchange information and messages
برای اتصال چندین کامپیوتر به یکدیگر به طوری که آنها به عنوان بخشی از یک سیستم عمل می کنند و قادر به تبادل اطلاعات و پیام هستند
a large system consisting of many similar parts that are connected together to allow movement or communication between or along the parts, or between the parts and a control centre
یک سیستم بزرگ متشکل از بسیاری از قطعات مشابه که به یکدیگر متصل شده اند تا امکان حرکت یا ارتباط بین یا در امتداد قطعات، یا بین قطعات و مرکز کنترل را فراهم کنند.
تعدادی کامپیوتر که به هم متصل هستند تا بتوانند اطلاعات را به اشتراک بگذارند
افرادی که شما می شناسید، گروهی هستند که اعضای آن با یکدیگر تبادل اطلاعات می کنند
برای اتصال کامپیوترها به یکدیگر تا بتوانند اطلاعات را به اشتراک بگذارند
برای ملاقات با افرادی که ممکن است دانستن آنها مفید باشد، به خصوص در شغل شما
گروهی که از قطعاتی که به هم متصل هستند تشکیل شده است
A network is also a company that provides programs to a group of television or radio stations, or this company and the group considered together
شبکه همچنین شرکتی است که به گروهی از ایستگاه های تلویزیونی یا رادیویی یا این شرکت و گروه در نظر گرفته شده با هم برنامه ارائه می دهد.
شبکه همچنین گروهی از رایانههایی است که به هم متصل هستند و میتوانند اطلاعات را به اشتراک بگذارند.
شبکه نیز گروهی از افراد با همان علایق است
to make an effort to meet and talk to a lot of people esp. in order to get information that can help you
تلاش برای ملاقات و صحبت با افراد زیادی، به ویژه. برای به دست آوردن اطلاعاتی که می تواند به شما کمک کند
سیستمی از کامپیوترهایی که به یکدیگر متصل شده اند تا بتوانند اطلاعات را به اشتراک بگذارند
گروهی از افراد یا سازمان ها در مکان های مختلف که با هم کار می کنند و اطلاعات را به اشتراک می گذارند
یک سیستم بزرگ متشکل از بسیاری از قطعات مشابه که به هم متصل هستند
a group of television or radio companies that connect together to broadcast programmes in different places at the same time or a company that produces these programmes
گروهی از شرکت های تلویزیونی یا رادیویی که برای پخش همزمان برنامه ها در مکان های مختلف به یکدیگر متصل می شوند یا شرکتی که این برنامه ها را تولید می کند.
to connect computers together or to connect a piece of electronic equipment to a computer so that they can share information
برای اتصال رایانه ها به یکدیگر، یا اتصال یک قطعه تجهیزات الکترونیکی به رایانه، به طوری که آنها بتوانند اطلاعات را به اشتراک بگذارند
شبکهای از سیاهرگها و شریانها خون را در سراسر بدن حمل میکنند.
این سریال توسط فورد حمایت می شود و از شبکه ABC پخش خواهد شد.
The good news is that anyone who possesses information and learning skills is likely to find a job old-boy networks not withstanding.
خبر خوب این است که هر کسی که دارای اطلاعات و مهارت های یادگیری باشد، احتمالاً شغلی پیدا می کند، شبکه های پیرمردی که در مقابل آن مقاومت نمی کنند.
یک شبکه راه آهن / جاده / کانال
خدمات ریلی جدید شبکه ای را تشکیل می دهد که پایتخت و شهرهای بزرگ را به هم متصل می کند.
شبکه های تلفن همراه اروپا توسط پنج بازیگر مسلط کنترل می شود.
شبکه ای از رگ ها
شبکه گسترده ای از تونل های زیرزمینی
آنها یکی از کارآمدترین شبکه های توزیع را در اروپا دارند.
این شرکت ها تلویزیون، رادیو و شبکه های ارتباطی جهانی را کنترل می کنند.
برای ساخت/ایجاد/توسعه یک شبکه
او یک شبکه حمایتی از دوستان نزدیک دارد.
شبکه مخاطبین خود را فراتر از حلقه های معمول خود گسترش دهید.
شبکه آفیس به کاربران امکان می دهد فایل ها و نرم افزارها را به اشتراک بگذارند و از چاپگر مرکزی استفاده کنند.
کاربران می توانند از طریق شبکه به داده ها دسترسی داشته باشند.
فایل ها از طریق شبکه قابل دسترسی هستند.
می توانید از طریق یک شبکه بی سیم از دستگاه خود چاپ و اسکن کنید.
the four big US television networks
چهار شبکه بزرگ تلویزیونی آمریکا
این گزارش در چندین شبکه رادیویی پخش شد.
این برنامه ابتدا از شبکه کابلی Showtime پخش شد.
او رئیس شبکه ای از ایستگاه های رادیویی است.
استخدام کارمندان قبلاً از طریق شبکه پسر قدیمی انجام می شد.
Most of the managers were chosen by the old boy network and many of them turned out to be incompetent.
اکثر مدیران توسط شبکه پسر قدیمی انتخاب شدند و بسیاری از آنها ناتوان بودند.
آب آشامیدنی از طریق شبکه ای از لوله های زیرزمینی به شهر آورده می شود.
آنها در حال ایجاد شبکه ای از پمپ ها و خطوط لوله برای انتقال نفت هستند.
ساختار شبکه های عصبی مغز
آنها در شبکه پیچیده ای از تشریفات اداری گرفتار شدند.
برای انجام تجارت در آسیا، ایجاد شبکه ای از دوستان شخصی ضروری است.
این سازمان در دهه های پس از جنگ، شبکه ای از جاسوسان را تحت کنترل داشت.
این شرکت دارای شبکه ای از دفاتر منطقه ای است.
شبکه ای از مراکز تحقیقاتی در بیش از 70 کشور
سالمندان زمانی توسط یک شبکه گسترده خانوادگی حمایت می شدند.
یک شبکه غیررسمی از افراد خوداشتغال در این منطقه وجود دارد.
ما باید با شبکه های تروریستی و همه کسانی که از آنها حمایت می کنند بجنگیم.
mesh
مش
خالص
web
وب
grid
توری
lattice
شبکه
matrix
ماتریس
plexus
بافت
weave
بافته شدن
webbing
ترتیب
مدار
circuitry
فیلیگرن
filigree
اخم کاری
fretwork
مشبک کاری
latticework
روباز
meshwork
شبکه بندی
netting
سیستم
openwork
ردیابی
reticulation
داربست
reticule
وب کار
reticulum
سیم کشی
زنجیر
tracery
متقاطع
trellis
گرتیکول
webwork
اتصال متقابل
wiring
رابطه
تکه تکه کاری
crisscross
graticule
interconnection
nexus
patchwork