capital
capital - سرمایه، پایتخت
noun - اسم
UK :
US :
یک شهر مهم که در آن دولت اصلی یک کشور، ایالت و غیره است
پول یا دارایی، به ویژه زمانی که از آن برای راه اندازی یک تجارت یا تولید ثروت بیشتر استفاده می شود
a letter of the alphabet written in its large form used for example at the beginning of someone’s name
یک حرف از الفبا که به شکل بزرگ آن نوشته شده است، به عنوان مثال در ابتدای نام کسی استفاده می شود
مکانی که مرکز یک صنعت، تجارت یا فعالیت های دیگر است
قسمت بالای یک ستون (= ستون سنگی بلند که در برخی ساختمان ها استفاده می شود)
حرف بزرگ حرفی است که به شکل بزرگ نوشته یا چاپ شود
مربوط به پولی است که برای راه اندازی یک تجارت یا کسب درآمد بیشتر استفاده می کنید
عالی
پول یا دارایی که برای تولید ثروت استفاده می شود
money from shareholders and lenders that can be invested by a business in assets in order to produce profits
پول از سهامداران و وام دهندگان که می تواند توسط یک کسب و کار در دارایی ها به منظور تولید سود سرمایه گذاری شود.
شهری که مرکز حکومت یک کشور یا منطقه سیاسی کوچکتر است
مهمترین مکان برای یک تجارت یا فعالیت خاص
a letter of the alphabet in the form and larger size that is used at the beginning of sentences and names
یک حرف الفبا به شکل و اندازه بزرگتر که در ابتدای جملات و نام ها استفاده می شود
money and possessions, especially a large amount of money used for producing more wealth or for starting a new business
پول و دارایی، به ویژه مقدار زیادی پول که برای تولید ثروت بیشتر یا برای شروع یک تجارت جدید استفاده می شود
قسمت بالای یک ستون
(of a letter of the alphabet) in the form and larger size that is used at the beginning of sentences and names
(از یک حرف الفبا) به شکل و اندازه بزرگتر که در ابتدای جملات و نام ها استفاده می شود.
(of a crime) that can be punished by death; (of a case) involving a crime that can be punished by death
(از جنایت) که مجازات آن اعدام است. (از یک پرونده) شامل جنایتی که مجازات آن اعدام است
خیلی خوب یا عالی
شکلی از یک حرف که برای شروع جملات و نام افراد، مکان ها و سازمان ها استفاده می شود
شهری که مرکز حکومت یک کشور یا منطقه سیاسی دیگر است
ثروت، به ویژه پولی که برای تولید ثروت بیشتر از طریق سرمایه گذاری یا کسب و کار جدید استفاده می شود
(از جنایت) که مجازات آن اعدام است
پولی که برای سرمایه گذاری یا راه اندازی یک تجارت استفاده می شود
کل مقدار پول و اموالی که یک فرد یا شرکت در اختیار دارد
پولی که قرض داده شده یا قرض گرفته شده و باید بازپرداخت شود
people who own the businesses, land industries, and other forms of wealth in society considered as a group
افرادی که صاحب مشاغل، زمین، صنایع و سایر اشکال ثروت در جامعه هستند، به عنوان یک گروه در نظر گرفته می شوند
شهری که یک کشور یا ایالت در آن حکومت مرکزی دارد
رم یکی از زیباترین پایتخت های جهان است.
The food associated with economic capital is characterized by rich sauces and desserts, and rare and luxurious items such as truffles.
غذاهای مرتبط با سرمایه اقتصادی با سس ها و دسرهای غنی و اقلام کمیاب و مجلل مانند ترافل مشخص می شود.
When evaluating capital budgeting decisions, it is this marginal cost that should be used as the appropriate cost of capital.
هنگام ارزیابی تصمیمات بودجه ریزی سرمایه، این هزینه نهایی است که باید به عنوان هزینه مناسب سرمایه استفاده شود.
The nation state particularly in the third world and the erstwhile Eastern bloc, is the agent of global capital.
دولت ملت، به ویژه در جهان سوم و بلوک شرق سابق، عامل سرمایه جهانی است.
قاهره پایتخت مصر است.
پایتخت ایالت
رن مرکز استان بریتانی است.
تور شش شهر پایتخت اروپا
او سرعت سریع زندگی در پایتخت را دوست داشت.
پاریس، پایتخت مد جهان
از حروف بزرگ (= حروف بزرگ جدا) استفاده کنید.
لطفا با حروف بزرگ بنویسید
share/investment/equity capital
سهام/سرمایه گذاری/سرمایه صاحبان سهام
او ایده های مختلفی در مورد چگونگی جذب سرمایه برای این پروژه داشت.
راهنمای سرمایه گذاری در بازارهای جدید
سرمایه ما همه در اموال گره خورده است.
capital investment (= money invested in a business)
سرمایه گذاری (= پول سرمایه گذاری شده در یک تجارت)
مخارج / مخارج سرمایه ای (= پولی که یک سازمان برای ساختمان ها، تجهیزات و غیره خرج می کند)
capital costs/assets
هزینه های سرمایه / دارایی ها
ارزش سرمایه ملک
برای راه اندازی یک کسب و کار با سرمایه اولیه 100000 پوند
سرمایه و نیروی کار
آموزش و پرورش سرمایه فکری ایجاد می کند تا به پاداش های اقتصادی و اجتماعی تبدیل شود.
Immigrant children have cultural capital of their own—including their home language—which may be undervalued.
کودکان مهاجر سرمایه فرهنگی مخصوص به خود - از جمله زبان مادری خود - دارند که ممکن است کم ارزش باشد.
احزاب مخالف از مشکلات دولت سرمایه سیاسی می کنند.
گردهمایی هفته گذشته در پایتخت ایالت کالیفرنیا یک رویداد عادی نبود.
این فروشگاه در تمام پایتخت های بزرگ شعبه دارد.
نیروها در پایتخت و اطراف آن مستقر هستند.
لس آنجلس پایتخت سینمای جهان است.
او مقدار زیادی سرمایه را در این سرمایه گذاری غرق کرد.
آنها ۱۷۵ میلیون دلار سرمایه از سرمایه گذاران تامین کردند.
مناطق درون شهری نیاز به تزریق سرمایه زیادی دارند.
سرمایه گذاران خواهان بازگشت فوری سرمایه خود هستند.
این شرکت سرمایه زیادی را صرف این پروژه کرده است.
سرمایه کافی برای خرید مکان جدید نداریم.