require
require - نیاز
verb - فعل
UK :
US :
به چیزی نیاز داشتن
اگر از شما خواسته می شود کاری را انجام دهید یا داشته باشید، یک قانون یا قانون می گوید که باید آن را انجام دهید یا آن را داشته باشید
بهدلیل یک قانون یا قاعده، رسماً از مردم بخواهند کاری انجام دهند
نیاز به چیزی یا ضروری کردن چیزی
نیاز به چیزی یا ضروری ساختن چیزی
دستور دادن یا مطالبه کردن چیزی، یا دستور دادن به کسی برای انجام کاری، esp. به دلیل یک قانون یا قانون
برای انجام کاری رسماً برای کسی ضروری کردن
دومی پس از آن از مدیسون برای صدور حکم مانداموس شکایت کرد.
ادی نیاز به صعود حدود 2200 فوتی در طول 5-1 / 4 مایل دارد.
این شغل نیاز به مدرک دانشگاهی و دانش کامپیوتر دارد.
جرم دوم مستلزم استناد جنحه است و سومین جرم مستلزم حضور در دادگاه است.
اما به آب قلیایی نیاز دارد و آزادانه از طریق قلمه های ساقه تکثیر می شود.
اما فقط در صورتی کار می کند که سفارشات بیشتری مورد نیاز باشد و سایر تامین کنندگان به راحتی در دسترس نباشند.
استاندار حداقل افزایش را برای مدارس مورد نیاز طرح 98 پیشنهاد می کند.
چند نفر برای شکایت از خراج مورد نیاز معاونت در ریبا به این گروه پیوستند.
همانطور که هر زوجی به شما خواهد گفت، ازدواج مستلزم تعهد و فداکاری هر دو طرف است.
اکثر گیاهان خانگی به نور خوب و آبیاری منظم نیاز دارند.
آیا چیز دیگری نیاز دارید، قربان؟
مهمانانی که نیاز به رژیم غذایی خاصی دارند باید از قبل به مدیر پذیرایی اطلاع دهند.
شکستگی پای هیگینز احتمالا نیاز به جراحی دارد.
برای مراقبت از یک کودک ناتوان صبر زیادی لازم است.
این حیوانات خانگی نیاز به مراقبت و توجه زیادی دارند.
رمزگشایی کد نیاز به متخصص دارد.
این وضعیت نیاز به درمان فوری دارد.
آیا چیز دیگری نیاز دارید؟ (= برای مثال در یک مغازه/فروشگاه)
These plants absolutely require shade.
این گیاهان کاملاً به سایه نیاز دارند.
ازدواج واقعی مستلزم نشان دادن اعتماد و وفاداری است.
شرایط ایجاب می کرد که حضور داشته باشد.
شرایط ایجاب می کرد که او حضور داشته باشد.
عدس قبل از پختن نیازی به خیساندن ندارد.
من فقط نیاز به امضا در فرم دارم.
بستن کمربند ایمنی طبق قانون الزامی است.
خواندن هملت برای این دوره الزامی است (= باید خوانده شود).
چند دانش آموز نتوانستند به استاندارد لازم برسند.
دقیقاً چه چیزی از یک مسئول پذیرش خواسته می شود (= از آنها انتظار می رود چه کاری انجام دهند)؟
همه داوطلبان ملزم به شرکت در آزمون کوتاه خواهند بود.
همه افراد بالغ قانونا ملزم به پرداخت مالیات هستند.
ما از شما می خواهیم که قوانین زیر را رعایت کنید: …
قانون ایجاب می کند که همه از کمربند ایمنی استفاده کنند.
این طرح به سطح بالایی از سرمایه گذاری نیاز دارد.
دوستی ها فقط اتفاق نمی افتد. آنها نیاز به تلاش دارند.
آنها در تلاشند تا زمان لازم برای تکمیل فرآیند را کاهش دهند.
این تغییرات نیاز به سرمایه هنگفتی دارد
Sufficient moisture is required for good growth.
رطوبت کافی برای رشد خوب مورد نیاز است.
قبل از اینکه بتوان نتیجه گیری کرد، به تحقیقات بیشتری نیاز است.
گیاهان معمولاً هر سال نیاز به درمان دارند.
خدمات شما دیگر مورد نیاز نیست.
برای باز کردن آن به نیرو نیاز است.
درخواست آنلاین نیاز به زمان و تلاش کمتری دارد.
حکم دولت مستلزم تغییرات گسترده در شیوه های کلاس درس است.
فارغ التحصیلان باید دانش و مهارت های مورد نیاز صنعت را داشته باشند.
دانشجویان موظف به ارائه پیشنهاد کتبی بودند.
تقاضا
انتظار
necessitate
ضروری است
گرفتن
entail
مستلزم
درگیر کردن
decree
فرمان
دقیق
نیاز
warrant
حکم
درخواست کنید
تماس برای
پافشاری بر
به دنبال
خواستن
منظور داشتن
دلالت
مناسبت
مطالبه
تحمیل کنند
نیازمند بودن
گریه کن برای
encompass
شامل بودن
oblige
وادار کردن
در نتیجه در
پیش فرض
presuppose
شرط می کند
stipulate
فرض کنید
ضروری کند
عبارتند از
دارند
نگه دارید
پاسخ
disallow
اجازه ندادن
dislike
دوست نداشتن
دادن
پیشنهاد
متوقف کردن
رها کردن
رد کردن
نمی خواهد
چشم پوشی کردن
نفرت
abjure
فرمان
طرد کردن
ذهن
spurn
اطاعت کن
دلسرد کردن
obey
سرکوب کردن
discourage
محاسبه
repress
منصرف کردن
از دست دادن
dissuade
بررسی
شکست
مکث
تاخیر انداختن
halt
گوش بده
چشم پوشی
disapprove