high
high - بالا
adjective - صفت
UK :
US :
اندازه گیری فاصله طولانی از پایین به بالا
در موقعیتی که فاصله زیادی یا طولانیتر از حد معمول دارد، بالای زمین، کف و غیره
مقدار، تعداد یا سطح بالا، بزرگ یا بزرگتر از حد معمول است
استاندارد بالا، کیفیت و غیره بسیار خوب است
حاوی مقدار زیادی از یک ماده یا کیفیت خاص است
داشتن موقعیت مهم در جامعه یا درون یک سازمان
پیشرفته و اغلب پیچیده
نزدیک یا بالاتر از بالای محدوده صداهایی که انسان می تواند بشنود
خوشحال و هیجان زده
رفتار عجیب و هیجان انگیز در نتیجه مصرف مواد مخدر
به سطح بالایی رسیده است
میانه یا مهمترین بخش یک دوره زمانی خاص
پنیر، گوشت و غیره که زیاد باشد تازه نیست و بو یا مزه قوی دارد
یک سبک بسیار رسمی از زبان، به ویژه در ادبیات استفاده می شود
a form of a language used for formal purposes that is often different from the ordinary form used by most people
شکلی از زبان که برای مقاصد رسمی استفاده می شود که اغلب با شکل معمولی که اکثر مردم استفاده می کنند متفاوت است
اندازه گیری فاصله طولانی از پایین به بالا - برای کوه ها، دیوارها و ساختمان ها استفاده می شود
high – used about people trees, plants, and buildings. Tall is used especially about things that are high and narrow
بالا - در مورد مردم، درختان، گیاهان و ساختمان ها استفاده می شود. بلند به خصوص در مورد چیزهایی که بلند و باریک هستند استفاده می شود
very impressive because of being very big and tall – used about mountains, buildings, trees, and animals
بسیار چشمگیر است زیرا بسیار بزرگ و بلند است - در مورد کوه ها، ساختمان ها، درختان و حیوانات استفاده می شود
در مورد ساختمان یا کوهی استفاده می شود که بسیار بلند و چشمگیر به نظر می رسد
بسیار بالا، به نحوی که چشمگیر به نظر می رسد اما اغلب ترسناک است
بسیار بالا و چشمگیر - در ادبیات استفاده می شود
a high-rise building is a tall modern building with a lot of floors containing apartments or offices
ساختمان بلند یک ساختمان بلند مدرن با طبقات زیاد شامل آپارتمان یا دفاتر است
بالاتر از اکثر صداها یا صداها
بالا و ناخوشایند
بسیار بلند و بلند، به نحوی که ناخوشایند است
ایجاد صداهای بسیار بالا که بلند نیستند
در سطح یا بالاتر از سطح زمین، کف و غیره
به ارزش، هزینه، مقدار و غیره بالا
با صدای بالا
در یا به یک رتبه یا سطح موفقیت بالا، به ویژه در یک شرکت
the highest price number temperature etc that has ever been recorded, or that has been recorded within a particular period of time
بالاترین قیمت، عدد، دما و غیره که تا به حال ثبت شده است یا در یک دوره زمانی خاص ثبت شده است.
بلندترین کوه در ایالات متحده چیست؟
خانه دور تا دور آن دیوار بلندی دارد.
کفش با پاشنه بلند
او صورت گرد با پیشانی بلند دارد.
ارتفاع اورست چقدر است؟
این فقط یک دیوار کم است - حدود یک متر ارتفاع.
چمن تا کمر بلند بود.
knee-high boots
چکمه های تا زانو
یک شاخه / قفسه / پنجره بلند
اتاق ها سقف بلندی داشتند.
رگه های ابر بلند
آنها در ارتفاع بالا پرواز می کردند.
مراتع چمنزارهای مرتفع
قیمت / هزینه / سرعت / درجه حرارت بالا
نرخ بالای تورم
سطوح بالای آلودگی
تقاضا در این زمان از سال زیاد است.
high-quality goods
کالاهای با کیفیت بالا
خطر بالای آسیب دیدگی
استاندارد بالای کاردستی
بخش بالایی از کارکنان ما زن هستند.
Originally an even higher percentage of land was wetlands.
در اصل، حتی درصد بیشتری از زمین ها تالاب ها بودند.
درجه بالایی از دقت مورد نیاز است.
هزینه از نظر جان انسان بالا بود.
Sales were significantly higher than in previous years.
فروش نسبت به سال های گذشته به میزان قابل توجهی افزایش یافته است.
درخت در بادهای شدید منفجر شد.
ما امید زیادی به کسب و کار داشتیم (= باور داشتیم که موفقیت آمیز خواهد بود).
محتوای پتاسیم بالا
یک رژیم غذایی پرچرب
غذاهایی که چربی بالایی دارند
پرتقال سرشار از ویتامین C است.
بلند قد
lofty
بلند
elevated
مرتفع
soaring
اوج گرفتن
towering
سر به فلک کشیده
statuesque
مجسمه
بزرگ
غول
imposing
تحمیل کننده
ascending
صعودی
بلند مرتبه
high-rise
مطرح کرد
raised
رو به افزایش
rising
بلند آسمان
sky-high
آسمان خراش
skyscraping
ارتفاعی
sky-scraping
غول آسا
altitudinous
غول پیکر
colossal
عالی
gigantic
دست بالا
عظیم
high-reaching
باشکوه
بسیار بزرگ و مهم
immense
چند طبقه
برج
magnificent
آلپاین
monumental
multistorey
towery
alpine
کم
کوتاه
stunted
ناقص
dwarfed
کوتوله شده
stumpy
کلوخه
diminutive
کاهنده
مقدار کمی
miniature
مینیاتوری
کم اهمیت
dwarf
آدم کوتوله
dwarfish
کوتوله ماهی
teeny
نوجوان
کوچک
bantam
سرسری
measly
کثیف
pint-sized
به اندازه یک پینت
runted
اجرا شد
runtish
بداخلاق
runty
روان
squat
چمباتمه زدن
stubby
کلنگ
undersized
کم اندازه
اندازه سرگرم کننده
low-lying
پست
در زیر
زیر
unobtrusive
محجوب