beneath
beneath - در زیر
preposition - حرف اضافه
UK :
US :
در موقعیتی پایین تر از چیزی یا مستقیماً زیر چیزی
پوشیده شده توسط چیزی
used to say that someone’s real character or feelings are not shown because their appearance or behaviour is different
معمولاً میگفتند شخصیت یا احساسات واقعی کسی نشان داده نمیشود زیرا ظاهر یا رفتار او متفاوت است
به اندازه کافی خوب یا مناسب برای کسی نیست
در رتبه یا شغلی پایین تر و کم اهمیت تر از دیگران
در یا به یک موقعیت پایین تر از کسی یا چیزی، زیر کسی یا چیزی
به اندازه کافی برای کسی خوب نبودن
زیر
در یا به یک موقعیت پایین تر از; زیر
روی پل ایستاد و به رودخانه زیرین نگاه کرد.
نهنگ ها سیاه یا خاکستری در بالا هستند و در زیر آن سفید است.
آنها جسد را در زیر انبوهی از برگ ها دفن شده یافتند.
قایق زیر امواج غرق شد.
او چنین مشاغلی را زیر دست خود می داند.
آنها گمان می کردند که او زیر دست او ازدواج کرده است (= با مردی با موقعیت اجتماعی پایین ازدواج کرده است).
جیمی نامه را زیر انبوهی از کاغذها پنهان کرد.
زیر پتوها دور هم جمع شدیم تا گرم شود.
پس از هفتهها در دریا، این فوقالعاده بود که یک بار دیگر زمین را زیر پایمان محکم کنیم.
Emma was so tired and hungry that her legs were beginning to give way beneath her (= she was about to fall over).
اِما آنقدر خسته و گرسنه بود که پاهایش شروع به جابجایی از زیرش کرده بود (= نزدیک بود بیفتد).
کار اداری با هر توصیفی که احساس میکرد زیر دستش است.
از پنجره به بچه هایی که زیر آن بازی می کردند نگاه کرد.
جری نامه را زیر انبوهی از کاغذها پنهان کرد.
چمن خنک زیر پای آنها احساس خوبی داشت.