highly
highly - بسیار
adverb - قید
UK :
US :
بسیار
به سطح یا استاندارد بالا
اگر در مورد کسی یا چیزی خیلی خوب فکر می کنید، فکر می کنید که خیلی خوب است و او را تحسین می کنید
بسیار، تا حد زیادی، یا در سطح بالا
تحسین کردن یا گفتن چیزهای تحسین برانگیز در مورد کسی
در موقعیت مهم یا تأثیرگذار (= نفوذ زیاد).
در یک موقعیت مهم یا تأثیرگذار
در موقعیتی که مهم است یا تأثیر زیادی دارد
تقاضا برای کارگران با تحصیلات عالی همچنان در حال افزایش است.
As little as 55 pounds of highly enriched uranium or 18 pounds of plutonium could be used to build a nuclear device.
برای ساخت یک دستگاه هسته ای می توان از 55 پوند اورانیوم بسیار غنی شده یا 18 پوند پلوتونیوم استفاده کرد.
یک مایع بسیار قابل اشتعال
Danger: highly flammable materials!
خطر: مواد بسیار قابل اشتعال!
An entrance exam guides students into one of four academic tracks, ranging from highly gifted to remedial.
یک امتحان ورودی دانشآموزان را به یکی از چهار مسیر تحصیلی هدایت میکند که از تیزهوشان بالا تا اصلاحی را شامل میشود.
او یک خواننده جوان بسیار با استعداد است.
در برخی دیگر، شواهدی از زنان بسیار محترم و مردان تقریباً نادیده گرفته میبینیم.
Branding the Black Chamber highly illegal he at once directed that all its State Department funds be cut off.
او که اتاق سیاه را به شدت غیرقانونی نامید، بلافاصله دستور داد که تمام بودجه وزارت امور خارجه آن قطع شود.
این آخری آنقدر که به نظر می رسد آسان نیست، اما می تواند بسیار روشنگر باشد.
در عین حال، خریداران به شدت از فناوری جدید استقبال می کنند.
مهندسان ما بسیار ماهر هستند و تعویض آنها هنگام خروج بسیار دشوار است.
با این حال، چنین نتیجه ای در فضای سیاسی کنونی بسیار بعید به نظر می رسد.
بعید است باب ارتباطی با دزدی داشته باشد.
خیلی بعید است که او دیر بیاید.
او شغل بسیار موفقی به عنوان نقاش پرتره داشت.
بازار خودروی آمریکا به شدت رقابتی است.
highly critical/sensitive
بسیار حساس / حساس
یک طراحی بسیار موثر
انتخاب موضوع او بسیار مهم است.
highly trained/educated
بسیار آموزش دیده / تحصیل کرده
یک شغل با درآمد بالا
این منطقه دارای نیروی کار بسیار ماهر است.
. من شدیدا این کتاب را توصیه می کنم
آموزگاران او را بسیار عالی می دانند (= نظر بسیار خوبی نسبت به او دارند).
او از شما به شدت صحبت می کند.
سایمون یک خواننده، ترانه سرا و نوازنده بسیار مورد احترام است.
رمان های او بسیار مورد توجه است.
یک خط بسیار سودآور از محصولات
برای اینکه کشور ما رقابتی بماند، به نیروی کار با مهارت و تحصیلات بالا نیاز داریم.
او در داخل شرکت بسیار مورد توجه است.
به گفته یک منبع معتبر، نخست وزیر تهدید کرده بود که به خاطر این موضوع استعفا خواهد داد.
به نیروی کار ماهر و با تحصیلات عالی نیازمندیم.
این بیانیه را یک مقام عالی رتبه اعلام کرد.
این شرکت بسیار سودآور بود و ترازنامه قوی داشت.
این نیروی کار توانا، جوان و با انگیزه بالا است.
Technical experts, highly trained chemists, engineers, technicians and operators help ensure that all the company's facilities meet high standards of safety.
کارشناسان فنی، شیمیدانان بسیار آموزش دیده، مهندسان، تکنسین ها و اپراتورها کمک می کنند تا اطمینان حاصل شود که تمامی امکانات شرکت با استانداردهای بالای ایمنی مطابقت دارد.
یک منبع بلندپایه گفت که طیف وسیعی از پیشنهادها ارائه شده است.
فوق العاده
greatly
تا حد زیادی
بسیار
immensely
به شدت
vastly
بسیار زیاد
eminently
به طور برجسته
exceedingly
واقعا
hugely
عالی
استثنایی
supremely
به ویژه
exceptionally
به طرز وحشتناکی
extraordinarily
به طور قطعی
بطور قابل توجهی
tremendously
بطور باور نکردنی
awfully
بی اندازه
decidedly
بخصوص
terribly
قابل توجه
considerably
به طور جدی
incredibly
بنابراین
inordinately
به طور کامل
enormously
کاملا
از نظر نجومی
remarkably
خیلی بد و ناخوشایند
ناامیدانه
مجزا
thoroughly
utterly
astronomically
desperately
distinctly
به سختی
به ندرت
مقدار کمی
scarcely
به طور نسبی
نسبتا
moderately
فقط فقط
اندکی
بطور ناچیز
negligibly
به صورت اسمی
nominally
تاحدی
در حاشیه
marginally
بطور غیر قابل ملاحظه ای
inconsiderably
به طور ناچیز
insignificantly
به صورت ملایم
mildly
حداقل
minimally
بطور نامحسوس
imperceptibly
فقط
کمرنگ
scantily
به طور غیر قابل تقدیر
faintly
باریک
inappreciably
منصفانه
narrowly
معمولا
به طور معمول
ناچیز
commonly
به آرامی
منطقی
meagerly
به طور مبهم
lightly
با آرامش
reasonably
obscurely
calmly