recommend
recommend - توصیه
verb - فعل
UK :
US :
to advise someone to do something especially because you have special knowledge of a situation or subject
توصیه کردن به کسی برای انجام کاری، به خصوص به این دلیل که دانش خاصی از موقعیت یا موضوعی دارید
گفتن اینکه چیزی یا کسی خوب است یا به آنها برای هدف یا شغل خاصی پیشنهاد می کند
to advise someone to do something especially when you have special knowledge of a situation or subject
توصیه کردن به کسی برای انجام کاری، به خصوص زمانی که دانش خاصی از موقعیت یا موضوعی دارید
به کسی بگویید که فکر می کنید باید کاری انجام دهد، به خصوص برای جلوگیری از مشکلات
اکیداً به کسی توصیه کنید که کاری را انجام دهد زیرا فکر می کنید آن کار بسیار مهم است
علنا گفتن اینکه کاری باید انجام شود، اغلب چیزی که بسیاری از مردم درباره آن اختلاف نظر دارند
در یک تبلیغ بگویید که محصولی را دوست دارید و فکر می کنید مردم باید از آن استفاده کنند
گفتن اینکه چیزی یا کسی برای انتخاب چیز یا شخص خوبی است
to suggest that someone or something would be good or suitable for a particular job or purpose or to suggest that a particular action should be done
پیشنهاد این که کسی یا چیزی برای کار یا هدفی خاص خوب یا مناسب است، یا پیشنهاد دادن به اینکه یک عمل خاص باید انجام شود
نصیحت کردن کسی برای انجام کاری
نشان دادن اینکه چیزی بهترین گزینه برای انتخاب است
نشان دادن اینکه کسی بهترین فرد برای انجام یک کار است
The hotel's restaurant comes highly recommended.
رستوران هتل به شدت توصیه می شود.
The prosecutor recommended a 15-year sentence.
دادستان به 15 سال زندان توصیه کرد.
آیا می توانید یک هتل خوب در نزدیکی اینجا معرفی کنید؟
آنها با متقاضیان مصاحبه می کردند و مردی را به او توصیه می کردند.
این گزارش تعدادی تغییر در قانون موجود را توصیه می کند.
از دوستان بخواهید که پرستار بچه را توصیه کنند. امن ترین راه همینه
من همیشه خرید یک دوچرخه با کیفیت خوب را به جای یک دوچرخه ارزان توصیه می کنم.
اولین متقاضی توسط یکی از دوستان رئیس پیشنهاد شد.
دوز توصیه شده برای کودکان 20 میلی گرم است.
استوارت چه کسی را برای این کار توصیه می کنید؟
من آن را توصیه نکردم زیرا دیده بودم که با هنرمندان حساسی مانند اسکات واکر چه کرده است.
کورفو فوق العاده بود - من آن را به هر کسی توصیه می کنم.
And all over the nation older women are getting far fewer than the recommended number of mammography exams.
و در سرتاسر کشور، زنان مسنتر بسیار کمتر از تعداد توصیهشده برای معاینه ماموگرافی هستند.
McGehee advocates the creation of an independent Office of Ethics Counsel to interpret the rules, investigate complaints and recommend sanctions.
مک گی از ایجاد یک دفتر مستقل مشاور اخلاقی برای تفسیر قوانین، بررسی شکایات و توصیه تحریم ها حمایت می کند.
گزارش فورسایت نظارت شدیدتر بر تجارت حیوانات زنده را توصیه کرد.
پزشکان توصیه می کنند که همه کودکان در برابر فلج اطفال و سل واکسینه شوند.
For a number of reasons, therefore planners may recommend that growth should be channelled into selected settlements.
بنابراین، به دلایلی، برنامهریزان ممکن است توصیه کنند که رشد باید به سمت شهرکهای منتخب هدایت شود.
مدیران توصیه می کنند که سهامداران پیشنهاد بالدوین را بپذیرند.
اکیداً توصیه میکنم قبل از اینکه به یک رانندگی طولانی بروید، ترمزهای خود را چک کنید.
رستوران جدید هتل به شدت توصیه می شود (= افراد زیادی آن را تحسین کرده اند).
آیا می توانید یک هتل خوب معرفی کنید؟
خواندن کتاب را به همه دانش آموزانم توصیه می کنم.
او برای این پست توسط یک همکار توصیه شد.
این بازی برای کودکان 12 سال به بالا توصیه می شود.
دستورالعمل ها محصولات لبنی کم چرب را به عنوان منابع عالی کلسیم توصیه می کنند
این گزارش افزایش 10 درصدی دستمزد را توصیه کرد.
بیش از دوز توصیه شده خطرناک است.
قیمت پیشنهادی 50 دلار
او خواندن کتاب را قبل از دیدن فیلم توصیه کرد.
توصیه می کنم از آخرین نسخه مرورگر استفاده کنید.
دکتر من توصیه کرد که از جراحی جلوگیری شود.
دستورالعمل های پزشکی استفاده از این دارو را برای درمان میگرن توصیه نمی کند.
توصیه می کنم به وکیل مراجعه کند.
من به او توصیه می کنم که به یک وکیل مراجعه کند.
اکیداً توصیه می شود که ماشین آلات باید هر سال بررسی شوند.
ما به شما توصیه می کنیم پرواز خود را زودتر رزرو کنید.
آیا می توانید توصیه کنید چقدر باید شارژ کنیم؟
این سیستم چیزهای زیادی برای توصیه دارد.
Consult a solicitor who is personally recommended to you.
با وکیلی که شخصاً به شما توصیه شده است مشورت کنید.
گاهی اوقات مکمل های غذایی برای بیماران دیابتی توصیه می شود.
من می توانم این کتاب را به همه علاقه مندان به غذا توصیه کنم.
I definitely recommend this film.
این فیلم را حتما توصیه می کنم.
در دهه 1990، پزشکان به طور معمول درمان جایگزینی هورمونی را توصیه کردند.
The commission unanimously recommended the proposal.
کمیسیون به اتفاق آرا این پیشنهاد را پیشنهاد کرد.
این کتاب به شدت توسط اساتید توصیه می شود.
چه کسی را برای این کار توصیه می کنید؟
از آنها دعوت شد تا نامزدهای احتمالی را برای دو موقعیت جدید معرفی کنند.
من به شما توصیه می کنم به او نگویید.
پیشنهاد می دهد
endorse
تایید و امضا
مدافع
پیشنهاد کند
پیشنهاد
پیشرفت
commend
ستایش کردن
nominate
نامزد کردن
ژست
proffer
قضیه
proposition
جدول
پلاگین
plug
تجویز کند
prescribe
نکته
توت
tout
طرفدار ایالات متحده
extol
favourUK
favorUS
اشاره
favourUK
ستایش
حاضر
praise
فشار دادن
ارسال
تعالی بخشید
تحریم
exalt
دومین
قرار دادن
تایید برای
تایید کردن
vouch for
بزرگ
dissuade
منصرف کردن
dehort
خلع ید
disadvise
مخالفت کردن
deter
بازداشتن
discourage
دلسرد کردن
disincline
بی میلی
detract
کم کردن
جلوگیری کردن
به تعویق انداختن
استدلال علیه
disapprove of
احتیاط علیه
caution against
متقاعد کردن در برابر
توصیه به مخالف
اصرار علیه
بر علیه ... هشدار دادن
ترساندن
scare
آب سرد بریزید
خاموش کردن
اصرار کنید که نکنید
یک پتوی خیس بیندازید
تکیه کنید
متقاعد کن که نکنه
پرتاب کردن