flight
flight - پرواز
noun - اسم
UK :
US :
سفر با هواپیما یا وسیله نقلیه فضایی، یا هواپیما یا وسیله نقلیه ای که در حال انجام این سفر است
وقتی چیزی در هوا پرواز می کند
حرکت یک جسم یا پرنده در هوا
مجموعه ای از پله ها بین یک طبقه و طبقه بعدی
وقتی مکانی را ترک می کنید تا سعی کنید از یک فرد یا موقعیت خطرناک فرار کنید
گروهی از پرندگان که همه با هم پرواز می کنند
یک سفر با هواپیما
a top-flight manager is one who is in a very high position in an organization and who is very good at the job
مدیر درجه یک کسی است که در یک سازمان در موقعیت بسیار بالایی قرار دارد و در کار بسیار خوب است
حرکت سریع پول، کالا و غیره به خارج از یک کشور یا نوع خاصی از سرمایه گذاری
سفر در هواپیما
an aircraft that is making a particular journey
هواپیمایی که در حال انجام یک سفر خاص است
موقعیتی که چیزی در هوا پرواز می کند یا حرکت می کند
گروهی از پرندگان، هواپیماها و غیره که با هم پرواز می کنند
in cricket, the movement of the ball through the air when bowled (= thrown to the batter) by a slow bowler
در کریکت، حرکت توپ در هوا هنگام کاسه زدن (= پرتاب به سمت خمیر) توسط یک کاسه ساز آهسته
(عمل یا مثال) فرار، فرار یا اجتناب از چیزی
برای شکست دادن کسی و مجبور کردن او به فرار
(از یک پرنده یا یک هواپیما) زمین را ترک کند و شروع به پرواز کند
فرار کردن یا ترک مکانی
مجموعه ای از پله ها یا پله ها، معمولاً بین دو طبقه یک ساختمان
تعدادی از انواع مختلف شراب، آبجو و غیره برای مزه کردن
سفر با هواپیما یا به مناسبت مسافر بودن در هواپیما
پرواز همچنین عمل یا فرآیند پرواز است
فرار از یک موقعیت خاص یا عمل ترک
مجموعه ای از پله ها که یک طبقه و طبقه دیگر را در یک ساختمان یا سازه دیگر به هم وصل می کند
وضعیتی که در آن افراد یا کالاها برای فرار از یک موقعیت بد به سرعت از مکانی دور می شوند
افرادی که در یک شغل یا فعالیت تجاری در بالاترین سطح هستند
شرکت هایی که ارزش سهام آنها بیشتر است
همه پروازها به توکیو به دلیل آب و هوای بد به تعویق افتاد.
حوادث بین پروازهای نظامی و غیرنظامی نیز کاهش یافته است، از 23 در سال 1991 به 6 در سال گذشته.
اما اگر یک هواپیمای مسافربری بزرگ باید برای پرواز سوخت رسانی شود چه؟
این یک پرواز 7 ساعته تا نیویورک است.
یک پرواز صاف/راحت/پردست انداز
a domestic/an international flight
یک پرواز داخلی/بین المللی
یک پرواز فرا اقیانوس اطلس
جایزه اول پرواز برگشت به دهلی است.
اولین پرواز فضایی سرنشین دار چین
پرواز با بالون هوای گرم
در پرواز لندن به پاریس با هم آشنا شدیم.
اگر مردم در پروازهای طولانی مدت هستند، بلند شوند و راه بروند.
ما در همان پرواز رزرو شده ایم.
اگر الان برویم، میتوانم پرواز قبلی را بگیرم.
پس از چند تماس تلفنی سوار پرواز بانکوک شد.
پرواز BA 4793 اکنون در دروازه 17 سوار می شود.
They've cancelled my flight!
آنها پرواز من را کنسل کرده اند!
در حال حاضر هیچ پرواز مستقیمی از نامیبیا به مصر وجود ندارد.
They took a commercial flight to Vicenza, Italy.
آنها با یک پرواز تجاری به ویچنزا ایتالیا رفتند.
او با پرواز به لس آنجلس رفت.
صبح زود یک پرواز از استکهلم داشتم.
تمامی پروازهای بین نیویورک و واشنگتن به دلیل مه لغو شده است.
پروازهای رحمتی/امدادی (= هواپیماهایی که به کشورهایی که در آن جنگ وجود دارد کمک میکنند)
عصر پرواز مافوق صوت
The bird is easily recognized in flight (= when it is flying) by the black band at the end of its tail.
پرنده در پرواز (= هنگام پرواز) با نوار سیاه انتهای دمش به راحتی تشخیص داده می شود.
استرس هایی که بدن در پرواز فضایی متحمل می شود
ایمنی پرواز
پرواز یک توپ
او از پله ها/پله ها به پایین افتاد و کمرش آسیب دید.
فرار پناهندگان از نیروهای پیشروی
فرار از واقعیت تلخ
شخصیت اصلی یک روزنامه نگار است که از یک ازدواج ناموفق فرار می کند.
این ایده یکی از پروازهای فانتزی وحشیانه من بود.
پرواز غازها
آنها در دو پرواز سه هواپیما پرواز کردند.