beer
beer - آبجو
noun - اسم
UK :
US :
یک نوشیدنی الکلی ساخته شده از مالت و رازک
یک لیوان، بطری یا قوطی آبجو
یک کلمه کلی برای نوشیدنی الکلی ساخته شده از مالت و رازک
یک آبجو با رنگ روشن که اغلب حباب های زیادی در آن وجود دارد
نوعی آبجو که معمولاً در بطری یا قوطی فروخته می شود
آبجو که از یک ظرف بزرگ به جای یک بطری سرو می شود، به خصوص آبجو با کیفیت خوب
آبجو که به روش سنتی و نه در یک کارخانه بزرگ ساخته شده است
نوعی آبجو تیره قوی که در بریتانیا رایج است
نوشیدنی از آبجو مخلوط با لیموناد
یک نوشیدنی الکلی ساخته شده از سیب
نوشیدنی الکلی از غلات و رازک (= نوعی گیاه)
یک لیوان یا ظرف این نوشیدنی
a slightly bitter, alcoholic drink made from grain or a serving of this drink in a glass or other container
یک نوشیدنی الکلی کمی تلخ که از غلات تهیه شده است، یا یک وعده از این نوشیدنی در یک لیوان یا ظرف دیگر
هیکس آبجو را تمام کرد و به لیوانش نگاه کرد.
آبجو می خواهی، پیت؟
انتخاب گسترده ای از ویسکی و آبجو آبجو، آل بیز واقعی.
Boscuen که به معنی خرگوش جنگل است، آبجوی خشک و آبجوی که او به طور خاص از آن لذت می برد.
ساقی دو آبجو دیگر جلوی آنها گذاشت و آنها کمی نوشیدند.
یک بطری آبجو
هنوز هم می توانید آبجو را در دهان خود بچشید و بو کنید.
پرتاب بطری های آبجو از پنجره.
آن کاسه غنچه احمقانه، با بطری های آبجو مانند جاروهای فانتزیا.
یک پیمانه / قوطی / بطری آبجو
یک بشکه/لیوان آبجو
beers brewed in Germany
آبجو دم شده در آلمان
یک لیوان آبجو / بطری / قوطی
آیا شما یک نوشیدنی آبجو هستید؟
نوار آبجوهای عالی دارد.
یک آبجو بخوریم؟
دیوید برای ما چند آبجو خرید.
آیا آبجو می نوشی؟
نصف پیمانه آبجو با ساندویچم سفارش دادم.
من دوست دارم یک لیوان آبجوی یخی کفدار.
آبجو را در یخچال بگذارید تا خنک شود.
بار بوی آبجو کهنه می داد.
آبجو بعد از بازی آزادانه جاری شد.
این فروشگاه در تولید آبجوهای طراحی شده تخصص دارد.
این آبجو باید به آرامی کشیده شود.
لیوانش را به شدت پایین کوبید و آبجو از کناره های آن خم شد.
آبجو می خورید؟
او برای همه ما آبجو ریخت.
او آبجو خود را در یک حرکت پایین آورد.
من مقداری آبجو می خورم که در خنک کننده خنک می شود.
او را در بار در حال سفارش آبجو دیدم.
من امشب با کارل می روم آبجو بخورم.
او یک لیوان آبجو خواست.
این آبجو در مکزیک دم می شود.
بعد از یک روز کاری سخت، از یک یا دو آبجو لذت می برم.
brew
دم کردن
ale
ale
malt
مالت
suds
سود
hops
رازک
wallop
ولوپ کردن
beverage
نوشیدنی
jar
شیشه
swipes
ضربه تند وشدید زدن
booze
مشروب الکلی
brewski
بروسکی
chill
سرد شدن
hop
هاپ
lager
لاگر
روغن
pint
پینت
sherbet
شربت
stout
چاق و چله
tinnie
کوچک
amber brew
دم کهربا
amber fluid
مایع کهربایی
barley pop
پاپ جو
بطری قهوه ای
قهوه سرد
یکی سرد
hop juice
آب رازک
malt liquor
مشروب مالت
yill
یال
mead
مید
beverages
نوشیدنی ها
tinnies