selection
selection - انتخاب
noun - اسم
UK :
US :
انتخابگر
گزینش پذیری
انتخابی
به طور انتخابی
انتخاب دقیق یک شخص یا چیز خاص از میان گروهی از افراد یا چیزهای مشابه
چیزی که از میان گروهی از چیزها انتخاب شده است
گروهی از چیزها از یک نوع خاص، اغلب از چیزهایی که برای فروش هستند
انتخاب دقیق یک شخص یا چیز خاص از یک گروه
چیزی که از میان گروهی از چیزهای مشابه انتخاب شده است
a collection of goods of a particular type that are offered for sale
مجموعه ای از کالاها از نوع خاصی که برای فروش ارائه می شود
عمل انتخاب کسی یا چیزی
انتخاب یا طیفی از انواع مختلف چیزی
شخص یا چیزی که انتخاب شده یا خواهد شد
عمل انتخاب، یا شخص یا چیز انتخاب شده
یک انتخاب همچنین می تواند طیف و تنوع چیزی باشد که از بین آنها می توان انتخاب کرد
فرآیند انتخاب شخص یا چیزی از میان گروهی از افراد یا چیزها پس از تفکر دقیق
همچنین مجموعه ای از سایر بندهای قرارداد را که اغلب در بسیاری از انواع قراردادهای تجاری با آن مواجه می شوند، پوشش می دهد، برای مثال بندهای محرمانه.
It also covers a selection of other contract clauses frequently encountered in many types of commercial agreement for example confidentiality clauses.
کتابخانه همچنین دارای مجموعه ای از فیلم های خارجی زبان در طبقه سوم است.
او منتخبی از نقاشی هایش را به من نشان داد.
منتخبی از آهنگ های «داستان وست ساید»
9 نفر از آنها در انتخابات مقدماتی سراسر ایالت در 12 مارس، تاریخ سنتی انتخاب نمایندگان انتخاب خواهند شد.
Nine of those will be chosen in a state-wide primary election on March 12, the traditional date for delegate selection.
با فشار دادن هر یک از دکمههای انتخاب به ترتیب، بررسی کنید که همه عملکردها به درستی کار میکنند، سپس کابینت را ببندید و قسمت بیرونی را پاک کنید.
Check all functions are operating correctly by pressing each selection button in sequence then close the cabinet and wipe the exterior.
با این حال، انتخاب فرصت های خارج از مدرسه بر آنچه در مدرسه اتفاق می افتد تأثیر می گذارد.
اما اکنون به خود آموختهایم که تا آنجا که به انتخاب طبیعی مربوط میشود، فواید موجود برای ارگانیسم را تصادفی بدانیم.
But we have now taught ourselves to see benefits to the organism as incidental, as far as natural selection is concerned.
دانستون برای 11 فصل اول خود در لیگ اصلی، زندگی جذابی را به عنوان ایستگاه کوتاه در شیکاگو کابز و دو بار انتخاب آل استار سپری کرد.
For his first 11 major-league seasons, Dunston lived the charmed life as the Chicago Cubs shortstop and a two-time All-Star selection.
مهمترین چیز این است که مطمئن باشید که انتخاب در محدوده فعلی شماست.
از مشتریان دعوت می شود تا در هر زمان انتخاب شده را مشاهده کنند.
انتخاب یک سیاستمدار به عنوان سفیر بسیار بحث برانگیز بود.
این رستوران طیف گسترده ای از غذاهای محلی را ارائه می دهد.
این فروشگاه طیف گسترده ای از فریم های عینک را برای انتخاب ارائه می دهد.
مجموعه ای فوق العاده از کیک و شیرینی در پنجره نمایش داده شد.
او زمان زیادی را صرف انتخاب خود کرد.
انتخاب نهایی تیم فردا انجام خواهد شد.
انتخاب تصادفی اعداد
معیارهای انتخاب
فرآیند انتخاب
هنرمندان توسط کمیته انتخاب انتخاب می شوند.
انتخاب هیئت منصفه در پرونده ها قرار است هفته آینده آغاز شود.
انتخاب او برای تیم ملی انگلیس
انتخاب غیرمنتظره او به عنوان رهبر حزب
منتخبی از نظرات خوانندگان در زیر منتشر شده است.
ارکستر منتخبی از موزیکال های هالیوود را نواخت.
این نمایشگاه دارای طیف گسترده ای از آشپزخانه ها است.
انتخاب شراب بد نیست
انتخاب طبیعی عنصر کلیدی نظریه تکامل داروین است.
انتخاب بر اساس استانداردهای کیفیت است.
او امیدوار است که در انتخابی برای تیم المپیک 800 متر قهرمان شود.
انتخاب او به عنوان نامزد حزب سبز
انتخاب دقیق مصالح ساختمانی
شما باید یک فرآیند انتخاب سخت را طی کنید.
او انتخاب واضحی برای این شغل است.
کدام یک مورد علاقه شماست؟
Tastes and preferences vary from individual to individual.
سلایق و ترجیحات از فردی به فرد دیگر متفاوت است.
او انتخاب او برای بهترین بازیگر زن بود.
کاتالوگ شامل گزیده ای از اشعار اوست.
ما با یک انتخاب تصادفی از نوجوانان مصاحبه کردیم.
منتخبی از آهنگ های موزیکال معروف
وب سایت آنها دارای مجموعه ای بزرگ از عکس ها است.
ما انتخاب گسترده ای از محصولات را ارائه می دهیم.
در این فروشگاه مجموعه خوبی از رنگ ها را خواهید یافت.
موفقیت با انتخاب دقیق پروژه ها به دست می آید.
انتخاب
گزینه
ترجیح
تصمیم گیری
عزم
determination
شرط
انتخاب کردن
choosing
زنگ زدن
نامزد
انتخابات
چیدن
picking
chosen
selecting
جایگزین
chosen
نامزدی
مورد علاقه انگلستان
مورد علاقه ایالات متحده
favouriteUK
گفتن
favoriteUS
وضوح
مسیر
اختیار
نتیجه
discretion
انتخاب اول
دوره عمل
دروترها
nominee
حکم می کند
قضاوت ایالات متحده
druthers
اراده
ruling
قضاوت انگلستان
judgmentUS
volition
judgementUK