ourselves

base info - اطلاعات اولیه

ourselves - خودمان

pronoun - ضمیر

/ɑːrˈselvz/

UK :

/ɑːˈselvz/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [ourselves] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • We shouldn't blame ourselves for what happened.


    ما نباید خودمان را به خاطر اتفاقی که افتاده سرزنش کنیم.

  • Let's just relax and enjoy ourselves.


    بیایید راحت باشیم و لذت ببریم.

  • We'd like to see it for ourselves.


    ما دوست داریم خودمان آن را ببینیم.

  • We've often thought of going there ourselves.


    ما اغلب به این فکر کرده ایم که خودمان به آنجا برویم.

  • The only people there were ourselves.


    تنها مردم آنجا خودمان بودیم.

  • We had the pool all to ourselves.


    ما استخر را برای خودمان داشتیم.


  • رفتیم برای خودمان چیزی برای خوردن بیاوریم.

  • John and I promised ourselves a good holiday this year.


    من و جان به خود قول دادیم که امسال تعطیلات خوبی داشته باشیم.

  • We ourselves realize that there are flaws in the plan.


    ما خودمان متوجه هستیم که در طرح ایراداتی وجود دارد.

  • We were all by ourselves in the restaurant.


    همه در رستوران تنها بودیم.

  • Nobody wanted to come with us so we went by ourselves.


    هیچ کس نمی خواست با ما بیاید، بنابراین خودمان رفتیم.

  • We couldn't do all the work by ourselves.


    ما نمی توانستیم همه کارها را به تنهایی انجام دهیم.

  • The hotel was very quiet so we had the swimming pool all to ourselves .


    هتل بسیار ساکت بود، بنابراین ما استخر را برای خودمان داشتیم.

  • We promised ourselves a long vacation this year.


    امسال به خودمان قول تعطیلات طولانی دادیم.

  • It’s a big garden but we do the gardening by ourselves (= without help).


    این یک باغ بزرگ است، اما ما باغبانی را خودمان انجام می دهیم (= بدون کمک).

  • Everyone else is busy so we’ll have to go all by ourselves (= without other people).


    بقیه سرشان شلوغ است، بنابراین ما باید به تنهایی (= بدون افراد دیگر) پیش برویم.

  • We had the swimming pool all to ourselves (= we did not have to share it).


    ما استخر را برای خودمان داشتیم (= لازم نبود آن را به اشتراک بگذاریم).

synonyms - مترادف
  • we


    ما

  • individually


    به طور جداگانه

  • our own selves


    خودمان


  • شخصا

  • privately


    به صورت خصوصی


  • بدون کمک

antonyms - متضاد

  • آنها

  • you


    شما

لغت پیشنهادی

juggle

لغت پیشنهادی

devours

لغت پیشنهادی

bears