subject
subject - موضوع
noun - اسم
UK :
US :
چیزی که در یک گفتگو، بحث، کتاب، فیلم و غیره در مورد آن صحبت می کنید یا در نظر می گیرید
حوزه ای از دانش که در مدرسه یا دانشگاه مطالعه می کنید
چیز یا شخصی که هنگام نقاشی کردن، عکس گرفتن و غیره نشان می دهید
شخص یا حیوانی که در یک آزمایش یا آزمایش استفاده می شود
a noun, noun phrase or pronoun that usually comes before a main verb and represents the person or thing that performs the action of the verb, or about which something is stated, for example ‘she’ in ‘She hit John’ or ‘elephants’ in ‘Elephants are big’
یک اسم، عبارت اسمی یا ضمیری که معمولاً قبل از فعل اصلی می آید و نشان دهنده شخص یا چیزی است که عمل فعل را انجام می دهد، یا چیزی در مورد آن بیان شده است، برای مثال «او» در «او جان را زد» یا «فیل ها» در فیل ها بزرگ هستند
someone who was born in a country that has a king or queen, or someone who has a right to live there
کسی که در کشوری متولد شده است که پادشاه یا ملکه دارد یا کسی که حق دارد در آنجا زندگی کند
کشور موضوع، ایالت، مردم و غیره به شدت توسط کشور دیگری اداره می شود
برای مجبور کردن یک کشور یا گروهی از مردم توسط شما اداره شوند و آنها را به شدت کنترل کنید
برای گفتن اینکه چیزی تحت تأثیر چیزی قرار می گیرد یا می تواند تحت تأثیر چیزی قرار گیرد استفاده می شود
وابسته به چیز دیگری
used in insurance contracts to describe a situation in which a property has been insured for less than its real value and the insured person has to pay for part of any loss
در قراردادهای بیمه برای توصیف وضعیتی استفاده می شود که در آن یک دارایی کمتر از ارزش واقعی آن بیمه شده است و شخص بیمه شده باید بخشی از خسارت را بپردازد.
چیزی که مورد بحث، بررسی یا مطالعه است
حوزه ای از دانش که در مدرسه، کالج یا دانشگاه مطالعه می شود
برای شروع صحبت در مورد یک موضوع متفاوت
شخص، چیز یا موقعیتی که در مورد آن در کتاب، مقاله و غیره نوشته شده یا در تصویر و غیره نشان داده شده است.
شخص یا چیزی که عمل یک فعل را انجام می دهد یا توسط یک فعل به توصیف ملحق می شود
a person who lives in or who has the right to live in a particular country especially a country with a king or queen
شخصی که در یک کشور خاص زندگی می کند یا حق دارد در یک کشور خاص زندگی کند، به ویژه کشوری با پادشاه یا ملکه
برای شکست دادن مردم یا یک کشور و سپس کنترل آنها بر خلاف میل آنها و محدود کردن آزادی آنها
to have or experience a particular thing especially something unpleasant
داشتن یا تجربه یک چیز خاص، به ویژه چیزی ناخوشایند
تنها در صورتی می تواند اتفاق بیفتد که اتفاق دیگری بیفتد
تحت کنترل سیاسی کشور یا ایالت دیگر
چیزی که مورد بحث یا بررسی است
حوزه ای از دانش که در مدرسه یا کالج مطالعه می شود
a person who lives or who has the right to live in a particular country esp. a country with a king or queen
شخصی که زندگی می کند یا حق دارد در یک کشور خاص زندگی کند. کشوری با پادشاه یا ملکه
the person or thing that performs the action of a verb, or which is joined to a description by a verb
به احتمال زیاد چیز خاصی را داشته یا تجربه می کند، به ویژه چیزی ناخوشایند
likely to have or experience a particular thing especially something unpleasant
بسته به اتفاق بیان شده
تحت کنترل یا اقتدار سیاسی چیزی
در مورد قرارداد بیمه زمانی استفاده می شود که مبلغ بیمه یک ملک کمتر از ارزش واقعی ملک باشد، بنابراین مبلغ پرداختی توسط شرکت کاهش می یابد.
used about an insurance agreement when the amount of insurance on a property is less than the real value of the property so the amount paid out by the company will be reduced
افراد برای این آزمایش نشان دهنده سطح مقطع خوبی از جمعیت آمریکا بودند.
همه افراد قبل از شروع آزمایش برای شنوایی کامل مورد آزمایش قرار گرفتند.
کار واکر موضوع بحث های زیادی بوده است.
موضوع بحث/مکالمه
نلسون ماندلا موضوع زندگینامه جدیدی است.
این حادثه در حال حاضر موضوع تحقیقات پلیس است.
کتاب هایی با موضوعات مختلف
من دیگر چیزی برای گفتن در مورد موضوع ندارم.
مقاله ای در مجله با موضوع سفر فضایی
چگونه به موضوع ازدواج رسیدیم؟
ای کاش موضوع را عوض می کردید (= در مورد چیز دیگری صحبت کنید).
به نظر می رسد از موضوعی که قرار است در مورد آن بحث کنیم خارج شده ایم.
موضوعی برای بحث/بحث
این دانشگاه طیف گسترده ای از برنامه های تحقیقاتی را در زمینه های موضوعی مختلف اجرا می کند.
Biology is my favourite subject.
زیست شناسی درس مورد علاقه من است.
در حال مطالعه چه موضوعاتی هستید؟
این کالج طیف گسترده ای از موضوعات را ارائه می دهد.
دوربین را روی سوژه متمرکز کنید.
مناظر کلاسیک موضوع محبوب بسیاری از نقاشان قرن هجدهم بود.
به آزمودنی های مرد بین 18 تا 25 سال برای آزمایش نیازمندیم.
یک سوژه بریتانیایی
شاهزاده مجبور شد برای جمع آوری پول برای جنگ از اتباع خود مالیات زیادی بگیرد.
مقام جدید پلیس موضوع بحث های سیاسی شدیدی بوده است.
آیا می توانیم در مورد یک موضوع شادتر صحبت کنیم؟
هر نامزد باید به مدت سه دقیقه در مورد موضوع انتخابی خود صحبت کند.
برای بازگشت به موضوع گرمایش، آیا کسی پیشنهادی برای بهبود دارد؟
من نمی خواهم بیشتر از این در مورد آن بحث کنم - موضوع بسته است.
من کاملاً مطمئن نبودم که چگونه با موضوع ظریف پول برخورد کنم.
ای کاش به جای اینکه داستان های خسته کننده اش را برای ما تعریف کند، به موضوع پایبند بود.
بیایید موضوع را رها کنیم زیرا به نظر نمی رسد که نمی توانیم توافق کنیم.
هنگامی که او به سوژه حیوان خانگی خود می رسد، هیچ مانعی برای او وجود ندارد.
او قرار بود در مورد ارقام فروش صحبت کند، اما او همچنان از موضوع دور می ماند.
موضوع قمار اخیراً چندین بار مطرح شده است.
سوال
موضوع
نگرانی
موتیف
نقطه
اصل مطلب
motif
انگیزه
امر
gist
ذات
motive
تمرکز
پایان نامه
essence
نخ
بحث و جدل
thesis
کسب و کار
thread
محتوا
بحث
هدف - شی
پیشنهاد
ماده
متن
هسته
اندیشه
مورد
مواد
حرکت - جنبش
فکر
فصل
کلاس
auxiliary
کمکی
اضافی
accessory
لوازم جانبی