popular
popular - محبوب
adjective - صفت
UK :
US :
محبوبیت
عدم محبوبیت
عمومی شدن
نامحبوب
عمومی کردن
مردمی
مورد پسند بسیاری از مردم
توسط افراد زیادی در یک جامعه، گروه و غیره انجام می شود
مربوط به مردم عادی، یا در نظر گرفته شده برای مردم عادی
مورد استفاده در مورد کسی که بسیاری از مردم دوست دارند
بسیار محبوب، به خصوص در یک مکان خاص
کسی یا چیزی که داغ است، بسیار محبوب یا مد است و همه می خواهند از آنها استفاده کنند، ببینند، بخرند و غیره
someone or something that is hot is very popular or fashionable and everyone wants to use them see them buy them etc
کتابی که خیلی ها می خرند
فیلمی که خیلی ها تماشا می کنند، به خصوص فیلمی هیجان انگیز
چیزی مانند آهنگ، نمایش یا فیلم که بسیار محبوب و موفق است
یک کنسرت، رویداد ورزشی و غیره که بسیاری از مردم می خواهند ببینند که همه بلیت ها فروخته شده است
فیلم، گروه موسیقی، شخص و غیره که بین گروه خاصی از مردم بسیار محبوب و مد شده است
a film band person etc that has become very popular and fashionable with a particular group of people
چیزی که ناگهان محبوب می شود، به طوری که افراد زیادی آن را انجام می دهند، آن را می خرند و غیره
چیزی که برای مدت کوتاهی بسیار محبوب است - در مورد چیزی که شما آن را قبول ندارید استفاده می شود، که فکر نمی کنید برای مدت طولانی دوام بیاورد
something that is very popular for a short time – used about something that you disapprove of which you do not think will last for very long
دانش آموزی که در مدرسه محبوب است، به خصوص دانش آموزی که بخشی از گروهی از دانش آموزان محبوب است
مورد پسند، لذت بردن یا حمایت بسیاری از افراد
برای یا شامل افراد عادی به جای افراد متخصص یا افراد بسیار تحصیل کرده
مورد پسند، لذت بردن یا تحسین بسیاری از مردم یا اکثر افراد در یک گروه خاص
شامل یا مربوط به مردم عادی یا همه مردمی است که در یک کشور یا منطقه زندگی می کنند
کوچک، ساده، دنج و بسیار محبوب.
نام های قدیمی دوباره محبوب می شوند.
Old-fashioned names are getting popular again.
مبادلات مبادله ای که کارگزاران را از فروش سهام کوچک معامله می کند، مبادلات سهام یک جایگزین محبوب برای سرمایه گذاران برای فروش دارایی های کوچک است.
Swaps that deal brokers out of small share sales Share exchanges are an increasingly popular alternative for investors to selling small holdings.
برخلاف تصور عموم، صحرای استرالیا اغلب مملو از حیات وحش است.
سرگرمی های محبوب مانند تلویزیون
سرآشپز تونی ریا گفت که یک غذای محبوب استیک فلفل شترمرغ در سس شراب به قیمت 22.95 دلار است.
هوس به سرعت به یک چهره محبوب در بوهم تبدیل شد.
لیزا یکی از محبوب ترین دختران کلاس است.
چاپ های رایج غرب و هنر رسمی شوروی هر دو تمایلی به مناظر، قطعات گل، طبیعت بی جان و ژانر داشتند.
Western popular prints and Soviet official art both displayed a penchant for landscapes, flower pieces, still lifes and genre.
پاسخ زمانی روشن می شود که فرد عمیق تر به تاریخ دینداری و خرافات رایج در سیسیل نگاه کند.
The answer becomes clear when one looks deeper into the history of popular religiosity and superstition in Sicily.
هنوز حمایت مردمی زیادی از رئیس جمهور سابق وجود دارد.
برج سیرز یک مقصد گردشگری محبوب است.
اندلس یک مقصد گردشگری محبوب است.
یک برنامه تلویزیونی بسیار/بسیار محبوب
این رویداد سالانه بسیار محبوب است.
این یکی از محبوب ترین طرح های ما است.
استفاده از مطالعات موردی به طور فزاینده ای در آموزش عالی رایج شده است.
بعید است که این سیاست ها در میان رای دهندگان طبقه متوسط محبوبیت پیدا کند.
من فعلاً نزد پدر و مادرم (= آنها از من دلخورند) محبوب نیستم.
پیتزا در بین جوانان محبوب تر است.
«سگ ما دوباره وارد باغ همسایه شد!» «شما محبوب خواهید شد.»
popular music/songs/culture/fiction
موسیقی محبوب/آهنگ/فرهنگ/داستان
این ماجرا بازتاب گسترده ای در مطبوعات رایج داشته است.
موفقیت گروه تا حد زیادی به دلیل جذابیت محبوب خواننده اصلی است.
یک تصور غلط رایج وجود دارد که نواختن این ساز دشوار است.
برخلاف تصور عموم، زنان کمتر از مردان تصادفات جاده ای ایجاد می کنند.
افکار عمومی در این مورد اختلاف نظر داشتند.
طبق تقاضای مردم، این تور دو هفته تمدید شده است.
داستان آنها تخیل عمومی را به خود جلب کرده است.
The party still has widespread popular support.
این حزب همچنان از حمایت گسترده مردمی برخوردار است.
سهم رای مردم
رژیم با قیام مردمی سرنگون شد.
عقل متعارف می گوید که شورش فقط در شهرها اتفاق می افتد.
او از آن دسته افرادی بود که فوراً محبوب شدند.
چه چیزی باعث محبوبیت این موضوع شده است؟
Seaside holidays are always popular.
تعطیلات کنار دریا همیشه محبوب هستند.
جک پس از حادثه با کپسول آتش نشانی دقیقاً محبوب نبود.
این رستوران در بین تمام کسانی که از غذاهای مکزیکی لذت می برند، بسیار محبوب است.
این منطقه بین گردشگران بسیار محبوب است.
این حیوانات به عنوان حیوانات خانگی بسیار محبوب هستند.
رویدادها محبوب و عموماً موفق هستند.
این بازار به سرعت به یک نقطه عطف محلی محبوب تبدیل شده است.
Caramel is an increasingly popular ice cream flavour.
کارامل یک طعم بستنی است که به طور فزاینده ای محبوب است.
liked
دوست داشت
favouredUK
مورد علاقه انگلستان
approved
تایید شده
admired
تحسین شده
accepted
پذیرفته شده
خوش آمدی
desired
دلخواه
wanted
تحت تعقیب
fashionable
مد روز
favoriteUS
مورد علاقه ایالات متحده
voguish
وسوسه کردن
beloved
محبوب
favoredUS
داغ
منتهی شدن
دوست داشتنیUK
likeableUK
دوست داشتنی ایالات متحده
likableUS
دوست داشتنی
lovable
بدنام
notorious
برجسته
جستجو کرد
sought
جشن گرفت
celebrated
معروف
مورد علاقه
fave
که در
favouriteUK
روند
سرد
trending
بزرگ
همه رفتن
تمام خشم
unpopular
نامحبوب
disliked
دوست نداشتن
unlikable
دوست داشتنی نیست
detested
منفور
disfavored
نارضایتی
hated
اُstracisedUK
loathed
طرد شده ایالات متحده
ostracisedUK
رد شد
ostracizedUS
تحقیر شده
rejected
اجتناب کرد
scorned
نامطلوب
shunned
ناخواسته
undesirable
ناخوشایند
unwanted
بی دعوت
unwelcome
نفرت انگیز
unpleasant
مورد ایراد
uninviting
تحمل ناپذیر
loathsome
ناراحت کننده - شدیدا ناخوشایند
objectionable
ناپسند
insufferable
مزاحم
obnoxious
ناخوشایند ایالات متحده
unpleasing
ناخوشایند انگلستان
detestable
غیر جذاب
dislikable
annoying
unsavoryUS
unsavouryUK
disagreeable
unappealing
despised
abhorred