success
success - موفقیت
noun - اسم
UK :
US :
جانشینی
جانشین
ناموفق
پی در پی
---
زمانی که به آنچه می خواهید یا قصد دارید می رسید
وقتی افراد زیادی چیزی را دوست دارند، چیزی می خرند، به دیدن چیزی می روند و غیره
زمانی که فردی در شغل خود، در یک دوره آموزشی، در یک ورزش، در جامعه و غیره به موقعیت بالایی دست می یابد
زمانی که یک کسب و کار پول زیادی به دست می آورد
دستیابی به نتایج مورد نظر یا مورد انتظار
چیزی که به نتایج مثبت می رسد
دستیابی به نتایج دلخواه، یا کسی یا چیزی که به نتایج مثبت می رسد
دستیابی به نتایجی که می خواستیم یا به آن امیدوار بودیم
چیزی که به نتایج خوبی می رسد
موفقیت در کسب و کار به سخت کوشی، اراده و ایده های خوب بستگی دارد.
حتی پس از تایید سازمان غذا و دارو، موفقیت چندان قطعی نیست.
چهارمین موفقیت متوالی آنها
In his diaries he looks forward to future success but it was his artistic success that he sought before financial security.
او در یادداشت های روزانه خود چشم به راه موفقیت های آینده است، اما این موفقیت هنری او بود که قبل از امنیت مالی به دنبال آن بود.
کنسرت با موفقیت بزرگی همراه بود.
جشن کودکان امسال - که والدین نیز به آن دعوت شده بودند - با موفقیت بزرگی همراه بود.
بسیاری از دانش آموزان کلاس اول به موفقیت های بزرگتری ادامه می دهند.
این کتاب یک موفقیت فوری بود.
البته می دانستم که موفقیت من باعث رنجش من خواهد شد.
رئیس جمهور معتقد بود که رویکرد او تنها رویکردی است که شانس موفقیت دارد.
این رویکردها موفقیت هایی را به همراه داشت و زیرشاخه سیستم های خبره از نظر تجاری قابل دوام شد.
پس از موفقیتهای اخیرش در توکیو و نیویورک، بیورک برای اجرای برنامه در انگلیس بازگشته است.
منتقدان از موفقیت این فیلم شگفت زده شده اند.
این دلیلی بود که او تلاش، دقت و توجه زیادی را برای اطمینان از موفقیت جوک انجام داده بود.
آستر از موفقیت آخرین رمان خود شگفت زده شد.
موفقیت بی سابقه آثار میچل الهام بخش نسلی از نویسندگان بود.
این شرکت در این بازار به موفقیت های قابل توجهی دست یافته است.
در ابتدا این سرمایه گذاری از موفقیت نسبتاً خوبی برخوردار بود.
در یافتن شغل موفقیت چندانی نداشتم.
برای بار دوم تلاش کردم اما موفق نشدم.
Confidence is the key to success.
اعتماد به نفس کلید موفقیت است.
طرح آنها احتمالا با موفقیت کمی روبرو خواهد شد.
موفقیت یا شکست پروژه اکنون در کنترل دانش آموزان بود.
راز موفقیت شما چیست؟
آنها در زندگی موفقیت چندانی نداشتند.
او از موفقیت کتاب شگفت زده شد (= این که نسخه های زیادی فروخته شده بود).
مهمانی موفقیت بزرگی بود.
a resounding/tremendous/phenomenal success.
یک موفقیت طنین انداز / فوق العاده / فوق العاده.
The book proved a huge commercial success.
این کتاب موفقیت تجاری بزرگی را نشان داد.
او به موفقیت های دخترش افتخار می کند.
او مصمم به موفقیت در این تجارت بود.
او به عنوان یک معلم موفق نبود.
درس گرفتن از موفقیت ها و شکست ها بسیار مهم است.
شب موفقیت چشمگیری بود.
جدیدترین دیزنی لند یک موفقیت خروشان بوده است.
او موفقیت خود را به داشتن یک زندگی خانوادگی باثبات نسبت می دهد.
او از موفقیت ظاهری خود راضی بود.
موفقیتم را مدیون او هستم.
قبلاً با موفقیت زیادی استفاده شده است.
بیشتر موفقیت او در مهارت او در مدیریت کارکنان نهفته است.
چندین نفر موفقیت در این روش را گزارش کرده اند.
او سخت کار کرده بود و از موفقیت مطمئن بود.
او سعی کرد آنها را متقاعد کند اما موفق نشد.
من در خلاص شدن از شر علف های هرز موفقیت هایی داشته ام.
کمپین توقف رانندگی در حالت مستی موفقیت محدودی داشت.
بازاریابی عالی این شرکت به موفقیت بین المللی عظیمی منجر شده است.
میزان موفقیت این عملیات بیش از 80 درصد است.
دستاورد
accomplishment
پیروزی
triumph
برتری
حصول
شاهکار
ascendancy
شکوه
attainment
استاد استروک
feat
تحقق انگلستان
glory
تحقق ایالات متحده
masterstroke
به کمال رساندن
realisationUK
برجستگی
realizationUS
ثروتمند شدن
consummation
پیش رفتن
eminence
پیشرفت
fruition
ورود
سود
éclat
نتیجه مطلوب
رنگ های پرنده
éclat
گرند اسلم
favorable outcome
بلوغ
flying colors
ضربه
grand slam
پیاده رو
maturation
پیاده روی
بالفعل شدن
walkaway
صعود
walkover
فرخنده بودن
actualization
تکمیل
ascendency
auspiciousness
completion
شکست
capitulation
کاپیتولاسیون
چاقو
bungle
نیم تنه
bust
ضرر - زیان
بد شانسی
misfortune
سقوط
downfall
گام نادرست
تقلبی
faux pas
شکست مفتضحانه
fiasco
فلاپ
flop
خراب کردن
wreck
سقط جنین
بمب
خرابی
botch
مات
checkmate
شکست خرد کننده
crushing defeat
گاف
gaff
انفجار
implosion
بی کفایتی
inadequacy
بهم ریختگی
ماجراجویی
misadventure
گام اشتباه
miscarriage
حرکت نادرست و بد
misstep
افتضاح
نا امیدی
debacle
لیمو
عدم عملکرد
nonperformance
rout