initially

base info - اطلاعات اولیه

initially - در ابتدا

adverb - قید

/ɪˈnɪʃəli/

UK :

/ɪˈnɪʃəli/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [initially] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • Initially the system worked well.


    در ابتدا، سیستم به خوبی کار می کرد.

  • More people had been infected than was initially thought.


    افراد بیشتری نسبت به آنچه در ابتدا تصور می شد آلوده شده بودند.

  • He was initially reluctant to join the project.


    او در ابتدا تمایلی به پیوستن به این پروژه نداشت.

  • The scientific work will be conducted, at least initially at our laboratories.


    کار علمی حداقل در ابتدا در آزمایشگاه های ما انجام خواهد شد.

  • The death toll was initially reported at around 250, but was later revised to 300.


    تعداد قربانیان در ابتدا حدود 250 نفر گزارش شده بود، اما بعداً به 300 نفر تغییر یافت.

  • Students were initially sceptical about the idea.


    دانش آموزان در ابتدا در مورد این ایده شک داشتند.


  • قرارداد من در ابتدا سه ساله است.

  • The ban was initially opposed by the US.


    این ممنوعیت در ابتدا با مخالفت ایالات متحده مواجه شد.

  • Initially most people approved of the new plan.


    در ابتدا اکثر مردم با طرح جدید موافقت کردند.


  • آسیب بسیار جدی تر از آن چیزی بود که در ابتدا تصور می شد.

synonyms - مترادف
antonyms - متضاد

  • سرانجام


  • در پایان

  • lastly


    در آخر


  • در نهایت

  • latterly


    به تازگی

  • terminally


    به صورت پایانی

  • concludingly


    در نتیجه

  • latestly


    اخیرا

  • conclusively


    به طور قطعی


  • به دنبال آن

  • followingly


    در پایان روز


  • در کمال زمان



  • in the fullness of time


لغت پیشنهادی

asserting

لغت پیشنهادی

exhibitor

لغت پیشنهادی

quarter