chance
chance - شانس. فرصت
noun - اسم
UK :
US :
احتمال اینکه اتفاقی بیفتد، به خصوص چیزی که شما می خواهید
زمان یا موقعیتی که می توانید برای انجام کاری که می خواهید انجام دهید از آن استفاده کنید
روشی که برخی چیزها بدون برنامه ریزی یا ایجاد شده توسط افراد اتفاق می افتد
انجام کاری که میدانید ریسک دارد
به گونه ای اتفاق بیفتد که انتظار نمی رود و برنامه ریزی نشده است
برنامه ریزی یا انتظار نمی رود
ریسک همیشه در برخی از فعالیت های تجاری وجود دارد و توسط افراد تجاری پذیرفته شده است
موقعیتی که اجازه می دهد کاری انجام شود
سطح احتمال اینکه اتفاقی بیفتد
احتمال اینکه اتفاق منفی بیفتد
نیرویی که باعث می شود چیزها بدون هیچ دلیل یا دلیل مشخصی برای انجام آن اتفاق بیفتند
برای پرسیدن سوال یا درخواست به شیوه ای مودبانه استفاده می شود
به خطر انداختن چیزی
اتفاقی افتادن یا انجام دادن کاری
به گونه ای اتفاق می افتد که برنامه ریزی نشده باشد یا دلیل یا دلیل شناخته شده ای نداشته باشد
مناسبتی که اجازه می دهد کاری انجام شود. یک فرصت
سطح احتمال اینکه چیزی اتفاق بیفتد. احتمال
احتمال اینکه اتفاق بدی بیفتد؛ یک ریسک
وقوع چیزی به گونه ای که هیچ کس نمی توانست آن را بداند، به طوری که به نظر می رسد دلیلی ندارد
انجام کاری هرچند مستلزم ریسک باشد
اتفاق افتادن یا یافتن چیزی به روشی که برنامه ریزی یا انتظار نمی رود
بازگشت به مدرسه شب فرصتی برای والدین خواهد بود تا با معلم فرزند خود ملاقات کنند.
این یک ساختمان زیبا است - اگر فرصتی دارید باید بروید و آن را ببینید.
Then the war came and after the war the concert-managers offered me a chance to do all the Mahler symphonies.
بعد جنگ فرا رسید و بعد از جنگ مدیران کنسرت به من پیشنهاد دادند که تمام سمفونی های مالر را اجرا کنم.
او از فرصت کمتری استفاده کرد.
این شانس او را برای از دست دادن چیزی تقریباً به صفر کاهش می دهد.
این آخرین فرصت او برای دیدن او قبل از ترک شهر بود.
They now have to put up with seeing their young thrown in prison and coming out with little chance of being rehabilitated.
آنها اکنون باید تحمل کنند که جوان خود را به زندان انداخته و با شانس کمی برای بازپروری بیرون بیایند.
من هرگز فرصتی نداشتم که از او به خاطر کمک هایش تشکر کنم.
کاش او فقط به من فرصت توضیح می داد.
وقتی هنوز جوان هستید باید از فرصت سفر استفاده کنید.
او فقط شانس کمی برای قبولی در امتحان دارد.
آیا شانسی برای گرفتن بلیط برای امشب وجود دارد؟
این احتمال وجود دارد که او به زمان بازگردد.
هیچ شانسی وجود ندارد که او نظر خود را تغییر دهد.
چه شانسی وجود دارد که کسی زنده پیدا شود؟
احتمال کمی برای این اتفاق وجود دارد.
عملیات پنجاه و پنجاه شانس موفقیت دارد.
امروزه یک نوزاد نارس شانس بسیار خوبی برای زنده ماندن دارد.
استفاده نکردن از کلاه ایمنی می تواند احتمال آسیب دیدگی شما را افزایش دهد.
اداره هواشناسی اعلام کرد 80 درصد احتمال آب و هوای شدید وجود دارد.
اکنون که او با عشق زندگی خود آشنا شده است، در نهایت فرصتی برای خوشبختی واقعی دارد.
ما معتقدیم این طرح شانس خوبی برای موفقیت دارد.
آنها تنها تیمی هستند که شانس شکست ما را دارند.
یک شانس بیرونی (= یک شانس بسیار کوچک)
احتمال برخورد با صاعقه یک میلیون به یک است.
این فرصتی بود که او منتظرش بود.
جف قبلاً یک بار من را فریب داده است - من به او فرصت دومی نمی دهم.
این شانس بزرگ شماست (= فرصت موفقیت).
امسال دیگر فرصتی برای تعطیلات نخواهیم داشت.
لطفاً به من فرصت توضیح دهید.
در پایان این فرصت را خواهید داشت که سؤال بپرسید.
این تیم شانس خود را برای قهرمانی از دست داد.
امشب آخرین فرصت شما برای تماشای این نمایش در تئاتر محلی است.
او از فرصت بازگشت به استرالیا استفاده کرد.
او متوجه شد که این تنها شانس او برای نجات خود است.
فرصتی برای والدین وجود خواهد داشت که به اطراف مدرسه نگاه کنند.
هنگام نصب تجهیزات الکتریکی هیچ گونه شانسی را در نظر نگیرید. یک اشتباه می تواند بکشد.
ماشین ممکن است خراب شود اما این فرصتی است که باید از آن استفاده کنیم.
تهیه کنندگان نمی خواستند شانس یک بازیگر ناشناس را بگیرند.
پلیس هیچ شانسی با معترضان نداشت.
من او را به طور تصادفی (= بدون برنامه ریزی) در فرودگاه ملاقات کردم.
افتتاح
فرصت
مناسبت
زنگ تفريح
شلیک کرد
زمان
نشان می دهد
دور زدن
پنجره
look-in
نگاه کردن
لحظه
slot
اسلات
اتاق
محدوده
پنجره فرصت
لگد زدن به قوطی
لگد زدن به گربه
فرصت طلایی
امکان پذیری
avenue
خیابان
ترک
برو
تلاش كردن
تلاش
بازی
مزیت - فایده - سود - منفعت
چشم انداز
latitude
عرض جغرافیایی
ظرفیت
آزادی
گزینه
inopportunity
بی فرصتی
کمبود فرصت