opening
opening - افتتاح
noun - اسم
UK :
US :
the time when a new building road etc is used for the first time or when a public event begins, especially when it involves a special ceremony
زمانی که یک ساختمان جدید، جاده و غیره برای اولین بار استفاده می شود، یا زمانی که یک رویداد عمومی شروع می شود، به ویژه زمانی که شامل یک مراسم خاص است.
سوراخ یا فضایی در چیزی
آغاز یا قسمت اول چیزی
شغلی که در دسترس است
فرصتی برای کسی برای انجام یا گفتن چیزی
وقتی چیزی باز می شود یا باز می شود
اول یا شروع
آغاز یک روز معاملاتی در یک بازار مالی
زمانی که یک کسب و کار جدید باز می شود
when a country allows types of imports or foreign investment that it did not allow before or when it allows more of these
زمانی که کشوری اجازه واردات یا سرمایه گذاری خارجی را می دهد که قبلاً اجازه نمی داد، یا زمانی که اجازه می دهد تعداد بیشتری از این موارد را فراهم کند
شغل یا موقعیتی که در دسترس است
سوراخ یا فضایی که چیزی یا کسی می تواند از آن عبور کند
مراسمی در آغاز یک رویداد یا فعالیت
آغاز چیزی
آغاز یک بازی شطرنج
شغل یا فرصتی برای انجام کاری
در ابتدای یک رویداد یا فعالیت اتفاق می افتد
اولین بار است که یک رویداد ادامه دار به طور رسمی برای عموم آماده می شود
یک سوراخ یا فضا
موقعیت یا شغل موجود
موقعیتی که یک فروشگاه جدید، رستوران و غیره شروع به کار می کند
مدت زمانی که یک فروشگاه، رستوران و غیره باز است
فرصت انجام کاری
شروع کار برای یک روز در بازار سهام، یا سطح قیمت ها در ابتدای روز کاری آن
the beginning of business for the day on a stock market or the level of prices at the beginning of its business day
وضعیتی که در آن یک کشور اجازه تجارت و سرمایه گذاری خارجی بیشتری نسبت به قبل می دهد
وضعیتی که در آن یک کشور مشاغل، بازار و غیره را در اختیار افراد بیشتری نسبت به قبل قرار می دهد
نزدیک شدن به ابتدای سخنرانی، رویداد، فعالیت و غیره.
در ابتدای کار برای روز در بازار سهام
سگ از سوراخی در پرچین عبور کرد و یک خرگوش را تعقیب کرد.
جویس در حالی که از روزنه ای در پرده ها نگاه می کرد، گفت: «این فقط فرد است.
میتوانستیم ستارهها را از طریق سوراخی در پشت بام ببینیم.
به نظر می رسد دهانه یک غار کوچک است.
فیلم افتتاحیه هیجان انگیزی دارد.
یک سکانس افتتاحیه درخشان
این یک بازگشایی شجاعانه برای یک کتاب است.
افتتاح رسمی بیمارستان جدید
افتتاحیه بازی های المپیک
گشایش دولتی پارلمان
بلیط برای مراسم افتتاحیه
این گالری یک افتتاحیه باشکوه را برای 29 ژوئن برنامه ریزی کرده است.
باز شدن یک گل
افتتاحیه نمایشنامه جدید
در حال حاضر دیر باز شدن سوپرمارکت ها در بریتانیا رایج است.
صدای پا و باز و بسته شدن در را شنید.
در بخش فروش چندین فرصت وجود دارد.
شما را از هر فرصت شغلی در جریان خواهیم گذاشت.
او قوی ترین نامزد برای پر کردن این فرصت است.
بیشتر دهانه های آسیاب ها برای زنان مجرد بود.
برنده شدن در رقابت، افتتاحیه ای بود که او برای حرفه اش به آن نیاز داشت.
دامن دارای بازشوی کناری است.
انگل های بالغ دارای دهانه ای ساده هستند.
برای بریدن سوراخ در حصار
دهانه تاریک تونل
نیوزلندی ها پس از یک افتتاحیه امیدوارکننده به سرعت کنترل خود را از دست دادند.
افتتاحیه معروف رمان
کوپر دروازه را برای راسل ایجاد کرد تا گل اول را بزند.
او یکی از واضح ترین بازهای بازی را از دست داد.
بچه ها از سوراخی در حصار خزیدند.
افتتاح رسمی مدرسه جدید در ماه آینده انجام می شود.
افتتاحیه رمان شگفت انگیز است.
اگر می خواهید در شطرنج به جایی برسید، باید دهانه های مختلف را مطالعه کنید.
سوراخ
شکاف
aperture
دیافراگم
فضا
orifice
روزنه
rent
اجاره
slot
اسلات
ترک
perforation
سوراخ شدن
تهویه
vent
زنگ تفريح
رخنه
cleft
چانه زدن
breach
بینابینی
chink
برش
fissure
اشک
interstice
پنجره
crevice
حفره
خراش
slit
گاز گرفتن
پریز
ناپیوستگی
cavity
چشم
cranny
شیار
gash
خلیج
outlet
discontinuity
groove
gulf
incision
blockage
انسداد
closure
بسته
obstruction
پلاگین
occlusion
مهر
plug
توقف
seal
توافق
stoppage
بسته شدن
نتیجه
closing
ادامه
پایان دادن
continuation
تمام کردن
ending
نقطه اتصال
بد شانسی
juncture
جامد
misfortune
مسدود کردن
مانع
blocking
متوقف کردن
obstructing
ساقه
stopping
سد
stemming
لخته خون
پایان
barricade
خروج
clot
بن بست
blocking up
امتناع
closing up
هماهنگی
exit
impasse
refusal
concordance