anywhere

base info - اطلاعات اولیه

anywhere - هر جا

adverb - قید

/ˈeniwer/

UK :

/ˈeniweə(r)/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [anywhere] در گوگل
description - توضیح

  • در یا به هر مکان

  • used in questions to mean ‘somewhere’


    در سوالات به معنای جایی استفاده می شود

  • used in negative sentences to mean no place


    در جملات منفی به معنی هیچ مکان استفاده می شود


  • در، به، یا در هر مکان

  • used in questions or negatives to mean a place


    در سؤالات یا نگاتیو به معنای «مکان» استفاده می شود


  • قبلاً می گفت که یک عدد یا مقدار در محدوده خاصی است اما نمی توانید دقیقاً بگویید که چیست

  • in to or at any place whatever or (esp. in negative statements and questions) a place but without saying which place


    در، به، یا در هر مکان، یا (مخصوصاً در اظهارات و سؤالات منفی) یک مکان، اما بدون اینکه بگوییم کدام مکان


  • Anywhere همچنین به معنای در محدوده یا تقریباً است

  • Nor have I read about it anywhere.


    من هم جایی در مورد آن نخوانده ام.

  • There is no sign of a shop or café open anywhere.


    هیچ نشانی از باز بودن مغازه یا کافه در هیچ کجا وجود ندارد.

  • I can't find my keys anywhere.


    من هیچ جا کلیدهایم را پیدا نمی کنم.

  • Tropical fruit used to be hard to find but now you can buy it anywhere.


    میوه های گرمسیری قبلاً به سختی یافت می شد، اما اکنون می توانید آن را از هر جایی خریداری کنید.

  • You can buy them anywhere and they're very cheap.


    شما می توانید آنها را در هر جایی خریداری کنید، و آنها بسیار ارزان هستند.

  • Sharpe, glad that he was not having to ride anywhere began tugging at his tight boots.


    شارپ، خوشحال از اینکه مجبور نیست جایی سوار شود، شروع به کشیدن چکمه های تنگش کرد.

  • She couldn't find Ana anywhere either.


    او هم نتوانست آنا را جایی پیدا کند.

  • I'm so happy here. I couldn't possibly imagine living anywhere else.


    من اینجا خیلی خوشحالم نمی توانستم تصور کنم جای دیگری زندگی کنم.

  • She never married or went anywhere even on her days off.


    او هرگز ازدواج نکرد و حتی در روزهای مرخصی به جایی نرفت.


  • ما نتوانستیم در طول درگیری که بعداً انجام شد، هیچ مدرکی از وجود یک ذهن استاد ببینیم.


  • آیا امسال در تعطیلات به جای هیجان انگیز رفتید؟

  • I don't want that man anywhere near my house.


    من آن مرد را در نزدیکی خانه من نمی خواهم.

  • I know of no primitive people anywhere that either rejects and despises conflict or represents warfare as an absolute evil.


    من هیچ قوم ابتدایی را در هیچ کجا نمی شناسم که یا درگیری را رد کند و آن را تحقیر کند یا جنگ را به عنوان یک شر مطلق نشان دهد.

  • Sit anywhere - there are plenty of seats.


    هر جا بنشینید - صندلی های زیادی وجود دارد.


  • آیا آنها به جایی برای اقامت شبانه نیاز دارند؟

example - مثال
  • I can't see it anywhere.


    هیچ جا نمی بینمش

  • Did you go anywhere interesting?


    جای جالبی رفتی؟

  • Many of these animals are not found anywhere else.


    بسیاری از این حیوانات در هیچ جای دیگری یافت نمی شوند.

  • He's never been anywhere outside Britain.


    او هرگز در جایی خارج از بریتانیا نبوده است.

  • Put the box down anywhere.


    جعبه را در هر جایی قرار دهید.

  • An accident can happen anywhere.


    تصادف در هر جایی ممکن است رخ دهد.

  • I could go anywhere in the world.


    من می توانستم به هر جای دنیا بروم.

  • They cost anywhere from £100 to £500.


    قیمت آنها بین 100 تا 500 پوند است.

  • The job doesn't pay anywhere near enough for me.


    کار به اندازه کافی برای من پرداخت نمی کند.

  • Older cars are nowhere near as fuel-efficient as modern cars.


    مصرف سوخت خودروهای قدیمی به هیچ وجه به اندازه خودروهای مدرن نیست.

  • You won't find a better plumber anywhere in England.


    در هیچ کجای انگلستان لوله کش بهتری پیدا نخواهید کرد.

  • Go anywhere in the world and you'll find some sort of hamburger restaurant.


    به هر جای دنیا بروید و نوعی رستوران همبرگر پیدا خواهید کرد.

  • I was wondering if there was anywhere I could go to get this repaired.


    میخواستم بدونم جایی هست که بتونم اینو تعمیر کنم.


  • تعداد زیادی کلمه وجود دارد که آنها در آن قسمت از کشور استفاده می کنند که شما در هیچ کجای دیگر نمی شنوید.


  • آن‌ها در چند دهکده کوچک مایل‌ها دورتر از هر نقطه زندگی می‌کنند (= راه بسیار طولانی از هر شهر).

  • I can't find my keys anywhere.


    من هیچ جا کلیدهایم را پیدا نمی کنم.

  • Is there anywhere in particular you wanted to go to eat tonight?


    آیا جای خاصی هست که بخواهید امشب برای غذا خوردن بروید؟


  • تابستان امسال به جای جالب رفتید؟


  • اینجا جایی برای غذا خوردن هست؟

  • He charges anywhere from $20 to $50 for a haircut.


    او برای کوتاه کردن مو از 20 تا 50 دلار هزینه می گیرد.

  • As a teacher you could expect to be paid anywhere (= any amount) between £25 and £50 per hour.


    به عنوان یک معلم می توانید انتظار داشته باشید که در هر جایی (= هر مبلغی) بین 25 تا 50 پوند در ساعت حقوق دریافت کنید.

  • I can’t find my scarf anywhere.


    من هیچ جا روسری ام را پیدا نمی کنم.

  • There are plants in this desert that you won’t find anywhere else.


    گیاهانی در این بیابان وجود دارد که در هیچ جای دیگری نمی توانید آنها را پیدا کنید.

  • There are no reserved seats – just sit anywhere you like.


    هیچ صندلی رزرو شده ای وجود ندارد - فقط هر جایی که دوست دارید بنشینید.

  • The turkey can weigh anywhere from ten to twenty pounds.


    بوقلمون می تواند بین ده تا بیست پوند وزن داشته باشد.

synonyms - مترادف
antonyms - متضاد

  • هیچ جایی

لغت پیشنهادی

redefined

لغت پیشنهادی

prospects

لغت پیشنهادی

bewitching