anywhere
anywhere - هر جا
adverb - قید
UK :
US :
در یا به هر مکان
در سوالات به معنای جایی استفاده می شود
در جملات منفی به معنی هیچ مکان استفاده می شود
در، به، یا در هر مکان
در سؤالات یا نگاتیو به معنای «مکان» استفاده می شود
used to say that a number or amount is in a certain range but that you cannot say exactly what it is
قبلاً می گفت که یک عدد یا مقدار در محدوده خاصی است اما نمی توانید دقیقاً بگویید که چیست
in to or at any place whatever or (esp. in negative statements and questions) a place but without saying which place
در، به، یا در هر مکان، یا (مخصوصاً در اظهارات و سؤالات منفی) یک مکان، اما بدون اینکه بگوییم کدام مکان
Anywhere همچنین به معنای در محدوده یا تقریباً است
من هم جایی در مورد آن نخوانده ام.
هیچ نشانی از باز بودن مغازه یا کافه در هیچ کجا وجود ندارد.
من هیچ جا کلیدهایم را پیدا نمی کنم.
میوه های گرمسیری قبلاً به سختی یافت می شد، اما اکنون می توانید آن را از هر جایی خریداری کنید.
شما می توانید آنها را در هر جایی خریداری کنید، و آنها بسیار ارزان هستند.
شارپ، خوشحال از اینکه مجبور نیست جایی سوار شود، شروع به کشیدن چکمه های تنگش کرد.
او هم نتوانست آنا را جایی پیدا کند.
من اینجا خیلی خوشحالم نمی توانستم تصور کنم جای دیگری زندگی کنم.
او هرگز ازدواج نکرد و حتی در روزهای مرخصی به جایی نرفت.
ما نتوانستیم در طول درگیری که بعداً انجام شد، هیچ مدرکی از وجود یک ذهن استاد ببینیم.
آیا امسال در تعطیلات به جای هیجان انگیز رفتید؟
من آن مرد را در نزدیکی خانه من نمی خواهم.
I know of no primitive people anywhere that either rejects and despises conflict or represents warfare as an absolute evil.
من هیچ قوم ابتدایی را در هیچ کجا نمی شناسم که یا درگیری را رد کند و آن را تحقیر کند یا جنگ را به عنوان یک شر مطلق نشان دهد.
هر جا بنشینید - صندلی های زیادی وجود دارد.
آیا آنها به جایی برای اقامت شبانه نیاز دارند؟
هیچ جا نمی بینمش
جای جالبی رفتی؟
بسیاری از این حیوانات در هیچ جای دیگری یافت نمی شوند.
او هرگز در جایی خارج از بریتانیا نبوده است.
جعبه را در هر جایی قرار دهید.
تصادف در هر جایی ممکن است رخ دهد.
من می توانستم به هر جای دنیا بروم.
قیمت آنها بین 100 تا 500 پوند است.
کار به اندازه کافی برای من پرداخت نمی کند.
مصرف سوخت خودروهای قدیمی به هیچ وجه به اندازه خودروهای مدرن نیست.
در هیچ کجای انگلستان لوله کش بهتری پیدا نخواهید کرد.
به هر جای دنیا بروید و نوعی رستوران همبرگر پیدا خواهید کرد.
میخواستم بدونم جایی هست که بتونم اینو تعمیر کنم.
There are quite a few words that they use in that part of the country that you don't hear anywhere else.
تعداد زیادی کلمه وجود دارد که آنها در آن قسمت از کشور استفاده می کنند که شما در هیچ کجای دیگر نمی شنوید.
آنها در چند دهکده کوچک مایلها دورتر از هر نقطه زندگی میکنند (= راه بسیار طولانی از هر شهر).
من هیچ جا کلیدهایم را پیدا نمی کنم.
آیا جای خاصی هست که بخواهید امشب برای غذا خوردن بروید؟
Did you go anywhere interesting this summer?
تابستان امسال به جای جالب رفتید؟
اینجا جایی برای غذا خوردن هست؟
او برای کوتاه کردن مو از 20 تا 50 دلار هزینه می گیرد.
به عنوان یک معلم می توانید انتظار داشته باشید که در هر جایی (= هر مبلغی) بین 25 تا 50 پوند در ساعت حقوق دریافت کنید.
من هیچ جا روسری ام را پیدا نمی کنم.
گیاهانی در این بیابان وجود دارد که در هیچ جای دیگری نمی توانید آنها را پیدا کنید.
هیچ صندلی رزرو شده ای وجود ندارد - فقط هر جایی که دوست دارید بنشینید.
بوقلمون می تواند بین ده تا بیست پوند وزن داشته باشد.
anyplace
هر جا
NEwer
جدیدتر
هر کجا
wherever
هر کجا که
سراسر
در هر مکانی
در سراسر
هرجا
everyplace
به طور گسترده ای
در سراسر جهان
worldwide
به طور گسترده
extensively
به طور جامع
exhaustively
به طور کامل
thoroughly
در همه جا
ubiquitously
همه جا
ubiquitous
جهانی
universally
به طور کلی
همه جا حاضر
omnipresent
به همه مکان ها
در سراسر زمین
سراسر خلقت
در هر قسمت
غیر رسمی در همه جا
در سراسر مغازه
نزدیک و دور
اطراف
درون و بیرون
در هر مکان
در همه بخش ها
هیچ جایی