desert
desert - کویر
noun - اسم
UK :
US :
a large area of land where it is always very dry there are few plants, and there is a lot of sand or rocks
زمین وسیعی که در آن همیشه بسیار خشک است، گیاهان کمی وجود دارد، و ماسه یا سنگ زیادی وجود دارد.
جایی که هیچ فعالیتی وجود ندارد یا اتفاق جالبی در آن رخ نمی دهد
ترک کسی یا چیزی و دیگر کمک یا حمایت نکردن از آنها
جایی را ترک کند که کاملا خالی باشد
بدون اجازه ارتش، نیروی دریایی و غیره را ترک کند
if a feeling quality or skill deserts you you no longer have it especially at a time when you need it
اگر احساس، کیفیت یا مهارتی شما را از بین ببرد، دیگر آن را ندارید، به خصوص در زمانی که به آن نیاز دارید.
منطقه ای که اغلب پوشیده از ماسه یا سنگ است که در آن باران بسیار کم و گیاهان زیادی وجود ندارد
مکانی که فاقد کیفیت و علاقه فرهنگی، فکری و ... تلقی می شود
بدون اجازه و بدون قصد بازگشت نیروهای مسلح را ترک کند
کسی را بدون کمک یا در شرایط سخت رها کنیم و برنگردیم
اگر کیفیتی شما را از بین ببرد، به طور ناگهانی و موقت آن را از دست می دهید
ترک کسی یا چیزی بدون کمک یا در شرایط سخت
اگر نیروهای مسلح را ترک کنید، بدون اجازه و بدون قصد بازگشت، آنجا را ترک می کنید
یک منطقه خشک و بزرگ که در آن باران بسیار کم و گیاهان کمی وجود دارد
یک فراری ارتش آمریکا
The restaurant space also gives the sense of a genuine, if somewhat too comfortable desert experience.
فضای رستوران نیز حس یک تجربه صحرایی واقعی، اگر تا حدودی بیش از حد راحت باشد، به شما می دهد.
داستان در یک بیابان شنی اتفاق افتاد.
تشنگی رانده می شود و کویر خانه آنها می شود.
این یکشنبه ها واحه های ارتباط انسانی در کویر تنهایی من بود.
پس اگر چند سال دیگر به گردش در بیابان رفتید و هواپیما از بالای سرتان پرواز کرد، پنهان شوید.
به سمت صحرا اشاره می کرد.
صحرای صحرا
Somalia is mostly desert.
سومالی بیشتر بیابانی است.
آنها مایل های زیادی را در شن های سوزان بیابان طی کردند.
گهگاه از یک واحه صحرایی می گذشتیم که اطراف آن را زمین های کوچک علف و درختچه احاطه کرده بود.
قصبه به کویر فرهنگی (= مکانی بی فرهنگ) تبدیل شده است.
او به سمت صحرا حرکت کرد.
بیابان از هر طرف ما کیلومترها بی پایان کشیده شده بود.
این زمین پوشش گیاهی محافظ خود را از دست می دهد و به زودی به بیابان تبدیل می شود.
شب های سرد در کویر
مزارع سبز احاطه شده توسط بیابان خشک
سفر آنها در سراسر صحرا
بخش وسیعی از زمین های بیابانی
نه روز در صحرا گم شدند.
ما مجبور بودیم از یک منطقه بزرگ از بیابان خشک و بی خاصیت عبور کنیم.
خورشید کویر
این شهر یک کویر فرهنگی است.
سربازانی که فرار کرده و دستگیر شده بودند تیرباران شدند.
سالانه چند نفر از ارتش فرار می کنند؟
او همسر و خانواده اش را به خاطر زنی دیگر رها کرد.
وقتی وارد امتحان شدم تمام اعتماد به نفس/شجاعتم مرا رها کرد.
مردم محلی با ورود انبوهی از گردشگران شهر را ترک کردند.
او انکار کرد که پست خود را رها کرده است.
وقتی در بیابان زندگی می کنید، آب حیاتی ترین منبع شماست.
wasteland
زمین بایر
هدر
desolation
ویرانی
heath
سلامتی
barren
عقیم
wilderness
بیابان
wilds
وحشی ها
وحشی
solitude
تنهایی
badland
بدلند
flats
آپارتمان
Sahara
صحرا
no-man's-land
سرزمین هیچ کس
barren land
کاسه گرد و غبار
منطقه خشک
arid region
منطقه بایر
barren region
تخت گدازه
lava bed
تپه های شن و ماسه
sand dunes
سرزمین های بد
badlands
خالی
void
بایر
barrens
منظره ماه
moonscape
مرداب
marsh
باتلاق
swamp
لنگر انداختن
moor
malpais
malpais
منطقه خالی از سکنه
uninhabited region
منطقه متروکه
abandoned area
منطقه نادیده گرفته شده
neglected area
وسعت
expanse
wetland
زمین باتلاقی
bog
باتلاق
marsh
مرداب
swamp
دشت
swampland
منجلاب
lowland
فنس
mire
لنگر انداختن
fen
فنلند
moor
لجن کشی
quagmire
کشت
marshland
مشک
fenland
شستشو
slough
مورچه
slew
باتلاق ذغال سنگ نارس
muskeg
morass
peat bog