tear
tear - اشک
N/A - N/A
UK :
US :
یک قطره مایع نمکی که هنگام گریه از چشم شما خارج می شود
آسیب رساندن به چیزی مانند کاغذ یا پارچه با محکم کشیدن آن یا اجازه دادن به آن چیزی که تیز را لمس کند
if paper or cloth tears, it splits and a hole appears, because it has been pulled too hard or has touched something sharp
اگر کاغذ یا پارچه پاره شود، شکافته می شود و سوراخی ظاهر می شود، زیرا خیلی محکم کشیده شده یا به چیزی تیز برخورد کرده است.
دویدن یا رانندگی کردن در جایی خیلی سریع، به خصوص به روشی خطرناک یا بی احتیاطی
کشیدن چیزی با خشونت از یک شخص یا مکان
برای آسیب رساندن به ماهیچه یا رباط
برای آسیب رساندن به کاغذ یا پارچه با کشیدن بیش از حد آن یا اجازه دادن به آن به چیزی تیز برخورد کند
پاره کردن چیزی به سرعت یا با خشونت
وقتی شلوار یا پیراهن خود را می پوشید پاره کنید، زیرا برای شما تنگ است
اگر زنی از نردبان جوراب شلواری یا جوراب شلواری خود را بالا میبرد، آنها را پاره میکند تا یک خط بلند نازک در آن ظاهر شود.
گرفتن یک تکه لباس روی چیزی خشن یا تیز به طوری که کمی پاره شود
to deliberately destroy letters, documents etc by cutting them into thin pieces, often by using a special machine
از بین بردن عمدی حروف، اسناد و غیره با برش دادن آنها به قطعات نازک، اغلب با استفاده از یک دستگاه خاص
کمی در امتداد لبه ها پاره شده - برای لباس ها، فرش ها و غیره که زیاد استفاده شده است استفاده می شود
سوراخی در یک تکه پارچه یا کاغذ که در آن پاره شده است
اگر چشمان شما اشک می ریزد، مایع شور تولید می کند، مثلاً به دلیل هوای سرد یا دود
برای کشیدن یا جدا شدن، یا جدا کردن قطعات
برای حرکت بسیار سریع
سوراخی در یک تکه کاغذ، پارچه یا مواد دیگر که در آن پاره شده است
داشتن یک دوره موفقیت
a drop of salty liquid that flows from the eye as a result of strong emotion especially unhappiness, or pain
قطره مایع نمکی که در اثر احساسات شدید، به ویژه ناراحتی یا درد از چشم جاری می شود.
ناگهان شروع به گریه کردن
crying
گریان
(از چشم) اشک زاییدن
a drop of salty liquid that flows from the eye when it is hurt or as a result of strong emotion esp. unhappiness or pain
قطره مایع نمکی که هنگام آسیب دیدگی یا در اثر احساسات شدید از چشم جاری می شود. ناراحتی یا درد
کشیدن یا جدا شدن یا دور شدن از چیز دیگری یا ایجاد این اتفاق برای چیزی
خیلی سریع حرکت کردن؛ عجله
سوراخ یا سوراخ در چیزی که با جدا کردن یا دور کردن چیز دیگری ایجاد می شود
tear-stained cheeks
گونه های آغشته به اشک
آیا این اشک روی صورت شماست؟
I remember it as if I were still standing there streaked with blood and dust and tears, talking to her.
من آن را به یاد می آورم که انگار هنوز آنجا ایستاده بودم، رگه های خون و خاک و اشک، و با او صحبت می کردم.
غرغر کردم، جوزفینا وحشت را به اشک هایش اضافه کرد و به نحوی از آن عبور کردیم.
باید خیلی مراقب کتاب های به این قدیمی باشید چون کاغذ خیلی راحت پاره می شود.
همان طور که بلند شدم دامنم را روی صندلی پاره کردم.
چند صفحه از کتاب/از کتاب کنده شده بود.
بعد از اتوبوس در حال پارگی در جاده بود.
ساکس فصل را با اشک به پایان رساند و 70 درصد از 66 بازی اخیر خود را برد.
بازارها با اشک در آمدند و به ندرت تا 9 سال دیگر به گذشته نگاه می کردند.
tears of remorse/regret/happiness/joy/laughter
اشک پشیمانی / پشیمانی / شادی / شادی / خنده
آیا وقتی در مورد دایان صحبت می کرد به اشک در چشمان او توجه کردید؟
چرا مشاجره با تو همیشه اشک مرا در می آورد (= گریه ام می گیرد)؟
من (هیچ) اشک نمی ریزم (= ناراضی نمی شوم) وقتی او می رود، می توانم بگویم!
او را در حالی که اشک می ریخت در اتاق خوابش پیدا کردم.
چرا وقتی پیاز را می بریم چشمانمان اشک می ریزد؟
در پایان فیلم اشک در چشمانم حلقه زد (= آماده گریه بودم).
پسر پولش را از دست داده بود و اشک می ریخت (= گریه می کرد).
پیراهنم را روی میخ گرفتم و آستینش را پاره کردم.
یه سوراخ تو آستینم پاره کردم
چند صفحه از کتاب کنده شده بود.
نواری از باند را پاره کرد و دور زخم پیچید.
با عصبانیت نامه را پاره کرد (= به قطعات کوچک).
بنای قدیمی را خراب کردند (= ویران کردند).
شکل. وضعیت سیاسی کشور را تهدید می کرد که از هم پاشیده شود.
او دیر کرده بود و به دنبال کلید ماشینش می گشت و خانه را پاره می کرد.
آستر کتم پاره شده است.