excellent

base info - اطلاعات اولیه

excellent - عالی

adjective - صفت

/ˈeksələnt/

UK :

/ˈeksələnt/

US :

family - خانواده
excellence
تعالی
Excellency
جناب عالی
excel
برتری داشتن
google image
نتیجه جستجوی لغت [excellent] در گوگل
description - توضیح

  • بسیار خوب یا با کیفیت بسیار بالا


  • گفت وقتی چیزی را تایید می کنی


  • فوق العاده خوب عالی کمتر رسمی است تا عالی، و کلمه معمولی است که در گفتار روزمره انگلیسی استفاده می شود


  • فوق العاده خوب این کلمات حتی بیشتر از عالی یا عالی به نظر هیجان‌انگیز می‌آیند


  • بسیار خوب به روشی شگفت انگیز و هیجان انگیز


  • بسیار خوب - مخصوصاً زمانی استفاده می شود که تحت تأثیر چیزی قرار بگیرید


  • با کیفیت بالا و بسیار بهتر از بقیه


  • بسیار خوب - برای گفتن اینکه یک نفر چقدر خوب کاری را انجام می دهد استفاده می شود


  • به طور غیرمعمول خوب - وقتی می گویند کسی یا چیزی بسیار بهتر از دیگران است استفاده می شود


  • وقتی می گوییم چیزی آنقدر خوب است که بهتر از هر چیزی است که می توانستی تصور کنی استفاده می شود


  • خیلی خوب


  • فوق العاده خوب


  • اما نسبت به ماشین های دیگر ارزان تر است و بازی ها عالی هستند.

  • But it is cheaper than the other machines and the games are excellent.


    به من گفتند انگلیسی من عالی است.

  • They told me my English was excellent.


    اینها راه های بسیار خوبی برای کشف هستند.

  • These are excellent avenues to explore.


    بدیهی است که آب یک مصالح ساختمانی عالی است: بسیار انعطاف پذیر است، اما نه چندان قابل تراکم.

  • Most obviously water is an excellent building material: eminently flexible, but not very compressible.


    به خاطر انتخاب عالی فرشتگان نگهبان باید به او تبریک گفت.

  • He is to be congratulated on his excellent choice of guardian angels.


    او در پیدا کردن خودروهای لوکس دزدیده شده و ایجاد ارتباطات عالی با پلیس و مجرمان تخصص داشت.

  • He specialized in finding stolen luxury cars, developing excellent contacts with both police and criminals.


    آنها از انگلیسی عالی او تعریف کردند.

  • They complimented her on her excellent English.


    او در نقش‌های سربی تخصص داشت که نمونه‌های عالی آن در قلعه Powis در Powys یافت می‌شود و تراس‌های معلق تماشایی را تزئین می‌کرد.

  • He specialised in lead figures of which excellent examples are found at Powis Castle in Powys, ornamenting the spectacular hanging terraces.


    آقای ساموئل به ما مشاوره مالی بسیار خوبی داد.


  • نانسی در سلامت کامل است.

  • Nancy's in excellent health.


    به نظر من ایده بسیار خوبی است.

  • That sounds like an excellent idea to me.


    این یک وعده غذایی عالی بود.

  • That was an excellent meal.


    بسیاری از مطالعات نتایج عالی را با این دارو گزارش کردند.

  • Many studies reported excellent results with the drug.


    این بانک خدمات عالی را برای مشتریان خود ارائه می دهد.

  • The bank provides an excellent service for its customers.


    اندرو همیشه دانش آموز ممتازی بود.

  • Andrew had always been an excellent student.


    او مشتاق و سخت کوش است و پتانسیل این را دارد که یک معلم عالی باشد.

  • She's enthusiastic and hardworking and has the potential to be an excellent teacher.


    رله ماراتن، به کمک آب و هوای عالی، سه ساعت در محدوده 12 روزه خودتخصصی تیم به پایان رسید.

  • The marathon relay, aided by excellent weather was completed three hours inside the team's self-imposed limit of 12 days.


example - مثال
  • an excellent book/article


    یک کتاب/مقاله عالی

  • excellent results/work


    نتایج / کار عالی

  • The meal looked and tasted excellent.


    غذا ظاهر و طعم عالی داشت.

  • Both the food and the service were truly excellent.


    هم غذا و هم خدمات واقعا عالی بود.

  • The performances of the cast are uniformly excellent throughout.


    نقش آفرینی بازیگران در کل به طور یکنواخت عالی است.

  • She has done an excellent job of adapting the novel for the screen.


    او کار بسیار خوبی در اقتباس از رمان برای پرده انجام داده است.

  • It is an excellent example of how a farm can work in harmony with nature.


    این یک نمونه عالی از این است که چگونه یک مزرعه می تواند در هماهنگی با طبیعت کار کند.

  • The party provided an excellent opportunity to meet new people.


    این مهمانی فرصتی عالی برای ملاقات با افراد جدید فراهم کرد.


  • آپارتمان در شرایط عالی و آماده نقل و انتقال است.


  • او در ورزش عالی و در هنر عالی بود.

  • Our staff are excellent at advising small businesses.


    کارکنان ما در مشاوره به مشاغل کوچک عالی هستند.

  • The experience was excellent for students' self-confidence.


    این تجربه برای اعتماد به نفس دانش آموزان عالی بود.

  • Ferns are excellent for planting in shady parts of the garden.


    سرخس برای کاشت در قسمت های سایه دار باغ عالی است.

  • You can all come? Excellent!


    همه می توانید بیایید؟ عالی!

  • It's excellent to see so many people at today's event!


    دیدن این همه افراد در رویداد امروز بسیار عالی است!

  • The facilities at the hotel are superb.


    امکانات هتل فوق العاده است.


  • یک وعده غذایی عالی

  • She speaks excellent French.


    او فرانسوی را عالی صحبت می کند.

  • At $400 the bike is excellent value.


    قیمت دوچرخه 400 دلار بسیار عالی است.

  • It was absolutely excellent.


    کاملا عالی بود

  • In an otherwise excellent issue I found Creed's article very unconvincing.


    در یک شماره عالی، مقاله کرید را بسیار غیرقابل قبول یافتم.

  • The school is considered excellent.


    مدرسه عالی در نظر گرفته می شود.

  • These potatoes are excellent for baking.


    این سیب زمینی ها برای پخت عالی هستند.


  • از بالکن می توانید منظره ای عالی از شهر داشته باشید.

  • The food was excellent.


    غذا عالی بود

  • Her car is in excellent condition.


    ماشین او در شرایط عالی است.

  • The fall in interest rates is excellent news for borrowers.


    کاهش نرخ بهره خبر بسیار خوبی برای وام گیرندگان است.

  • Our sales are up for the third year in a row. Excellent. (= I'm extremely pleased.)


    فروش ما برای سومین سال متوالی افزایش یافته است. عالی. (= من بسیار خوشحالم.)

  • The car is in excellent condition.


    ماشین در شرایط عالی است.

  • The school is known for its excellence.


    این مدرسه به دلیل برتری خود شناخته شده است.

synonyms - مترادف
  • exceptional


    استثنایی


  • درخشان

  • exquisite


    نفیس


  • خوب

  • magnificent


    باشکوه

  • outstanding


    برجسته

  • distinguished


    متمایز

  • exemplary


    نمونه


  • خارق العاده


  • باور نکردنی

  • sensational


    پر شور

  • spectacular


    دیدنی و جذاب - تماشایی

  • admirable


    قابل تحسین


  • حیرت آور


  • عالی


  • چشمگیر

  • marvellousUK


    شگفت انگیز انگلستان

  • marvelousUS


    شگفت انگیز ایالات متحده

  • splendid


    فوق العاده

  • superb


    انجام شده است


  • رشک برانگیز

  • accomplished


    درجه یک

  • enviable


    بزرگ

  • first-rate


    قابل توجه


  • بی همتا

  • notable


    حق بیمه

  • peerless


    نخست

  • premium


    استرلینگ


  • sterling


  • supreme


antonyms - متضاد

  • وحشتناک


  • فقیر

  • bad


    بد

  • crude


    خام

  • inferior


    پست تر

  • insignificant


    ناچیز


  • معمولی

  • unexceptional


    غیر استثنایی

  • abysmal


    افتضاح

  • appalling


    مخوف

  • indistinguished


    نامشخص


  • مشترک

  • detestable


    نفرت انگیز

  • disastrous


    فاجعه بار

  • dreadful


    ترسناک

  • frightful


    زشت و زننده

  • ghastly


    ناگوار

  • hideous


    دلهره آور

  • horrendous


    ناقص

  • horrible


    درجه دوم

  • horrid


    غیر قابل توجه

  • horrific


    نالایق

  • imperfect


    بی رحمانه

  • second-class


    میانگین

  • second-rate


    خیلی بد و ناخوشایند

  • unnoteworthy


    زیر همتراز

  • unworthy


  • atrocious




  • below par


لغت پیشنهادی

bumblebee

لغت پیشنهادی

blueberry

لغت پیشنهادی

rift