farm
farm - مزرعه
noun - اسم
UK :
US :
منطقه ای از زمین که برای کشت محصولات کشاورزی یا نگهداری حیوانات استفاده می شود
خانه اصلی در مزرعه ای که کشاورز در آن زندگی می کند
یک مزرعه بسیار بزرگ در غرب ایالات متحده، کانادا یا آمریکای جنوبی که در آن گوسفند، گاو یا اسب پرورش داده می شود.
a very large farm in the western US Canada, or South America where sheep, cattle, or horses are bred
قطعه زمینی که برای کشاورزی استفاده می شود، که کوچکتر از یک مزرعه معمولی است
مساحت وسیعی از زمین در یک کشور گرم که در آن محصولاتی مانند چای، پنبه و شکر کشت می شود.
یک قطعه زمین برای کشاورزی که در گذشته توسط دولت های آمریکا و کانادا به مردم داده شده بود
منطقه ای از زمین مورد استفاده برای کشاورزی یا دامداری
منطقه ای از زمین، اغلب با گلخانه روی آن، که برای رشد سبزیجات و میوه استفاده می شود
زمینی با درخت که برای پرورش میوه استفاده می شود
مساحت کوچکی از زمین، به ویژه در یک شهر یا شهر، که می توانید از آن برای پرورش سبزیجات خود استفاده کنید. زمین معمولاً متعلق به شورای محلی است که اجاره بسیار کمی را دریافت می کند.
a small area of land of land especially in a town or city which you can use for growing your own vegetables.The land is usually owned by the local council who charge a very low rent
عمل کشاورزی
مربوط به کشت محصولات زراعی
استفاده از زمین برای کشت محصولات زراعی یا نگهداری حیوانات
منطقه ای از زمین که برای کشت محصولات کشاورزی یا نگهداری حیوانات به عنوان تجارت استفاده می شود
مکانی که در آن ماهی یا حیوانات خاصی به عنوان تجارت پرورش داده می شود
استفاده از زمین برای کشت محصولات کشاورزی، نگهداری حیوانات و غیره
یک مساحت زمین، همراه با یک خانه و ساختمان، که برای رشد محصولات زراعی و/یا نگهداری از حیوانات به عنوان تجارت استفاده می شود.
an area of land together with a house and buildings, used for growing crops and/or keeping animals as a business
مکانی که در آن نوع خاصی از حیوانات به تعداد زیاد نگهداری می شود تا به فروش برسد
استفاده از زمین برای کشت محصولات زراعی و/یا نگهداری حیوانات به عنوان تجارت
یک مساحت زمین، به ویژه همراه با یک خانه و ساختمان های دیگر که برای رشد محصولات کشاورزی یا نگهداری حیوانات استفاده می شود
an area of land esp. together with a house and other buildings, used for growing crops or keeping animals
مزرعه همچنین می تواند مکانی باشد که در آن نوع خاصی از حیوانات به تعداد زیاد پرورش داده می شود تا به فروش برسد
استفاده از زمین برای کشت محصولات زراعی یا نگهداری حیوانات به عنوان تجارت
منطقه ای از زمین، معمولا با مزارع و ساختمان، که برای پرورش حیوانات و کشت محصولات به عنوان یک تجارت استفاده می شود.
an area of land usually with fields and buildings, used for raising animals and growing crops as a business
مکانی که در آن ماهی یا حیوانات دیگر پرورش داده می شود
استفاده از زمین برای پرورش محصولات کشاورزی، پرورش حیوانات و غیره.
مزرعه ای در جنوب آلبرتا
پس از مدتی بثشبا به کارگران مزرعه خود شب بخیر گفت و در و پنجره های اتاق نشیمن را بست.
After a while Bathsheba said goodnight to her farm workers, and closed the sitting-room door and windows.
این معادل کار کارگران مهاجر مزرعه بود.
به عبارت دیگر، جبران دارایی های تامین شده از سربار مزرعه است.
بینشی از زندگی در مزرعه در گذشته و حال بدست آورید.
مزرعه ای به مساحت 200 هکتار
یک مزرعه لبنی
یک مزرعه ارگانیک
یک مزرعه خوک / گوسفند / مرغداری
او مزرعه را به تنهایی اداره می کند.
برای زندگی در مزرعه
او در مزرعه خانوادگی کار می کند.
در زمان برداشت در مزرعه کمک کردند.
یک کارگر/کارگر مزرعه
farm animals
حیوانات مزرعه
farm buildings/machinery
ساختمان / ماشین آلات مزرعه
farm income/subsidies
درآمد مزرعه / یارانه
یک خانواده کشاورز
مزرعه ماهی قزل آلا/راسو
شرکت مزرعه را روی مدل بازاریابی جدید شرط بندی کرد، اما متوجه شد که این مدل موفقیت آمیز نبوده است.
نخست وزیر برنامه خود را برای بازخرید مزرعه از مالکیت خارجی فاش کرد.
دولت از ادامه فروش مزرعه خوشحال است.
در طول جنگ، تعداد کمی از مردان برای کار در مزرعه باقی مانده بودند.
درآمد مزارع در سال گذشته 11 درصد افزایش یافته است.
محصولات کشاورزی، از جمله میوه و ذرت، صادرات اصلی آنها بود.
او تمام عمرش را در آن مزرعه زندگی کرده بود.
من در یک مزرعه روستایی بزرگ شدم.
انتظار میرود فروشگاههای عرضه مزرعه محلی تجارت خود را از دست بدهند.
جمهوریخواهان امیدوارند که لایحه مزرعه را در سال مالی جاری تصویب کنند.
او در مزرعه بعدی زندگی می کند.
ده مزرعه نمونه راه اندازی شده است تا روش های تولید مدرن را به نمایش بگذارد.
مزرعه 80 هکتاری اکنون به صورت شبانه روزی کار می کند.
اتحادیه اروپا تصمیم گرفته است یارانه های کشاورزی را کاهش دهد.
این منطقه ترکیبی از مزرعه کار و موزه کشاورزی است.
بچه ها مجبور بودند در مزرعه خانوادگی کار کنند.
اقتصاد مزرعه پایدار بود.
farmstead
مزرعه
ranch
در مرتع پرورش احشام
املاک
grange
گرنج
plantation
خانه
homestead
خرده مالکیت
smallholding
برگزاری
holding
سطح زیر کشت
acreage
تاکستان
vineyard
زمین
کرافت
croft
ایستگاه
هکتار
acres
خانه مزرعه
farmhouse
خودکار
pen
شامبا
shamba
تاپ
tope
زمین کشاورزی
farmland
جانشینی
steading
باغ میوه
orchard
درختکاری
arboretum
محفظه
enclosure
رشته
مالکیت آزاد
freehold
باغ
علفزار
grassland
چمن
چمنزار
meadow
مهد کودک
nursery
مرتع
pasture