incredible
incredible - باور نکردنی
adjective - صفت
UK :
US :
اعتبار
ناباوری
معتبر
بی اعتقاد
بطور باور نکردنی
به طور قابل اعتماد
ناباورانه
بسیار خوب، بزرگ یا عالی
باور کردنش خیلی عجیبه یا باور کردنش خیلی سخته
باور کردن آن غیرممکن یا بسیار دشوار است
فوق العاده خوب
باور کردنش غیرممکن یا خیلی سخته
Incredible همچنین برای تاکید بر اینکه چیزی به طور غیرعادی خوب یا بد است استفاده می شود
این کارخانه توانایی تولید باورنکردنی 100 خودرو در ساعت را داشت.
نرخ طلاق در ایالات متحده بسیار باورنکردنی است.
The panorama from this point was incredible a one-hundred-and-eighty-degree vision of natural grandeur.
پانورامای این نقطه باورنکردنی بود، چشم اندازی صد و هشتاد درجه از عظمت طبیعی.
Do you know-this is pretty incredible actually-I once saw Ringo Starr.
آیا می دانید این واقعاً باورنکردنی است - من یک بار رینگو استار را دیدم.
It's an incredible confidence-inspiring drive.
این یک حرکت الهامبخش اعتماد به نفس است.
She's an incredible dancer.
او یک رقصنده باورنکردنی است.
Winning the championship was an incredible feeling.
قهرمانی حس باورنکردنی بود.
برای یک لحظه باورنکردنی، مریل حسادت الیز را متوجه شد.
After beating incredible odds to prove himself a classroom genius, Steven has been cruelly snubbed by prospective employers.
استیون پس از شکست دادن شانس های باورنکردنی برای اثبات نابغه بودن خود در کلاس درس، به طرز بی رحمانه ای توسط کارفرمایان احتمالی مورد بی مهری قرار گرفت.
داستانی باورنکردنی از بقا
It is really quite incredible that after ten months, Councillor Buchanan should still be unaware of such basic facts.
واقعاً باورنکردنی است که پس از ده ماه، شورای شهر بوکانن هنوز از چنین حقایق اساسی بی خبر باشد.
باور نکردنی است که پلیس هنوز او را دستگیر نکرده است.
He has an incredible understanding of what needs to be done.
او درک باورنکردنی از آنچه باید انجام شود دارد.
an incredible story
یک داستان باور نکردنی
باورنکردنی به نظر می رسید که او یک هفته قبل در آنجا بوده است.
برای من باورنکردنی است که فقط یک نفر صدمه دیده است.
واقعاً باورنکردنی است که چگونه او توانست از آن دور شود.
باور نکردنی است که فکر کنیم این رابطه سال ها ادامه داشته است.
هتل باور نکردنی بود.
You're pretty incredible Barbara.
تو خیلی باورنکردنی هستی، باربارا.
ایستادن منتظر شروع ماراتن باورنکردنی ترین احساس بود.
This is an incredible opportunity for us as a company.
این یک فرصت باورنکردنی برای ما به عنوان یک شرکت است.
The trip to Costa Rica was an incredible experience.
سفر به کاستاریکا یک تجربه باورنکردنی بود.
باورنکردنی است که دوباره او را به خانه داشته باشیم.
The Yorkshire forests were incredible to drive in.
جنگل های یورکشایر برای رانندگی باورنکردنی بود.
an incredible amount of work
حجم کار باور نکردنی
The UFO zoomed off at an incredible speed.
یوفو با سرعتی باورنکردنی زوم شد.
The prices they charge are absolutely incredible.
قیمت هایی که آنها می گیرند کاملاً باورنکردنی است.
اکثر مردم این ادعا را کاملاً باورنکردنی می دانند.
حتی امروز، داستان باورنکردنی به نظر می رسد.
It was incredible but true.
باور نکردنی بود اما واقعی.
او به من گفت که او مرده است. باور نکردنی به نظر می رسید.
سرعت بهبودی او تقریباً باورنکردنی به نظر می رسد.
شما مطمئناً این اتهام باورنکردنی علیه او را باور نمی کنید؟
The prize money is an incredible $6 million.
مبلغ جایزه باورنکردنی 6 میلیون دلار است.
تقاضا برای محصول جدید کاملاً باورنکردنی بوده است.
به نظر می رسید که او مبلغی باورنکردنی خرج کرده است.
I felt an incredible sense of relief.
احساس آرامش باورنکردنی داشتم.
Tourism is of incredible importance to the country's economy.
گردشگری از اهمیت فوق العاده ای برای اقتصاد کشور برخوردار است.
The latest missiles can be fired with incredible accuracy.
جدیدترین موشک ها را می توان با دقت باورنکردنی شلیک کرد.
باور نکردنی به نظر می رسد که هیچ کس این بحران را پیش بینی نکرده باشد.
Yeah it was an incredible performance.
بله، اجرای باورنکردنی بود.
What an incredible motorbike!
چه موتور باورنکردنی!
She showed incredible courage and determination in coming back from her injuries to compete again at the international level.
او شجاعت و عزم باورنکردنی را در بازگشت از مصدومیت خود برای رقابت مجدد در سطح بین المللی نشان داد.
unbelievable
باور نکردنی
unconvincing
غیرمتقاعدکننده
unthinkable
غیر قابل تصور
implausible
غیر قابل قبول
improbable
غیر محتمل
inconceivable
دور از ذهن
unimaginable
غیر ممکن
far-fetched
سوال برانگیز
چرند
questionable
عجیب
absurd
حیرت انگیز
astonishing
خارق العاده
astounding
عجیب و غریب
مضحک
fantastic
خیالی
outlandish
فوق العاده
preposterous
بی اعتقاد
fanciful
مشکوک
fantastical
سرسام آور
incredulous
غیر واقعی
doubtful
مهیج
dubious
غیر اجباری
staggering
ماهی
unconceivable
مسخره - مضحک
unrealistic
breathtaking
unimagined
uncompelling
fishy
phenomenal
ridiculous
believable
قابل باور
convincing
متقاعد کننده
cogitable
قابل درک
conceivable
ممکن
credible
معتبر
imaginable
قابل تصور
plausible
محتمل
realistic
واقع بین
ممکن است
sensible
معقول
creditable
قابل اعتبار
احتمال دارد
supposable
قابل فرض
thinkable
قابل تامل
قابل تحمل
probable
معمولی
tenable
مشترک
طبیعی
انتظار می رود
آشنا
منظم
expected
شدنی
persuasive
قابل اعتماد
گویا
شاید
feasible
صدا
trustworthy
rational
reliable