otherwise
otherwise - در غیر این صورت
adverb - قید
UK :
US :
وقتی می گویند اگر کاری انجام نشود چه اتفاق بدی می افتد استفاده می شود
برای گفتن اینکه اگر اتفاق دیگری نمی افتاد چه اتفاقی می افتاد یا ممکن بود اتفاق بیفتد استفاده می شود
به جز آنچه ذکر شد
به روشی متفاوت
used after an order or suggestion to show what the result will be if you do not follow that order or suggestion
بعد از سفارش یا پیشنهاد استفاده می شود تا نشان دهد اگر آن سفارش یا پیشنهاد را دنبال نکنید، نتیجه چه خواهد بود
متفاوت، یا به روشی دیگر
به جز آنچه که اخیراً به آن اشاره شد
used to show that something is completely different from what you think it is or from what was previously stated
برای نشان دادن اینکه چیزی کاملاً با آنچه فکر میکنید یا با آنچه قبلاً گفته شد متفاوت است استفاده میشود
در غیر این صورت نیز به معنای جز آنچه به آن اشاره شد
اگر نه یا چیز دیگر
یک سوم پزشکان عقیده دیگری داشتند.
Similarly an increase in the supply of money will have real output effects whether it is anticipated or otherwise.
به طور مشابه، افزایش عرضه پول، چه پیش بینی شده باشد و چه غیر از این، اثرات تولید واقعی خواهد داشت.
پلیس تاکید کرد که تا زمانی که خلاف آن ثابت نشود، استراسکو بی گناه تلقی خواهد شد.
وضعیت در واقع بسیار جدی بود، حتی اگر دولت سعی می کرد خلاف این را وانمود کند.
اما سعی کنید او را در غیر این صورت متقاعد کنید.
It is equally vital that both should be mentioned, otherwise a client particularly a buyer could be seriously misled.
ذکر هر دوی آنها به همان اندازه حیاتی است، در غیر این صورت یک مشتری، به ویژه یک خریدار، ممکن است به طور جدی گمراه شود.
بازرسی از ساختمان گسل هایی را نشان داد که در غیر این صورت ممکن بود نادیده گرفته شوند.
I'm glad you told me about the show being cancelled. Otherwise I'd have travelled all the way to Glasgow for nothing.
خوشحالم که درباره کنسل شدن برنامه به من گفتی. در غیر این صورت من تمام راه را به گلاسکو سفر می کردم.
ارجاعات بخش زیر مربوط به قانون شرکتها 1985 است مگر اینکه خلاف آن ذکر شده باشد.
سس را هم بزنید تا خنک شود وگرنه گلوله می شود.
او غرغر نمیکرد یا هیاهو نمیکرد یا از خودش نمایشی نمیساخت.
او باید قطار را از دست داده باشد، وگرنه تا به حال اینجا بود.
نمی توانست چیز مهمی باشد، وگرنه او دوباره تماس می گرفت.
Unless otherwise specified, all fields have a maximum length of 20 characters, including colons, square brackets, etc.
مگر اینکه خلاف آن مشخص شده باشد، تمام فیلدها حداکثر 20 کاراکتر از جمله دو نقطه، براکت مربع و غیره دارند.
باید آن را تایپ کنید؛ در غیر این صورت، آنها قادر به خواندن آن نخواهند بود.
پدر و مادرم این پول را به من قرض دادند. وگرنه نمیتونستم هزینه سفر رو بپردازم.
پنجره را ببند وگرنه اینجا خیلی سرد می شود.
ما به پروژه متعهد هستیم. در غیر این صورت ما اینجا نبودیم.
این پروژه به کودکان فرصت هایی داده بود که در غیر این صورت هرگز نمی توانستند داشته باشند.
در طبقه بالا کمی موسیقی پخش می شد. وگرنه خانه ساکت بود.
او کمی کبود شده بود اما در غیر این صورت آسیبی ندیده بود.
بیسمارک که به عنوان صدر اعظم آهنین شناخته می شود
It is not permitted to sell or otherwise distribute copies of past examination papers.
فروش یا توزیع کپی از اوراق امتحانی گذشته مجاز نیست.
شما می دانید این در مورد چیست. چرا غیر از این وانمود می کنید (= که نمی کنید)؟
He maintains that he is innocent but the police are looking for evidence and witnesses to prove otherwise.
او مدعی است که بی گناه است، اما پلیس به دنبال شواهد و شاهدانی برای اثبات خلاف آن است.
حتی زمانی که عقل سلیم خلاف این را بیان می کند، خوش بینی حاکم است.
می خواستم او را ببینم اما او غیر از آن نامزد بود (= کار دیگری می کرد).
مگر اینکه خلاف آن ذکر شده باشد، تمام ترجمه های موجود در متن متعلق به من است.
اگر غیر از این نمی دانستید، فکر می کردید این یک فیلم پرهزینه است.
کشف حقیقت یا غیر این گفته ها ضروری بود.
ما در برابر هر گونه خسارت، تصادفی یا غیره بیمه می کنیم.
بهتره بنویسم وگرنه فراموشش میکنم
با خانه تماس بگیرید، در غیر این صورت والدین شما شروع به نگرانی خواهند کرد.
پلیس معتقد است که او دزد است، اما همه شواهد خلاف این را نشان می دهد (= که او نیست).
بر اساس منشور حقوق، شخص تا زمانی که خلاف آن ثابت نشود (= گناهکار) بی گناه فرض می شود.
معترضان اعدام، زندانی یا تحت تعقیب دیگر قرار گرفتند.
ماریون موریسون با نام دیگر جان وین ستاره سینما در سال 1907 به دنیا آمد.
من نمی توانم شما را در روز سه شنبه ملاقات کنم - من در غیر این صورت نامزد/مشغول هستم (= کار دیگری انجام می دهم).
دوچرخه نیاز به چرخ جدید دارد، اما در غیر این صورت وضعیت خوبی دارد.
کیفیت ضعیف صدا یک فیلم زیبا را خراب کرد.
او ممکن است به شما گفته باشد که یک برقکار ماهر است، اما حقیقت کاملاً خلاف این است.
ساموئل کلمنس، معروف به مارک تواین
بخشهایی از شرکت فروخته میشود یا بهطور دیگری برچیده میشود.
من دوست دارم وقتی هوا گرم است بیرون کار کنم، اما در غیر این صورت در خانه می مانم.
اگر می خواهی به من بگو وگرنه آن را به فریا می دهم.