under
under - زیر
preposition - حرف اضافه
UK :
US :
پایین تر یا در سطح پایین تر از چیزی، یا تحت پوشش چیزی
کمتر از یک عدد، مقدار، سن یا قیمت خاص است
برای گفتن اینکه چه چیزی با چیزی انجام می شود یا چگونه با آن برخورد می شود استفاده می شود
تحت تأثیر یک شرایط، تأثیر یا موقعیت خاص
طبق یک قرارداد خاص، قانون و غیره
اگر تحت رهبری یک رهبر خاص، دولت و غیره اتفاقی بیفتد، زمانی اتفاق می افتد که آنها در قدرت هستند
if you work under someone they have a higher position in the company organization etc than you and they help to direct your work
اگر زیر نظر شخصی کار می کنید، او در شرکت، سازمان و غیره جایگاه بالاتری نسبت به شما دارد و به هدایت کار شما کمک می کند
برای بیان اینکه در کدام قسمت از یک کتاب، فهرست یا اطلاعات خاص سیستم می توان یافت می شود استفاده می شود
if you write or do something under a particular name you do it using that name instead of your real name
اگر کاری را با نام خاصی بنویسید یا انجام دهید، آن را با استفاده از آن نام به جای نام واقعی خود انجام می دهید
چیزی که زیر چیز دیگری است، آن چیز را مستقیماً بالای آن یا پوشانده است
در موقعیتی پایین تر از چیزهای دیگر، هرچند نه همیشه مستقیماً در زیر آن
زیر - به ویژه برای تأکید بر اینکه چیزی چیزی را می پوشاند، لمس می کند یا پنهان می کند استفاده می شود
زیر یا در سطح پایین تر
عمل یا کیفیتی کمتر از آنچه صحیح، مورد نیاز یا مطلوب است
زیر چیزی رفتن
داخل یا زیر چیزهای دیگر
اهمیت کمتر یا در رتبه پایین تر
در یا در موقعیتی پایین تر یا پایین تر از چیز دیگری، اغلب به طوری که یک چیز دیگری را می پوشاند
If a piece of land is under a particular type of plant that plant is growing on the whole of that area
اگر یک قطعه زمین زیر یک نوع گیاه خاص باشد، آن گیاه در کل آن منطقه رشد می کند
If a book article or piece of information is under a particular title you can find it below or following that title in a list book library etc.
اگر کتاب، مقاله یا قطعه ای از اطلاعات تحت عنوان خاصی باشد، می توانید آن را در زیر یا دنبال آن عنوان در فهرست، کتاب، کتابخانه و غیره بیابید.
کمتر از
در طی، در نتیجه یا بر اساس یک موقعیت خاص، رویداد، قانون و غیره اتفاق می افتد.
در فرآیند حمله، در نظر گرفتن، بحث و گفتگو و غیره.
به روشی که ذکر شد رفتار کرد
باور کردن به چیزی، اغلب به اشتباه
controlled or governed by a particular person organization or force
توسط یک فرد، سازمان یا نیروی خاص کنترل یا اداره می شود
به انجام کاری دستور داده شده باشد
using a particular name especially one that is not your real name
استفاده از یک نام خاص، به خصوص نامی که نام واقعی شما نیست
زیر سطح چیزی
کافی نیست یا به خوبی یا به اندازه لازم انجام نشده است
زیر
زیر تخت رو نگاه کردی؟
او نردبان را زیر (= درست پایین تر از) پنجره گذاشت.
سگ زیر دروازه فشرد و به سمت جاده دوید.
قایق زیر چند متری آب دراز کشید.
درآمد سالانه زیر 10000 پوند
کمتر از یک ساعت طول کشید.
من در واقع کمتر از دو دقیقه در فیلم هستم.
هیچ کس زیر 18 سال مجاز به خرید الکل نیست.
دیوار زیر فشار فرو ریخت.
اخیراً احساس استرس دارم.
من در مورد اینکه این چه کار سختی خواهد بود، توهم ندارم.
شما تحت بیهوشی قرار خواهید گرفت، بنابراین چیزی احساس نخواهید کرد.
این کشور اکنون تحت حکومت نظامی قرار دارد.
ضرب سکه در زمان الیزابت اول (= زمانی که او ملکه بود) اصلاح شد.
او 19 کارمند دارد که زیر نظر او کار می کنند.
Under its new conductor, the orchestra has established an international reputation.
این ارکستر تحت رهبری جدید خود شهرت بین المللی پیدا کرده است.
مردی بر اساس قانون سلامت روان بازداشت شد.
طبق شرایط اجاره، شما حق نداشتید ملک را به اجاره فرعی بدهید.
Is the television still under guarantee?
آیا تلویزیون هنوز گارانتی دارد؟
هتل هنوز در حال ساخت است.
موضوع در دست بررسی است.
او همچنین با نام مستعار باربارا واین می نوشت.
اگر زیر ورزش نیست، سعی کنید زیر بازی را جستجو کنید.
زیر تخت پنهان شد.
در سال 79 پس از میلاد، شهر پمپئی در زیر لایه ای از خاکستر به عمق هفت متر مدفون شد.
دماسنج را زیر زبانم گذاشت.
زیر بازو (= بین بالای بازو و کنار بدنش) پوشه ای گرفته بود.
زیر درختی (= زیر شاخه های آن) ایستادند تا خیس نشوند.
مزارع اصلی زیر گندم است.
کتابهای مربوط به انسل آدامز احتمالاً تحت عنوان هنر یا عکاسی خواهند بود.
فرنی؟ که در زیر دسر آمده است.