under

base info - اطلاعات اولیه

under - زیر

preposition - حرف اضافه

/ˈʌndər/

UK :

/ˈʌndə(r)/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [under] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • Have you looked under the bed?


    زیر تخت رو نگاه کردی؟

  • She placed the ladder under (= just lower than) the window.


    او نردبان را زیر (= درست پایین تر از) پنجره گذاشت.

  • The dog squeezed under the gate and ran into the road.


    سگ زیر دروازه فشرد و به سمت جاده دوید.

  • The boat lay under several feet of water.


    قایق زیر چند متری آب دراز کشید.

  • an annual income of under £10 000


    درآمد سالانه زیر 10000 پوند

  • It took us under an hour.


    کمتر از یک ساعت طول کشید.

  • I'm actually in the film for just under two minutes.


    من در واقع کمتر از دو دقیقه در فیلم هستم.

  • Nobody under 18 is allowed to buy alcohol.


    هیچ کس زیر 18 سال مجاز به خرید الکل نیست.

  • The wall collapsed under the strain.


    دیوار زیر فشار فرو ریخت.

  • I've been feeling under stress lately.


    اخیراً احساس استرس دارم.

  • I'm under no illusions about what hard work this will be.


    من در مورد اینکه این چه کار سختی خواهد بود، توهم ندارم.

  • You'll be under anaesthetic, so you won't feel a thing.


    شما تحت بیهوشی قرار خواهید گرفت، بنابراین چیزی احساس نخواهید کرد.

  • The country is now under martial law.


    این کشور اکنون تحت حکومت نظامی قرار دارد.

  • The coinage was reformed under Elizabeth I (= when she was queen).


    ضرب سکه در زمان الیزابت اول (= زمانی که او ملکه بود) اصلاح شد.

  • She has a staff of 19 working under her.


    او 19 کارمند دارد که زیر نظر او کار می کنند.

  • Under its new conductor, the orchestra has established an international reputation.


    این ارکستر تحت رهبری جدید خود شهرت بین المللی پیدا کرده است.

  • A man was detained under the Mental Health Act.


    مردی بر اساس قانون سلامت روان بازداشت شد.

  • Under the terms of the lease you had no right to sublet the property.


    طبق شرایط اجاره، شما حق نداشتید ملک را به اجاره فرعی بدهید.

  • Is the television still under guarantee?


    آیا تلویزیون هنوز گارانتی دارد؟

  • The hotel is still under construction.


    هتل هنوز در حال ساخت است.

  • The matter is under investigation.


    موضوع در دست بررسی است.

  • She also wrote under the pseudonym of Barbara Vine.


    او همچنین با نام مستعار باربارا واین می نوشت.

  • If it's not under ‘sports’, try looking under ‘games’.


    اگر زیر ورزش نیست، سعی کنید زیر بازی را جستجو کنید.

  • He hid under the bed.


    زیر تخت پنهان شد.

  • In AD 79 the city of Pompei was buried under a layer of ash seven metres deep.


    در سال 79 پس از میلاد، شهر پمپئی در زیر لایه ای از خاکستر به عمق هفت متر مدفون شد.

  • She put the thermometer under my tongue.


    دماسنج را زیر زبانم گذاشت.

  • She was holding a folder under her arm (= between her upper arm and the side of her body).


    زیر بازو (= بین بالای بازو و کنار بدنش) پوشه ای گرفته بود.

  • They stood under a tree (= below its branches) to avoid getting wet.


    زیر درختی (= زیر شاخه های آن) ایستادند تا خیس نشوند.

  • The main fields are under wheat.


    مزارع اصلی زیر گندم است.

  • Books on Ansel Adams will probably be under Art or Photography.


    کتاب‌های مربوط به انسل آدامز احتمالاً تحت عنوان هنر یا عکاسی خواهند بود.

  • Custard? That comes under Desserts.


    فرنی؟ که در زیر دسر آمده است.

synonyms - مترادف
antonyms - متضاد

  • در بالا


  • بر فراز


  • در بالای

  • atop


    بیشتر از

  • higher than


    در سراسر


  • بالا

  • aloft


    فراتر


  • بر

  • on


    بالاتر از


  • مشرف

  • higher up than


    در بالای سر


  • برتر

  • overlooking


    بالاتر

  • overhead


    فرمان دادن

  • superior


    ارشد به

  • higher


    برتر از

  • commanding


    قدرتمندتر از


  • جلوتر از

  • superior to




لغت پیشنهادی

predictably

لغت پیشنهادی

religion

لغت پیشنهادی

impressive