title
title - عنوان
noun - اسم
UK :
US :
عنوان فرعی
استحقاق
عنوان شده است
زیرنویس شده
حق داشتن
نامی که به یک کتاب خاص، نقاشی، بازی و غیره داده می شود
یک کتاب
a name such as ‘Sir’ or ‘Professor’, or abbreviations such as ‘Mrs’ or ‘Dr’, that are used before someone’s name to show their rank or profession whether they are married etc
نامی مانند «آقا» یا «پروفسور» یا اختصاراتی مانند «خانم» یا «دکتر» که قبل از نام فردی برای نشان دادن رتبه یا حرفه او، خواه متاهل و غیره استفاده می شود.
نامی که شغل یا موقعیت شخصی را توصیف می کند
موقعیت برنده شدن در یک مسابقه ورزشی مهم
حق قانونی داشتن یا داشتن چیزی
نامی که شغل یا موقعیت یک فرد را توصیف می کند
کتاب، مجله، نرم افزار خاصی که توسط یک شرکت فروخته می شود
حق قانونی مالکیت
نام یک فیلم، کتاب، نقاشی، قطعه موسیقی و غیره.
the information given at the end or beginning of a film or television programme, stating the names of the people who acted in it or were involved in its production
اطلاعاتی که در پایان یا ابتدای یک فیلم یا برنامه تلویزیونی داده می شود، با ذکر نام افرادی که در آن نقش داشته اند یا در تولید آن نقش داشته اند.
کلمه ای که قبل از نام شخصی استفاده می شود و رتبه اجتماعی، شایستگی، موقعیت در سازمان، جنسیت و غیره را بیان می کند.
a word that is used before someone's name stating their social rank qualifications, position in an organization gender etc.
موقعیتی که با شکست دادن سایر رقبا در یک مسابقه ورزشی به دست می آورید
حق قانونی داشتن یک قطعه زمین یا ساختمان یا سندی که این حق را ثابت کند
برای دادن عنوان به یک کتاب، فیلم، نمایشنامه، آهنگ یا اثر هنری
نام کتاب، فیلم، نمایشنامه، آهنگ یا اثر هنری
کلمه یا عبارتی که رتبه یا شغل یک فرد را نشان می دهد
یک جایزه یا بیانیه عمومی که نشان می دهد کسی در یک ورزش یا رقابت خاص بهترین است
حق قانونی داشتن چیزی، به ویژه یک قطعه زمین یا یک ساختمان
نام یک کتاب، فیلم، مقاله، قطعه موسیقی و غیره.
کتابی با عنوان خاص که توسط یک ناشر تهیه شده است
کلمه ای که گاهی در مقابل نام کسی برای نشان دادن موقعیت او به کار می رود
نام یک شغل خاص در یک سازمان
the name of a particular job in an organization
موقعیتی که یک فرد یا تیم با شکست دادن سایرین در یک مسابقه ورزشی به دست می آورد
حق قانونی داشتن یک ساختمان یا یک قطعه زمین
تا کریسمس، ناشر انتظار دارد که 25 عنوان در دسترس داشته باشد.
تمامی طرح ها با عنوان تمیز تضمینی در شرکت های برون مرزی ارائه می شوند.
عنوان رسمی لوئیس «رئیس مشترک موقت» است.
«تقابل در کار» عنوان این کارگاه است.
معمولاً در پشت صفحه عنوان یافت می شود.
عنوان کتاب جدیدش چیست؟
عنوان کتاب/آلبوم
برخی از عناوین و اشعار او نیز مورد انتقاد قرار گرفته است.
اشعار او با عنوان «عشق و عقل» منتشر شد.
آهنگ عنوان از آخرین سی دی آنها (= آهنگی با عنوان همان دیسک)
او نقش اصلی را در «کارمن» (= نقش کارمن در آن اپرا) خوانده است.
The title character (= the person mentioned in the name of the book play etc.) is a native of Colombia.
شخصیت عنوان (= شخصی که در نام کتاب، نمایشنامه و غیره ذکر شده است) بومی کلمبیا است.
این شرکت سالانه بیست عنوان جدید منتشر می کند.
دوک فعلی این عنوان را از پدرش به ارث برده است.
نام و عنوان خود را (= آقای، خانم، خانم، دکتر و غیره) بفرمایید.
عنوان رسمی این شغل دستیار اداری است.
نام و عنوان شغلی شما چیست؟
بسی اسمیت عنوان امپراتور آبی ها را به دست آورد.
در سال 2017، بروکس عنوان رئیس را بر عهده گرفت.
او سه عنوان قهرمانی جهان را کسب کرده است.
او از عنوان خود در مسابقات آزاد فرانسه این هفته دفاع خواهد کرد.
عنوان سنگین وزن جهان
عنوان لیگ / بخش / ملی
مبارزه برای عنوان (= در بوکس)
او ادعا می کند که مالکیت زمین را دارد.
40 درصد از عناوین جدید در واقع نسخه های جدید کتاب های موجود بودند.
سونی شش عنوان بازی جدید منتشر کرده است.
اسم من ماریا است.
نام او تام اسمیت است.
John T. Harvey
جان تی هاروی
Hillary Rodham Clinton.
هیلاری رادهام کلینتون.
Hello Maria.
سلام ماریا.
Hello Mr Brown.
سلام آقای براون
ممنونم دکتر.
او یک عنوان دارد.
پادشاه به پیروان خود زمین ها و القاب اعطا کرد.
heading
عنوان
caption
سر
سرتیتر
rubric
افسانه
header
سنگ نوشته
شعار
جمله بندی
inscription
عنوان فرعی
slogan
برچسب
motto
نام
wording
دستگاه
subheading
بنر
شرح
اعتبار
سلام
subtitle
امضا کردن
banner
استریمر
توسط خط
خط تسمه
salutation
خط برش
موضوع
streamer
کلید
subhead
فداکاری
byline
لم
strapline
توصیف کننده
cutline
dedication
lemma
descriptor
disadvantage
عیب
honesty
صداقت
حقیقت