give
give - دادن
verb - فعل
UK :
US :
اجازه دادن به کسی چیزی به عنوان هدیه یا فراهم کردن چیزی برای کسی
گذاشتن چیزی در دست کسی
اجازه دادن یا امکان انجام کاری را برای کسی
برای گفتن اطلاعات یا جزئیات درباره چیزی به کسی، یا گفتن اینکه چه کاری باید انجام دهد
انجام کاری با انجام حرکت با دست، صورت، بدن و غیره
برای سخنرانی، اجرای یک قطعه موسیقی و غیره برای گروهی از مردم
برای ایجاد احساس به کسی
برای ایجاد مشکل در کسی
برای آلوده کردن کسی به همان بیماری که شما دارید
برای سازماندهی یک رویداد اجتماعی مانند یک مهمانی
به کسی گفتن برای انجام یک کار یا بخشی از کار
برای اینکه کسی یا چیزی کیفیت خاصی داشته باشد
پرداخت مقدار مشخصی پول برای چیزی
to behave towards someone in a way that shows you have a particular attitude or feeling towards them
رفتار کردن با کسی به گونه ای که نشان دهد نگرش یا احساس خاصی نسبت به او دارید
to officially say that someone must have a particular punishment
به طور رسمی بگوییم که یک نفر باید مجازات خاصی داشته باشد
مایل به تغییر آنچه فکر میکنید یا انجام میدهید، با توجه به اتفاقات دیگر
برای بیان اینکه تصمیم یا قضاوت رسمی شما چیست، مثلاً در یک بازی
تصمیم گیری در مورد اینکه فردی باید برای کاری که انجام داده است امتیاز یا نمره خاصی داشته باشد
اگر ماده ای بدهد، وقتی به آن فشار می آورید خم می شود یا کشیده می شود
اگر چیزی بدهد، به دلیل وزن یا فشار روی آن، ناگهان می شکند یا دور می شود
اگر زنی خود را به مردی بسپارد، با او رابطه جنسی برقرار می کند
اجازه دادن به کسی چیزی داشته باشد، بدون اینکه انتظار داشته باشید برای آن پولی دریافت کنید
to give money to an organization that helps people or protects something or to give your blood or part of your body to save someone’s life
دادن پول به سازمانی که به مردم کمک می کند یا از چیزی محافظت می کند، یا دادن خون یا بخشی از بدن خود برای نجات جان کسی
رسماً به کسی پول یا جایزه بدهید
to formally or officially give something to someone by putting it in their hands, especially at a formal ceremony
به طور رسمی یا رسمی چیزی را با در دست گرفتن آن به کسی، به ویژه در یک مراسم رسمی
به طور رسمی ترتیبی دهید که کسی پس از مرگ شما چیزی داشته باشد که شما مالک آن هستید
دادن چیزهای زیادی به کسی، به ویژه ستایش، توجه یا هدایا
دادن افتخار، مدرک دانشگاهی، یا حق یا قدرت انجام کاری
to give someone something to show how much they are respected, for example an honour, a title or a gift – a very formal use
دادن چیزی به کسی که نشان دهد چقدر مورد احترام است، مثلاً یک افتخار، عنوان یا یک هدیه - یک استفاده بسیار رسمی
برای دادن چیزی به هر یک از افراد یک گروه
دادن وسایل به تعداد زیادی از مردم، به ویژه در خیابان ها
وقتی نامه را خواندید به مادرتان بدهید.
بلیطش را به زن پشت میز تحویل داد.
نامه را به مادرت بده
به همه آنها یک جعبه داده شد تا حمل کنند.
برای تولد پدرت چی میدی؟
به او یک دسته گل بزرگ داده شد.
به گارسون انعام دادی؟
چند پوند به گدا داد.
همه قبول کردیم که امسال هدیه ندهیم.
می گویند دادن بهتر از گرفتن است.
همه تشنه بودند و من به آنها نوشیدنی دادم.
نام و نشانی خود را به من بدهید.
به ما 2 درصد افزایش حقوق داده شده است.
امیدوار بودم به من کاری بدهی
در یک عمل جراحی پنج ساعته قلب جدیدی به او داده شد.
به من زمان بده تا تصمیم بگیرم
حداقل باید به او این فرصت را بدهیم که توضیح دهد چرا این کار را کرد.
این باید تا حدودی از میزان مشکل به شما اطلاع دهد.
آیا می توانید به ما بفهمید که دقیقاً چه چیزی در اینجا در خطر است؟
ما تمام کمکی که می توانیم به شما می دهیم.
او شغلی می خواهد که به او مسئولیت بیشتری بدهد.
آیا می توانم شما را به ایستگاه برسانم؟
من به شما (= به شما اجازه می دهم) ده دقیقه فرصت می دهم تا پاسخ خود را آماده کنید.
هیچ یک از آن بک چت را به من نده (= گستاخ نباش).
او به همکارانش درس ایتالیایی می دهد.
اصلاحات باید فرصت بهتری به کودکان کم توان بدهد.
او توصیه های مفیدی کرد.
او این تصور را ایجاد می کند که بسیار شلوغ است.
از من خواسته شد که در دادگاه شهادت بدهم.
ما به کمک شما نیاز داریم - لطفاً سخاوتمندانه کمک کنید.
هر دوی آنها به طور منظم به امور خیریه می پرداختند.
اعطا کردن
bestow
عطا کردن
حاضر
فراهم کند
confer
اهدا کردن
پیشنهاد
donate
اهدا کنند
accord
توافق
مشارکت
دست
furnish
مبله کردن
بازده
ترک کردن
عبور
جایزه
impart
به اشتراک بگذارند
هدیه
surrender
تسلیم شدن
proffer
انتقال. رساندن
transmit
اختصاص
رها کردن
relinquish
وصیت کند
bequeath
توسعه دادن، گسترش
سوگند - تعهد
pledge
قرض دادن
lend
وچ سیف
vouchsafe
اراده
داوطلب
لیز خوردن
تحویل دادن