preserve
preserve - حفظ
verb - فعل
UK :
US :
برای نجات چیزی یا کسی از آسیب یا نابودی
کاری کنیم که چیزی بدون تغییر ادامه پیدا کند
بعد از درمان مواد غذایی را برای مدت طولانی نگهداری کنید تا پوسیده نشود
ماده ای که از جوشاندن میوه یا سبزیجات با شکر، نمک یا سرکه به دست می آید
فعالیتی که فقط برای گروه خاصی از افراد مناسب یا مجاز است
منطقه ای از زمین یا آبی که برای شکار یا ماهیگیری خصوصی نگهداری می شود
to keep something as it is, especially in order to prevent it from decaying or being damaged or destroyed
چیزی را همانطور که هست نگه داشتن، مخصوصاً برای جلوگیری از پوسیدگی یا آسیب دیدن یا از بین رفتن آن
با غذا به روش خاصی رفتار کنید تا بتوان آن را برای مدت طولانی بدون خراب شدن نگه داشت
غذایی که از میوه یا سبزی تهیه می شود که با شکر و آب جوشانده شود تا به سس سفت تبدیل شود
فعالیتی که فقط یک شخص یا نوع خاصی از شخص انجام می دهد یا مسئول آن است
a reserve
آ ذخیره
to keep something as it is, esp. in order to prevent it from decaying or to protect it from being damaged or destroyed
برای نگه داشتن چیزی همانطور که هست، به ویژه به منظور جلوگیری از پوسیدگی یا محافظت از آن در برابر آسیب یا تخریب
To preserve food is to treat it in a particular way so it can be kept for a long time without going bad
نگهداری از غذا به معنای رفتار خاصی با آن است تا بتوان آن را برای مدت طولانی بدون خراب شدن نگه داشت
an area of land kept in its natural state esp. for hunting and fishing or for raising animals and fish
یک منطقه از زمین که در حالت طبیعی خود نگهداری می شود، به ویژه. برای شکار و ماهیگیری یا برای پرورش حیوانات و ماهی
میوه پخته شده با شکر
این خانه بخشی از تاریخ محلی است و باید حفظ شود.
And there are still preserved among Christians traces of that Holy Spirit which appeared in the form of a dove.
و هنوز در بین مسیحیان آثاری از آن روح القدس که به شکل کبوتر ظاهر شده بود حفظ شده است.
ما می خواهیم تا آنجا که ممکن است زمین های باز را حفظ کنیم.
در اینجا دستور العملی برای نگهداری میوه در براندی آورده شده است.
اعضای بدن انسان که در کوزهها نگهداری میشدند، قفسههای آزمایشگاه را پوشانده بودند.
نمونه ای در موزه نگهداری می شود.
ساکنان اولیه گوشت را با خشک کردن و نمک زدن آن حفظ می کردند.
So conservationists hope they can preserve the area's outstanding natural beauty and cater for the tourists too.
بنابراین حافظان محیط زیست امیدوارند که بتوانند زیبایی های طبیعی برجسته این منطقه را حفظ کنند و برای گردشگران نیز خدمات رسانی کنند.
محاسبه برای هر چند لحظه ادامه می یابد که دقت مورد نظر حفظ شود.
The Forestry Commission are making valiant efforts to re-create these old woodlands, and are trying to preserve the little that remains.
کمیسیون جنگلداری تلاشهای شجاعانهای را برای بازآفرینی این جنگلهای قدیمی انجام میدهد و تلاش میکند تا اندک باقی مانده را حفظ کند.
قانون جدید تضمین ملی مراقبت های بهداشتی برای کودکان فقیر را حفظ می کند.
تمام نام های کتاب برای حفظ ناشناس ماندن قربانیان تغییر کرده است.
Boots are advisable and cameras are essential for those who like to preserve their memories in photographs.
چکمه ها توصیه می شود و دوربین برای کسانی که دوست دارند خاطرات خود را در عکس حفظ کنند ضروری است.
او قلب شهر را ویران کرد اما سپس تصمیم گرفت آنچه را که می توان حفظ کرد حفظ کند.
او مشتاق حفظ آبروی خود بود.
تلاش ها برای حفظ صلح شکست خورده است.
او در شرایط بسیار سخت توانست حس شوخ طبعی خود را حفظ کند.
او بر حفظ یکپارچگی برند اصرار داشت.
یک خانه کاملاً حفظ شده متعلق به قرن چهاردهم
آیا او واقعا 60 سال دارد؟ او به طور قابل توجهی به خوبی حفظ شده است.
برای حفظ شاهکارهای بزرگ برای آیندگان به متصدیان گالری آگاه نیازمندیم.
This vase has been preserved intact.
این گلدان دست نخورده حفظ شده است.
واکس پولیش چوب و چرم را حفظ می کند.
preserved lemons
لیموهای نگهداری شده
olives preserved in brine
زیتون های نگهداری شده در آب نمک
تلاش برای حفظ جسد از تجزیه
این انجمن برای حفظ گونه های در حال انقراض از انقراض راه اندازی شد.
این قانون حاوی مقرراتی بود که برای حفظ وضعیت موجود طراحی شده بود.
او مصمم بود استقلال و شیوه زندگی خود را حفظ کند.
سبک فیلم اصلی کاملاً حفظ شده است.
ما مشتاق حفظ شخصیت خانه بودیم.
او با دقت تمام نامه های او را حفظ کرد.
این مجموعه به موزه بریتانیا فروخته شده است و در آنجا برای ملت نگهداری می شود.
این زندان به عنوان یک جاذبه گردشگری حفظ شده است.
آنها از کشف یک نمونه زیبا از سفال رومی که به زیبایی حفظ شده بود، هیجان زده شدند.
باید بگویید چرا این بنا ارزش حفظ دارد.
مبارزان برای حفظ یک بنای تاریخی مبارزه می کنند
اعتماد ملی از خانه و محوطه آن محافظت می کند.
سه مایل دورتر، یک بخش کاملاً حفظ شده از جاده رومی است.
سکه های آهنی ضعیف نگهداری می شوند و زنگ زده اند.
ما باید برای کمک به حفظ ذخایر ماهی اقدام کنیم.
می خواست او را از آزار و اذیت حفظ کند.
حفظ زندگی همیشه باید هدف باشد.
برای حفظ محیط زیست
ما می خواهیم ضمن بهبود امکانات، شخصیت شهر را حفظ کنیم.
حفظ
conserve
کنسرو
حفظ کنند
uphold
حفظ کردن
perpetuate
ماندگار کردن
prolong
طولانی کردن
نگاه داشتن
صرفه جویی
ادامه هید
زنده بمان
ادامه دادن
ادامه دادن با
قرار دادن
ادامه بده
دست نخورده نگه دارید
keep going
از سقوط نگه دارید
keep intact
وجود داشته باشد
توسعه دادن، گسترش
حمایت کردن
طولانی شدن
خرس
protract
نگه داشتن
memorializeUS
جاودانه کردن ایالات متحده
memorializeUS
محافظت
immortalizeUS
جاودانه شدن
جاودانه کردن
eternize
تجدید
eternalize
renew
lengthen
خسارت
compromise
به خطر افتادن
زنگ تفريح
از بین رفتن
smash
درهم کوبیدن
ترک
dent
فرورفتگی
ruin
خراب کردن
scratch
خراش
wreck
خرد کردن
crush
ناتوانی
disfeature
بدرفتاری
maltreat
مارس
mar
جمع
سو استفاده کردن
تخریب
demolish
مخدوش کردن
disfigure
خدشه دار کردن
impair
از بین بردن
mangle
لکه دار کردن
shatter
تضعیف کردن
spoil
خرابکاری انگلستان
stain
خرابکاری ایالات متحده
taint
فاسد کردن
tarnish
تضعیف شود
undermine
عیب
vandaliseUK
vandalizeUS
vitiate
weaken
blemish