environment
environment - محیط
noun - اسم
UK :
US :
the people and things that are around you in your life for example the buildings you use the people you live or work with and the general situation you are in
افراد و چیزهایی که در زندگی شما در اطراف شما هستند، به عنوان مثال ساختمان هایی که استفاده می کنید، افرادی که با آنها زندگی می کنید یا کار می کنید، و وضعیت کلی که در آن هستید.
the natural features of a place for example its weather the type of land it has, and the type of plants that grow in it
ویژگی های طبیعی یک مکان، به عنوان مثال آب و هوا، نوع زمین آن، و نوع گیاهانی که در آن رشد می کنند.
هوا، آب و زمین روی زمین که تحت تأثیر فعالیت های انسان است
all the animals and plants that exist in a place considered as a single system with parts that depend on each other
تمام جانوران و گیاهانی که در یک مکان وجود دارند، به عنوان یک سیستم واحد در نظر گرفته می شوند که دارای اجزایی هستند که به یکدیگر وابسته هستند
خانه طبیعی یک حیوان یا گیاه
سطح زمین و جوی که حیوانات و گیاهان می توانند در آن زندگی کنند
the scientific study of the way in which the animals, plants, and natural features of a place affect and depend on each other
مطالعه علمی روشی که حیوانات، گیاهان و ویژگی های طبیعی یک مکان بر یکدیگر تأثیر می گذارند و به یکدیگر وابسته هستند.
relating to the environment or to protecting the environment
مربوط به محیط زیست یا حفاظت از محیط زیست
relating to the environment and protecting the environment
مرتبط با محیط زیست و حفاظت از محیط زیست
هوا، آب و زمینی که در آن انسان ها، حیوانات و گیاهان زندگی می کنند
شرایط عمومی که بر چیزی تأثیر می گذارد
نوع سیستم عاملی که توسط کامپیوتر استفاده می شود
هوا، آب و زمین در یا روی آن افراد، حیوانات و گیاهان زندگی می کنند
the conditions that you live or work in and the way that they influence how you feel or how effectively you can work
شرایطی که در آن زندگی می کنید یا کار می کنید و روشی که بر احساس شما تأثیر می گذارد یا اینکه چقدر می توانید کار کنید
the conditions that people live work or spend time in and the way that they influence how they feel behave, or work
شرایطی که افراد در آن زندگی میکنند، کار میکنند یا زمان خود را در آن سپری میکنند و روشی که بر احساس، رفتار یا کارشان تأثیر میگذارد.
سیستمی که یک کامپیوتر یا برنامه کامپیوتری در آن کار می کند
تقریباً هر نوزاد تازه متولد شده ای با محیطی مواجه می شود که به شیوه ای اجتماعی نسبت به آن عمل می کند.
سازگاری با محیط در حال تغییر ممکن است مانند گذشته برای دستیابی به اهداف سنتی ضروری باشد.
As a social science Geography focuses on how people create and use their socio-economic, built and cultural environments.
به عنوان یک علم اجتماعی، جغرافیا بر چگونگی ایجاد و استفاده از محیط های اجتماعی-اقتصادی، ساخته شده و فرهنگی توسط مردم تمرکز دارد.
تمام آن آزمایشها را با موشهایی که در محیطهای غنیشده زندگی میکردند، به خاطر دارید؟
آیا دختران در محیطی کاملاً زنانه بهتر یاد می گیرند؟
آنجا محیط چندان امنی برای کودکان نیست.
I didn't feel that the neighborhood was a very safe environment for kids.
من احساس نمی کردم که محله محیط خیلی امنی برای بچه ها باشد.
It is important to emphasize any explanation of the foot soldiers is highly contingent upon the environment in which they are operating.
مهم است که تأکید شود هر توضیحی در مورد سربازان پیاده به شدت به محیطی که در آن عملیات می کنند بستگی دارد.
آنها خواهان کنترل بر محیط خود از جمله منابع مالی، مادی و سایر منابع بودند.
شرکت ما سعی می کند محیط کاری دلپذیر را حفظ کند.
ما سعی کردهایم فضای کاری ایجاد کنیم که در آن همه بتوانند مهارتهای خود را توسعه دهند.
دولت باید برای حفظ محیط زیست تلاش بیشتری کند.
to preserve/pollute/harm the environment
برای حفظ / آلودگی / آسیب رساندن به محیط زیست
آسیب به محیط زیست طبیعی
protection/destruction of the marine environment
حفاظت/تخریب محیط زیست دریایی
وزیر محیط زیست نسبت به میزان آلودگی ابراز نگرانی کرد.
a pleasant work/learning environment
محیط کار/یادگیری دلپذیر
بیمارستان ها وظیفه دارند محیط کار ایمن را برای همه کارکنان فراهم کنند.
آنها محیطی را ایجاد کرده اند که در آن بهره وری باید شکوفا شود.
خرس های قطبی کاملاً با محیط خصمانه خود سازگار هستند.
ما در یک محیط تجاری بسیار رقابتی کار می کنیم.
آزمایش ها در یک محیط کنترل شده انجام شد.
a desktop development environment
یک محیط توسعه دسکتاپ
وزارت محیط زیست
آلودگی محیط زیست
این برچسب محصولاتی را که کمترین ضرر را برای محیط زیست دارند مشخص می کند.
عواملی که تاثیر زیادی بر محیط زیست دارند
industries which damage the environment
صنایعی که به محیط زیست آسیب می زند
میزان کربن موجود در محیط
An unhappy home environment can affect children’s behaviour.
محیط ناخوشایند خانه می تواند بر رفتار کودکان تأثیر بگذارد.
a pleasant working environment
یک محیط کاری دلپذیر
این جزیره یک محیط ایده آل برای کنسرت فراهم کرد.
کلبه ها کاملاً با محیط اطراف خود ترکیب می شوند.
The mountains in the background were capped with snow.
کوه ها در پس زمینه پوشیده از برف بودند.
A comfortable working environment will increase productivity.
یک محیط کاری راحت باعث افزایش بهره وری می شود.
هدف ما ارائه یک محیط کاری دلپذیر است.
An unhappy home environment can affect a child's behaviour.
محیط ناخوشایند خانه می تواند بر رفتار کودک تأثیر بگذارد.
کودکان در محیط خانه خود بهتر یاد می گیرند.
حیوانات خونسرد به دمای محیط اطراف خود بستگی دارند.
In today's competitive business environment companies focus on minimizing costs.
در فضای رقابتی کسب و کار امروز، شرکت ها بر به حداقل رساندن هزینه ها تمرکز می کنند.
سرمایه گذاران در شرایط فعلی اقتصادی احتیاط بیشتری نشان می دهند.
محیط سیاسی
unnatural surroundings
محیط غیر طبیعی
alien environment
محیط بیگانه
alien terrain
زمین بیگانه
محیط خارجی
foreign terrain
زمین خارجی
anti-biome
ضد بیوم